بهترین سریال های روز جهان معرفی شد

بهترین سریال های روز جهان معرفی شد

معرفی بهترین سریال های روز جهان

 

از تقریبا هشت سال پیش که بازار دی وی دی فیلم های سینمایی داغ شده بود و سینمادوستان ایرانی به یک باره با انفجار پدیده سریال های آمریکایی مواجه شدند و با سه سریال «لاست» و «24» و «فرار از زندان» نوع کاملا متفاوتی از دیدن سریال را به شیوه های غیرمتعارف و افراطی چند قسمت در یک رزو از سر گذراندند، سال های زیادی می گذرد و امکان دانلود انبوه سریال های تحسین شده و مشهور از اینترنت تقریبا فضایی سرسام آور ایجاد کرده که انتخاب یک سریال برای دیدن را آن قدر مشکل می کند تا جایی که دیگر نمی توانیم به تعریف و تمجیدهای کاربران اینترنت اعتماد کرده و حتما باید مطالعه زیادی انجام دهیم تا بفهمیم یک سریال ارزش وقت گذاشتن دارد یا نه. به همین مناسبت سعی کرده ایم تعدادی از بهترین سریال ها را برای رهایی از سرگردانی علاقه مندان بررسی می کنیم که تقریبا تمامی سلایق را دربر گرفته باشد و خیالمان راحت باشد که وقت تلف نمی کنیم.

 
دنباله معکوس برکینگ بد

تماس گرفتن با ساول بهترین کلید حل مشکلات والتر وایت در «برکینگ بد» بود. به تازگی سریال «بهتر است با ساول تماس بگیرید» از تلویزیون AMC در حال پخش است و سریال بازهای ایرانی به یمن زندگی در زیست جهان اینترنتی موفق شده اند تا امروز چهار قسمت آن را به دست بیاورند. آن هایی که مثل آن های دیگر دیوانه سریال «برکینگ بد» هستند، بدون شک غیر از والتر وایت و دیگر کاراکترهای دوست داشتنی، جذابیت های کمیک سالو گودمن وکیل بامزه ای را که همه گندکاری های والتر و جسی، خلافکارهای آماتور، را لاپوشانی می کرد، به یاد دارند. فردی که عصاره حقه بازی و بی وجدانی است و برای هر مشکلی یک کلید فوق العاده رو می کند. اما ساول چگونه به چنین شخصیت، توانمندی، امکانات و ارتباطاتی رسیده است؟

سازندگان «برکینگ بد» این بار چند سالی به عقب برگشته اند و ساول گودمن را در مرکز تولید یک شاهکار دیگر قرار داده اند. در این سریال که در همین چهار قسمت اول نوید یک اتفاق مشابه با «برکینگ بد» را می دهد، با مردی مواجه هستیم که به علت دست و پا چلفتگی و حماقت و بدشانسی های مکرر به شدت درمانده است، اما قسمت به قسمت (همانند والتر وایت) آرام آرام و بسیار دقیق و منطقی در کار خود یعنی وکالت (دقیقا کلاه برداری و دور زدن قانون و هموارکردن مسیر جنایات تبهکاران) پیشرفت می کند و همه اتفاقاتی که آدم های سریال «برکینگ بد» را به مرحله مواجهه با والتر وایت می رسانند، رقم می زند.

 
یادتان هست که هر تبهکاری که بر سر راه والتر وایت قرار می گرفت، یا مستقیما با ساول گودمن در ارتباط بود یا غیرمستقیم او را می شناخت. پس نویسندگان فیلمنامه «برکینگ بد» برای ساخت سریالی با آن مضمون (به عبارتی یک دنباله معکوس) بهترین کاراکتر را انتخاب کرده اند و از این طریق شاهد بازگشت زمان به گذشته هستیم و در این مسیر همه آدم بدها که یکی یکی می مردند، حالا قرار است دوباره زنده شوند! (و اما یک بحث مفصل درباره این سریال و خواهر دوقلویش «برکینگ بد» طلب شما خوانندگان گرامی باشد که پس از ورود «بهتر است با ساول تماس بگیرید.»).

