امیر المؤمنین، آن امام مظلوم جلو آمد تا حال او را در آن وضع دید، صدا زد: فضّه، فاطمه(س) را دریاب که درد او را فراگرفته است، فضّه به یاری فاطمه(س) رفت چند لحظه گذشت، به سوی امیرالمؤمنین(ع) آمد، چیزی روی دست گرفته بود، حضرت پرسید: فضّه این چیست؟
پاسخ داد: مولای من، بدن بی جان محسن است. حضرت فرمود؛ من که نمی توانم از خانه بیرون روم و کسی را هم که ندارم او را به بقیع ببرد و به خاک سپارد، خودت او را در آستانه خانه دفن کن(4)
گرچه منابع تاریخی به این نکته اشاره نکرده اند ولی شاید با دو احتمال بتوان گفت که حضرت محسن در آستانه و پای درب نیم سوخته دفن شده باشد.
احتمال دوم: این که اگر حضرت محسن را در قبرستان بقیع ـ قبرستان عمومی مدینه ـ دفن می کردند حتماً مقتل و تاریخ نویسان به آن اشاره می کردند، پس عدم اشاره تواریخ به قبر آن حضرت شاید دلیل بر این است که حضرت محسن مخفیانه و در خانه دفن شده است.
پی نوشت ها:
1. شیخ عباس قمی، منتهی الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ پانزدهم، 1382ش، ج1، ص238.
2. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، لبنان، مؤسسة الوفاء، الطبعة الثانیه، 1403ق، ج43، ص170.
3.قزوینی، سیّد محمّد کاظم، فاطمه از ولادت تا شهادت، تهران، نشر آفاق، چاپ ششم، 1381ش، ص372 به نقل از شهرستانی، الملل و النحل، ترجمه مصطفی خالق زاده، ج1، ص81 .
4. ملااسماعیل سبزواری، جامع النورین، تهران، علمیه اسلامیه، بی تا، ص206؛ و علی اصغر یونسیان، ریحانة النبی، چاپ اول، 1381ش، ص196
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1) حاج ملااسماعیل سبزواری، جامع النورین، انسان، ص206.
2) علی اصغر یونسیان، ریحانة النبی، ص196.