تحسین و تمجید واقعی باعث خوشحال شدن طرفمقابلتان میشود. همه ما به توجه نیاز داریم؛ درواقع، این غریزه انسان است که دوست داشته شود، تحسین شود و به او توجه شود. پس اجازه ندهید شعله محبت بین شما خاموش شود….
نه گفتن به خواستههای همسرم گناه بزرگ و نابخشودنی است. همیشه حرف حرف اوست. همیشه باید در مقابل خواستههایش کوتاه بیایم و از حقم بگذرم؛ این اواخر حتی متوجه شدهام او این رفتارهای من را وظیفهام میداند. اگر در مقابل خواسته او «نه» بیاورم آن را به هزار شکل تعبیر میکند و از آن پتکی میسازد و بعدها مدام بر سرم میکوبد. رفتارهای خودخواهانه همسرم باعث دلزدگی، ناراحتی و آزار من شده، گاهی از او به قدری نفرت پیدا میکنم که به فکر جدایی میافتم…
زندگی مشترک نیازمند عشق و علاقه متقابل است و احترام و درک متقابل از جمله التزامهای دو طرفه یک ازدواج سالم است. گاهی خودخواهی در صدر رابطه بین زن و مرد قرار میگیرد، به گونهای که یکی از طرفین و یا هر دو بر نیاز جسمی یا احساسی خود بیش از دیگری اهمیت میدهد و کمترین میزان توجه را به همسر خویش دارد. خودخواهی میتواند علت زمینهای شکست رابطه مشترک باشد و باعث تزلزل پایههای زندگی شود.
خودخواهی در زندگی مشترک به چه معناست؟
داشتن رابطهای مبتنی بر عشق و تعهد، حس توجه و تعلق ایجاد میکند و زمینهای را برای رشد، شکوفایی و دوام رابطه فراهم میآورد؛ این در حالی است که رابطههای مبتنی بر خودخواهی و بیاحترامی، هر روز بیشتر از دیروز پسرفت میکنند و حاکمیت روابط سرد، نمودی عالی از نبود عشق و علاقه و خودستایی و رابطه رو به تنزل است.
نشانههای یک همسر خودخواه چیست؟
در افراد خودخواه، رفتارهای غیرمنطقی، انتظارات بیش از حد و میزان بیتوجهی به همسر شدت بسیاری دارد. تغییرات ناگهانی و غیرقابلانتظار در رفتار همسر را میتوان به عنوان نشانهای از وجود مشکل در رابطه در نظر گرفت. البته باید توجه داشت که علت تغییر رفتار چیست؟ گاهی فراز و نشیبهای زندگی موجب تغییر رفتار میشود، اما اگر همسرتان رفتارهایی چون جواب ندادن به تلفن، خوابیدن در اتاقی دیگر، حرف نزدن، طفره رفتن از همسفره شدن و… را بارها تکرار کند، این بدان معناست که او شما را کلاً نادیده میگیرد، گویی که اصلاً وجود ندارید!
گاهی هم مرز بین انتظارات معقول و نامعقول شکسته میشود. انتظارات بیش از حد و غیر قابل قبولی چون: خانه مادرت نرو چون من دوست ندارم، پیتزا بخوریم چون من صلاح میدانم و… میتواند نشانهای از خودخواهی همسر باشد.
به طور خلاصه میتوان گفت: هر رفتاری از جانب همسر که منجر به سوءاستفاده جسمی و روانی از فرد مقابل شود، به گونهای که نتواند از حق خود دفاع کند و یا راجع به آن صحبت و بحث نماید، بروز خودخواهی در رابطه را حتمی میسازد؛ به دیگر سخن، لبریز کردن رابطه با انتظارات بیحد و مرز غیرمنطقی، حکمرانی منفی و مستبدانه، عدم درک متقابل، انکار احساسات، فراموش کردن همسر به عنوان نیمه گمشده و… نشانی از خودخواهی محض است.