 

 

کم خرج اما گنده گو

کسانی که دیدن سریال کمدی را فقط برای سرگرمی نمی خواهند و دوست دارند حرف های خیلی عمیق تری را در حین خندیدن بشنوند و نگاهی خاص به دنیا و رویدادهادی به ظاهر ساده و احمقانه زندگی بیندازند، می توانند با سریال «لویی» این میل روشن فکرانه را اراضا کنند. سریالی که درباره وضعیت بشریت در دنیای پوچ زده امروز است که از دریچه دوربین یک کمدین و شومن مشهور در آستانه میان سالی روایت می شود و به مشکلات اجتماعی مهمی می پردازد.

لوییس سی کی، نویسنده و کارگردان و بازیگر نقش اول سریال «لویی»، این سریال را تماما با یک دوربین که از دوستش قرض گرفته می سازد و همین سریال کم خرج را خیلی ها با بهترین کارهای وودی آلن و دیگر بزرگان عرصه کمدی قابل قیاس می دانند. این سریال که شاید ژانر دقیق آن، کمدی سیاه یا تارک باشد، دارای طنز بسیار خوبی است. در بیشتر مواقع شما را به فکر فرو می برد و این در حالی است که لحظات شادی را هم فراهم می کند. در «لویی»، خبری از شوخی های لوس و مسخره نیست، بلکه اکثر شوخی ها را می توان مفهومی و بعضی مواقع انتقادی دانست. ساختار روایی و موضوعات مطرح شده در آن و فرم سینمایی اش به عنوان شاهکار یک کمدین مشهور، خصوصیاتی است که لازم است در مجالی مناسب به تحلیل آن ها پرداخت و در مقایسه آن با نمونه های مهم کمدین های مشهور به نتایج جالبی دست پیدا کرد.

 

 

معماهای دیوید لینچ در تلویزیون

همان دیوید لینچ را به خاطر ساخت فیلم های مبهم و عجیب و غیرقابل فهم می شناسند. بعضی ها عاشق سبک او هستند و خیلی ها به خاطر همین غیرقابل فهم بودن فیلم هایش از او متنفرند. هر احساسی به فیلم های لینچ داشته باشید، به سریال «توین پیکس» هم خواهیدداشت.

داستان این مجموعه در شهر خیالی تویین پیکس در ایالت واشنگتن با آمدن چند مامور اف بی آی برای بررسی قتلی که تازه در شهر اتفاق افتاده، آغاز می شود. مجموعه از دو فصل به ترتیب 8 و 22 قسمتی تشکیل شده است. جالب است بدانید که در اواسط فصل دوم گویا در اثر فشار شبکه ABC قاتل معرفی می شود، پس از آن به سرعت علاقه بینندگان به مجموعه افت می کند که باعث لغو ساخت ادامه آن می شود. از این جالب تر این که درباره رمز و رازها و معماهای این سریال کتابی قطور به نام «Full of Secrets: Critical Approaches to Twin Peaks» نوشته شده که به تحلیل روایت آن پرداخته است. این سریال توانسته است جوایز بهترین سریال درام، بهترین بازیگر مرد سریال درام، بهترین بازیگر زن مکمل در سریال درام را در گلدن گلوب کسب کند.

 

غرق شدن در بین دوستان

فقط کسانی که تجربه سریال «دوستان» را از سر گذرانده اند، درک می کنند که غرق شدن در یک سریال دقیقا به چه معناست. منظور از غرق شدن این نیست که اعتیاد شدید پیدا کنی و مثل شش- هفت سال پیش، یعنی زمانی که تازه پدیده سریال «لاست» و موارد مشابه مثل خوره به زندگی ما ایرانی ها افتاده بود، روزی شش، هفت قسمتی ببینی و کور شوی و از کار و زندگی بیفتی. غرق شدن به این معنی است که همراه با تک تک کاراکترها عاشق شوی، موفق شوی، دیوانه بازی دربیاوری، بخندی، عصبانی بشوی، شکست بخوری، ابعاد مختلف داستان خیالی در زوایای مختلف زندگی واقعی ات بپیچد، همه کاراکترها را مثل خواهرها و برادرهایت دوست داشته باشی و با همه آن ها هم ذات پنداری کنی.

کسانی که خاطره فرندز را نمی خواهند از دست بدهند و از نمونه کمدی مشابه و تحسین شده «متخصص ها و انجمن ها» خوششان می آید، حتما به دیدن سریال هایی چون «تئوری بیگ بنگ»، «دو مرد و نصفی» نشسته اند.

 
در این راستا اما باید به گذشته هم سری زد و سریال «ساینفیلد» که به دهه 1990 باز می گردد، نگاهی انداخت. به خصوص اگر بتوانید با زیرنویس فارسی ضعیف ارتباط برقرار کنید، حتما آن را در رده «دوستان» قرار خواهیدداد.

 

 

فجایع دنیوی در جنگ

دنیای سریال ها دنیای بزرگی است که به این سادگی ها نمی توان نسبت به آن اشراف پیدا کرد. از عوالم داستانی در ژانرهای مختلف و تلفیقی بگیرید تا دنیای مستندهای متنوع. سریال های مستند که اتفاقا تعداد بینندگن آن ها گاه از سریال های داستانی هم بیشتر می شود، بسیار متعدد و از نظر موضوعی متنوع هستند و انتخاب یک سریال از بین هزاران سریال مستند کاری نشدنی است، ولی چه می شود کرد که مجموعه 26 قسمتی «دنیا در جنگ» را نمی شود نادیده گرفت.

سریال «دنیا در جنگ» که به حوادث و رویدادهای جنگ جهانی دوم می پردازد، در سال 1973 توسط جرمی ایزاک تهیه شده و لارنس الیویه، گویندگی آن را بر عهده داشته است. ایده آن از کتابی به همین نام نوشته مارک آرنولد فاستر گرفته شد و برای تولید آن از تصاویر و فیلم های نادر استفاده شد و چهار سال تولید آن به طول انجامید. این مجموعه نظری دارد بر تصاویری از تجارب بشریت از ویران گری های جنگ و چگونگی زندگانی و مرگ انسان های مشهور و معمولی درگیر در این جنگ عظیم.

 

 

گرمای برادران کوئن در سرمای فارگو

آن هایی که برای دیدن درام های جنایی رازآلودِ هیجان انگز مثل «وایر» سر و دست می شکنند و مخلوطی از سریال پیچیده «شرلوک» و نمونه متین تر «گارآگاه واقعی» با اندک عمق دراماتیک مثل «اُز» را ترجیح می دهند و دلشان برای هیجانات «دِکستِر» تنگ شده است کافی است، به دیدن یک مینی سریال جدید به نام «فارگو» بنشینید! تازه اگر علاقه مند به سینمای خاص و عجیب برادران کوئن هستید و حال و هوای فیلم «فارگو» را دوست داشته اید، بدانید که برادران کوئن پشت این سریال ایستاده اند و همان اتمسفر سرد و بی روح و کاراکترهای اندکی احمق و کمیک ودر عین حال به شدت پیچیده را به این سریال تزریق کرده اند.

حضور لورِن مالوو (با بازی بیلی باب تورونتنون)، قاتل زیرک، قدرتمند، فلسفه باف، با اعتماد به نفس و مطمئن ک شخصیت او را بسیار جذاب می کند، در این قصه و شیوه قتل های بامزه و عاقبتی که سازندگان فیلم به سبک برادران کوئن برای او رقم می زنند، خونِ گرمی است که در سرمای قطبی این سریال جریان دارد. اما برای این که یک قاتل دقیق و کارکشته و بدون اشتباه، خیلی هم کسل کننده نباشد، به لستر نایگارد یک موجود خل و چل و اعصاب خردکن که در عین حال نقش مهمی در رویدادهادارد و به شیوه برادران کوئن شخصیت پردازی شده است، نیاز هست که مارتین فریمن به خوبی از عهده این نقش برآمده است.