هیچوقت برای حرف زدن با همسرتان تردید نکنید اگر با موقعیتی برخورد کردید که احتمال بروز سوءتفاهم در آن وجود دارد، بلافاصله آن را با همسرتان روشن کنید. بااینکه چشمها برای ابراز احساسات شما به همسرتان کافی هستند اما بهتر است که از کلمات استفاده کنید. یادتان باشد، رمز کار این است که به طرز موثری حرفهای دلتان را ابراز کنید!
پیش به سوی ترک خودخواهی!
در ادامه به چند راهکار ساده برای غلبه بر خودخواهی اشاره میکنیم:
گذشت را تبدیل به عادت نکنید: گذشت و صبر و حوصله به خرج دادن اولین توصیه جدی به همسران افراد خودخواه است. اما افراط در گذشت ماحصلی عکس دارد و بر شدت رفتار همسر میافزاید. تا چه زمانی یک فرد میتواند خودخواهیهای همسرش را بپذیرد و در قبال خواستههای خویش کوتاه بیاید و از حقش بگذرد؟
زیادهروی در گذشت کردن یکی از بزرگترین اشتباهات است و فرد خودخواه را به گذشت عادت میدهد و آن را بخشی از وظیفه همسر میکند. سلطهگری، حاصل گذشتِ بیش از اندازه است. همسر خودخواه به واسطهی این عادت رفتاری فرد مقابل، بر زندگی مشترک تسلط مییابد و در همه مسائل احساس محق بودن میکند تا آنجایی که درک درستی از کارهای خویش نداشته و هرگز حاضر به پذیرش اشتباهاتش نخواهد بود. از سوی دیگر، تحمل و گذشت بسیار در زندگی مشترک، به مرور زمان در فرد بخشنده این حس را ایجاد میکند که مورد بیعدالتی قرار گرفته و در قبال خدمتی که برای همسر انجام داده، هیچ پاداشی دریافت نکرده است. حس مورد سوءاستفاده قرار گرفتن، مخربترین حسی است که میتواند فرد را برای مقابله به مثل مجبور سازد. برای پرهیز از خطرات گذشت افراطی، بهتر است بدانید کجا باید کوتاه بیائید و کجا از حقتان نگذرید. حفظ تعادل در گذشت، رکن اصلی موفقیت شماست.
همه چیز به گفتگوی درست بستگی دارد! : یکی از مهمترین عوامل تخریب رابطه، نبود گفتگو و ارتباط کلامی است. وقتی هر دو طرف قادر به بیان خواستهها و انتظارات خود به همدیگر نباشند، راه برای خصوصیات منفی مثل خستگی و عصبانیت به رابطه باز میشود. گفتگوی درست رمز حل مسائل قبل از اینکه به مشکل تبدیل شوند است. هیچوقت برای حرف زدن با همسرتان تردید نکنید اگر با موقعیتی برخورد کردید که احتمال بروز سوءتفاهم در آن وجود دارد، بلافاصله آن را با همسرتان روشن کنید. بااینکه چشمها برای ابراز احساسات شما به همسرتان کافی هستند اما بهتر است که از کلمات استفاده کنید. یادتان باشد، رمز کار این است که به طرز موثری حرفهای دلتان را ابراز کنید!
فرد خودخواه را وادار به اعتراف کنید: نخستین گام در درمان همه خصلتهای ناپسند رفتاری، پذیرش است. با اعتراف به اشتباه، به راحتی میتوان آن را برطرف ساخت. بنابراین لازم است همسران درگیر با مسئله خودخواهی، هر یک از نگاه خویش و بیهیچ قضاوتی، رفتارهای نادرست و خودخواهانه را بر روی کاغذ بنویسند و با مبادله برگه، با نظرات یکدیگر آشنا شوند؛ سپس با متحدالقول شدن در گزینههای خودخواهی، برای رفع آنها تلاش کنند.