 

ارجاعات ساختار و متنی این سریال به فیلم «فارگو» بسیار زیاد است و بدون شک پس از دیدن سریال، اگر چندان از سینمای برادران کوئن اطلاعی ندارید، علاقه مند خواهیدشد که فیلم «فارگو» را هم ببینید و بعد از دیدن آن شک نکنید که به دیگر فیلم های کوئن ها نیز جذب خواهید شد. گفتن این نکات شاید نیاز به بررسی مفصل تری بر سریال «فارگو» در کنار فیلم «فارگو» را گوشزد می کند که آن را به مجالی دیگر وا می نهیم.

 

 

مراقب به فنا رفتن نیمه های عمرتان باشید!

عاشقان قصه های ماجراجویانه «ارباب حلقه ها» که در فضایی تخیلی و جذاب و رویایی می گذرد، چند سالی است که امیال فانتزی- اَدوِنچر خود را در «بازی تاج و تخت» می جویند و اندک اندک و پس از یک سال صبوری خود را برای فصل پنجم آن آماده می کنند که قرار است بعد از همین نوروز پخش آن از شبکه HBO آغاز شود.

 

سریال مشهور و دوست داشتنی «بازی تاج و تخت» که از سال 2011 هر سال در فصل بهار شاهد یک فصل آن بوده ایم و تا سال 2016 نیز ادامه خواهدداشت، در حال حاضر چهار فصل کامل را پشت سر گذاشته و اگر کسی تا به حال آن را ندیده است، نیم عمرش پیش نیمه های به فنا رفته دیگر خواهدرفت!

در این قصه که در ابتدا توسط جورج مارتین نوشته شده است، با یک سرزمین خیالی به نام وستروس با جغرافبایی منحصر به فرد مواجهیم که زبان ویژه ای هم برای مردم آن ساخته شده است. دین مردم قصه تلفیقی از ادیان مهم جهان از زرتشتی تا مسیحی در نوسان است و سیاست ملغمه ای از اشرافیت، سلطنت، ملوک الطوایفی تا جنگ های وحشیانه اقوام بدوی و اقتصاد معجونی از مناسبات اقتصادی کهن تا شیوه نوین بانک داری، و جامعه، اجتماعی است از خانواده های درگیر بر سر قدرت تا نزاع مردم سالاری و فمینیسم افراطی! همه چیز برای ایجاد یک فانتزی بدون نقص رعایت شده است و هر نکته ای از آن در تار عنکتبوت بینامتنیتی پیچیده گرفتار است که هم دیدن و هم خوانش (تأویل) آن را بسیار لذت بخش می کند. کسب مقام دوم در فهرست پرطرفدارترین سریال در سایت imdb پس از «برکینگ بد»، بازی تاج و تخت را شایسته یک تحلیل جانانه و مفصل می کند که می چسبد پس از پایان فصل پنجم و در ابتدای فصل تابستان به آن نظری عمیق بیندازیم.

 

 

مافیایی!

اگر عاشق داستان های مافیایی هستید و هنوز سریال «سوپرانوها» را ندیده اید، لحظه ای تردید نکنید. در بین بی شمار سریال متوسط و ضعیفی که با این مضامین در اینترنت به فراوانی یافت می شود، «سوپرانوها» یک شاهکار بلاتشکیک است. همه نیازهای روانی شما را برآورده می کند، آن هم بسیار نرم و لطیف.

این مجموعه به زندگی تونی سوپرانو رئیس مافیا از دیدگاه و زبان او می پردازد که به روان پزشک مراجعه می کند و برای این که رقبایش از ضعف او خبردار نشوند، باید این موضوع را پنهان نگه دارد. او تحت فشارهای روانی زیادی قرار دارد؛ دختر نوجوانش همسرش را به ستوه آورده، مادر بدخلق پیرش از رفتن به خانه سالمندان سر باز می زند، عموی پیرش به او حسادت می کند و توطئه قتل او را می کشد و اف بی آی به دنبال اوست. در جلساتی که تونی با روان پزشک دارد، باید با همه این فشارها و ترس از مرگ و از دست دادن خانواده اش دست و پنجه نرم کند و اتفاقا از جذابیت های این سریال نکته ها و دیالوگ های جالب روان شناسانه ای است که بین آنتونی و روان شناسش با بازی عالی لورین براکو در جریان است. درباره «سوپرانوها» مطالب بسیاری نوشته شده و منتقدان زیادی آن را عالی ترین و حتی پیشتاز همه سریال های تلویزیونی در همه زمان ها دانسته اند. فیلمنامه، بازیگری و کارگردانی، محتوای هنری، انتخاب موزیک مناسب، سینماتوگرافی، تمایل به پرداختن به موضوعات چالش برانگیزی از جمله جنایت و مافیا، مسائل اجتماعی و روان شناختی، خانواده و فرهنگ آمیخته ایتالیایی- آمریکایی از جمله ویژگی های برجسته این سریال هستند.

 

 

افسرده ها ببینند

اگر این روزها به هر دلیلی احساس شکست خوردگی می کنید یا دچار حملات افسردگی شده اید و از هیچ کاری لذت نمی برد، بهتر است لحظه ای درنگ نکنید و به دیدن سریال «ری داناوان» بنشینید.

 

همان طور که ساول گودمن در «برکینگ بد» (و اخیرا در بهتر است با ساول تماس بگیرید) یک وکیل زرنگ برای سرپوش گذاردن بر خرابکاری های آدم هاست، ری داناوان نیز در سریال فوق العاده «ری داناوان» همین کار را اما به شیوه یک گانگستر انجام می دهد. مردی که از هیچ کاری ابا ندارد و همه مشکلات مردان و زنان مهم، از بازیگران مشهور گرفته تا قاچاقچیان خطرناک، ورزشکاران، خبرنگاران پیله، تبهکاران و مافیا، سیاستمداران و حتی ماموران پلیس و اف بی آی را حل می کند.

جذابیت های این سریال در چند نکته نهفته است. نخست شیوه روایی آن است که دارای داستانی پرفرازونشیب و گره های دراماتیک فراوان و گره گشایی های دقیق و منطقی و خلاقانه است. دیگری حضور کاراکترهای به شدت جذاب و پخته و دوست داشتنی است که هرچقدر از نظر انسانی بدتر هستند، همان قدر جذاب تر می شوند! جدای از شخصیت افسرده و دلمرده ری به عنوان کاراکتر اصلی ماجرا که تمامی داستان را با قدرت افسانه ای اش به پیش می برد، شخصیت پدر او با نام میکی که نمونه ای مثال زدنی از لجام گسیختگی در وحشی گری و خوی تبهکارانه است، با بازی فوق العاده جان وُیت (پدر آنجلینا جولی) بیش از همه تماشاگر را مسحور می کند.

 

لیو شریبر در نقش ری بسیار عالی ظاهر شده و ارتباط عجیب و غریب او با پدرش و از طرف دیگر با عضای خانواده اش به جذابیت های این سریال می افزاید.

10 فرمان سینمایی

منطقا نمی شود درباره مقوله سریال سخن گفت و از سریال موردعلاقه استنلی کوبریک بزرگ یادی نکرد؛ «ده فرمان»، ساخته کریستف کیشلوفسکی مشهور.

 

مجموعه فیلم های «ده فرمان»، شاید بلندپروازانه ترین و تاثیرگذارترین آثار این فیلم ساز بزرگ لهستانی باشد. کیشلوفسکی «ده فرمان» را به صورت 10 اپیزوده مستقل از هم ساخته است. یافتن ارتباط میان نام های فرامین و موضوع اپیزودها بسیار مشکل بوده و گاهی نمی توان منطق حاکم بر نام گذاری فیلم و 10 فرمان را یافت. فیلم ها به ظاهر مستقل هستند و هرکدام را می توانید جداگانه ببینید، اما با دقت بیشتر عناصر مشترک بین فیلم ها و تفکرات مشترک آن ها آشکار می شود.