بر اصلاح رفتارهای خودخواهانه تمرکز کنید: پس از شناسایی رفتارهای خودخواهانه باید بر اصلاح آنها تمرکز نمائید. البته نباید بسیار متوقع بود، ترک و یا اصلاح این خصلتهای عادت شده با یک بار متذکر شدن و یا صحبت کردن امکانپذیر نیست. اصلاح، امری تدریجی است و شما نباید در این مسیر دلسرد شوید و درمان را رها کنید. از سوی دیگر فرد خودخواه، علیرغم پذیرش این خصلت بد، باید یاد بگیرد گاهی لازم است بدون انتظار منفعتی از خواسته خویش به آسانی بگذرد.
از کلام محبتآمیز استفاده کنید!
لذت دوست داشتن و دوست داشته شدن هیجانانگیزترین احساس در دنیاست. خودخواهی در ازدواج معمولاً با این واقعیت در ارتباط است که بعد از گذشت مدتی از رابطه، زوجها همدیگر را نادیده میگیرند. یک "دوستت دارم عزیزم" ساده میتواند سالیان سال عشق و محبت را بین شما نگه میدارد اما در مشغولیتهای زندگی عشق و محبت گم شده است. تحسین و تمجید واقعی باعث خوشحال شدن طرفمقابلتان میشود. همه ما به توجه نیاز داریم؛ درواقع، این غریزه انسان است که دوست داشته شود، تحسین شود و به او توجه شود. پس اجازه ندهید شعله محبت بین شما خاموش شود. در رابطه با همسرتان خودتان باشید؛ هیچوقت تظاهر به چیزی که نیستید نکنید تا خودخواهی در رابطهتان ایجاد نشود.
از حق خودتان دفاع کنید!: عشق به خودی خود قدرتی جادویی دارد که فرد را به طور کامل میسوزاند. چشمهای منطق و عقلانیت از زندگی ناپدید میشوند. اگر شما شدیداً از خودخواهی در رابطهتان در عذاب هستید و تنها دلیل اینکه در این رابطه ماندهاید، عشق به همسرتان است و هنوز منتظر هستید که اوضاع بهتر شود، واقعاً ستودنی است. اما تا کی میخواهید عذاب بکشید؟ رابطه عذاب کشیدن نیست، باید از رابطه لذت ببرید. از حق خودتان دفاع کنید. اگر همه تلاشتان را برای درست شدن او کردهاید اما هنوز هم وضعیت به همان اندازه ناامیدکننده است، دیگر هیچ دلیلی برای ماندن در آن رابطه ندارید. از اینکه همه تلاشتان را کردهاید و از آن رابطه بیرون آمدهاید احساس غرور کنید. مطمئن باشید که زندگی روی خوش دیگری برای شما دارد. سعی کنید زندگیتان را از نو بسازید. احمقانه است که با کسی بمانید که هیچ توجهی به شما ندارد. هیچوقت به دلایل اشتباه خودتان را به عذاب نیندازید؛ این حق شما نیست! پس از آن بگذرید.
تحسین و تمجید واقعی باعث خوشحال شدن طرفمقابلتان میشود. همه ما به توجه نیاز داریم؛ درواقع، این غریزه انسان است که دوست داشته شود، تحسین شود و به او توجه شود. پس اجازه ندهید شعله محبت بین شما خاموش شود
خودخواهی در رابطه معمولاً به این دلیل که فرد به دلایلی اشتباه در آن رابطه است، ایجاد میشود؛ اما اگر عشق ذات و ماهیت رابطه شما باشد، وجود خودخواهی غیرممکن خواهد بود. اما هر رابطه سالمی از خودخواهی به دور نیست.
همیشه یادتان باشد:
"اگر خودتان را دوست نداشته باشید، هیچوقت نمیتوانید واقعاً کسی را دوست داشته باشید. عشق شما به دیگران هم خودخواهانه خواهد شد. همه آن برای پر کردن آن بخش گمشده از خودتان است. به همین دلیل نمیتوان به عشق آنهایی که خودشان را دوست ندارند اعتماد کرد."