هرچند کیشلوفسکی بعدها با ساختن سه گانی آبی، سفید و قرمز شهرت دوچندانی به دست آورد و از این سه فیلم متاخر و هم چنین زندگی دوگانه ورونیکا استقبال بیشتری شد، اما به نظر می رسد که «ده فرمان»، اوج نگاه تلخ و سراسر پرسش کیشلوفسکی به زندگی انسان معاصر و شیوه رابطه آدم ها در این دوران باشد.

 

کوبریک درباره «ده فرمان» گفته است: «این قدرت را به شنونده می دهد تا آن چه را در ذهن نویسندگان می گذرد را کشف کند. آن ها (کیشلوفسکی و پیسیویچ) با مهارتی خیره کننده به گونه ای عمل کرده اند که هرگز نمی توانی بفهمی چگونه نظراتشان قلبت را به اشغال در می آورد.

 

 

پربیننده ترین سریال درام تاریخ

دیدن سریالی که به روایت سایت imdb توسط کارگردان پرطرفدارترین فیلم تاریخ سینما یعنی «رستگاری از شاوشنگ» ساخته شده، مطمئنا جذاب است. یکی از خصوصیات مهم این سریال، جنازه ها و زامبی ها و خون و خون ریزی اس؛ اما در این مورد تعادل به خوبی حفظ شده. آن قدر زامبی و خون ریزی در سریال نیست که حال بیننده عادی را به هم بزند. بیشتر حس تهدید وجود آن هاست که دلهره آور است. «واکینگ دِد» از نظر فنی بسیار کم نقص و خوش ساخت است و از این نظر یک اثر فوق العاده در میان سریال های تلویزیونی به حساب می آید.

این مجموعه با اقبال عمومی بالایی مواجه شده است و نامزد جایزه های متعددی نیز شده و قسمت اول فصل چهارم توانست رکورد پربیننده ترین سریال درام را بشکند و جالب این که پس از آغاز فصل پنجم این مجموعه در رتبه بندی نیلسن (Nielsen ratings) توانست رکورد قبلی خود را هم تغییر دهد؛ یعنی دست یافتن به 17 میلیون بیننده برای قسمت نخست فصل پنجم که به پربیننده ترین سریال درام تاریخ تبدیل شد.

 

فرانک دارابونت فصل اول سریال «واکینگ دِد» را براساس مجموعه کتاب های مصور نوشته رابرت کرکمن ساخت و رفت، اما شروع خوب او موجب شد تا فصل های بعدی نیز در غیاب او با شرایط خوبی ادامه پیدا کند.

 

خیالات عالمانه

ژانر علمی- تخیلی از دیرباز به عنوان محور تولید سریال های بسیاری قرار گرفته است، اما در دهه های اخیر دیگر نمی توانی سریالی را که صرفا از عناصر این ژانر استفاده کرده است یافت و عموما ویژگی های علمی تخیلی در کنار ویژگی های ژانرهای شاخص دیگری مثل درام، معمایی و… قرار می گیرد. نمونه بارز آن سریال «لاست» است. اگر بخواهیم یک سریال در اتمسفر علمی- تخیلی نام ببریم که دیدن آن به یک اتفاق خاطره انگیز مبدل خواهدشد، بدون شک «آینه سیاه» است.

از بین نمونه های علمی- تخیلی پرطرفدار مثل «عامل کارتر» که هم اکنون در حال پخش است یا سریال های جدید «فلش» و «پیکان» باید از سریال 14 قسمتی بسیار مهشور «فایر فلای» یاد کرد که در مورد زندگی در سال 2517 است و انسان ها در خارج از منظومه شمسی وارد یک منظومه جدید می شوند و در این دنیای جدید اتفاقات جالبی را تجربه می کنند.

 

اتفاق جالبی که برای مینی سریال «فایرفلای» می افتد، ایناست که شبکه فاکس در پخش بعضی قسمت های آن یک جا به جایی انجام می دهد و همین باعث افت بیننده های سریال شده و فاکس به خاطر کمبود بیننده ساخت ادامه آن را کنسل می کند. پس از استقبال وسیع از دی وی دی این سریال در سال 2005 فیلم «سرنیتی» را در ادامه آن می سازند و داستان سریال را به پایان می رسانند.

 

 


راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان