ramazan
ramazan

شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (4)

شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (4)

سری چهارم از شوخی های جالب و خواندنی شبکه های اجتماعی

 

 

هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

 

1- یکی از پندهایی که می تونم در این ایام خونه تکونی اختیارتون بذارم اینه که همیشه جوری کار کنید که بقیه کار نکردنتون رو ترجیح بدن.

 

2- بابام زنگ زده میگه خاک تو سرت. می گم چرا؟ میگه آخه تصادف کردم. میگم خب چرا به من فحش میدی؟ میگه چون داشتم به آینده نامعلوم توی الدنگ فکر می کردم!

 

3- یه روز بابام یه گلدون با گلش خرید آورد گذاشت رو تاقنچه. آقا من سه روز بهش آب می دادم. روز سوم وقتی از سر کار اومد گلدونو برداشت، یه سینی با چاقو برداشت شروع کرد به قاچ کردن گلدون.

 

 
اونجا بود که ما تازه فهمیدیم آناناس چیه!

برگرفته از واقعیت های دهه 60

4- دقت کردین آب سرد حموم از آب سردهای جاهای دیگه سردتره؟

 

5- یکی از پراسترس ترین لحظات دوران ابتدایی وقتی بود که دیکته تموم می شد مبصر دفترا رو جم می کرد می ذاشت رو میز معلم هی حواسمون به دفترمون بود ببینیم کی نوبت صحیح کردن دیکته ا میشه. نوبتمون که می شد هم همچش چشمون به خودکار معلم بود ببینیم غلط داریم یا نه. قلبمونم تند تند می زد.

 

6- عجب غلطی کردیما. وسایل اتاقمو ریختم بیرون که می خوام خونه تکونی کنم. حالا صدتا مدرک جرم که قایم کرده بودم رو شد!

 

7- دیالوگ ماندگار فامیل دور: آقای مجری ما چند خط زیر خط فقریم… اگه یارانه مونم قطع کنن می ریم صفحه قبل

 

8- مامان من پونزده اسفند همه خونه رو می ریزه وسط سالن بعد غش می کنه می ره زیر سرُم. اون وقت ما تا عید پدرمون درمیاد تا همه چیزو بذاریم سر جاش. خودشم از رو مبل دستور می ده!

 

9- واسه رفیقمون جور کردیم بره بانک مرکزی واسه مصاحبه و استخدام، یارو بهش گفت چقدر انتظار دای بهت حقوق بدیم؟ گفت اون دیگه بستگی به شعور و شخصیت خودتون داره.

 
رسما گند زده بود به یارو بعد انتظار داشت استخدامش کنن.

 

10- ولم کنید می خوام درس بخووووونم

 

الکی مثلا دارن به زور منو شوهر میدن

 
11- تمام دعواهای زن و شوهرها سر مینا و تیناست. مامانمینا، مامانتینا! من برم سر اکتشافات بعدیم.

 

12- گواهینامه گرفتن عمه ام حدود یک سال و نیم طول کشید. قبول که شد افسره از عمه ام خوشحال تر بود.

 

13- امروز اومدم خونه دیدم فضا امنیتی شده، فهمیدم آجیل عید خریدن!

 

14- گل آفتابگردان را گفتند چرا شب ها سرت را پایین میندازی؟

 

گفت: ستاره چشمک میزنه نمی خواهم به خورشید خیانت کنم.

یک کف مرتب به افتخار همه اسکول هایی که فک می کنن آفتابگردون حرف می زنه!

 
15- یکی از بازی های محبوب هموطن هامون بازی با آبروی مردمه متاسفانه

 

16- یارو تو خیابدون بدو بدو اومد سمتم یقه مو گرفت گفت: مرتیکه با زن من چیکار داری؟

 

منم هنگ کرده بودم گفتم هیچی به خدا

 

گفت: نمی تونی هم کاری داشته باشی! چون من اصلا زن ندارم!

 

بعد یه کم مثل اسب خندید رفت

 
بعد میگن تحریم ها هیچ اثری رو مردم نداشته

 

17- این روزا بوی وایتکس و شیشه پاک کن بر بوی غذا غلبه می کنه

 

18- تو این زمونه که گرونی بیداد می کنه، بابام صد هزار تومن داده می گه برو واسه عید خودتو نو نوار کن! فکر کنم منظورش اینه برم نوار تفلون بخرم بپیچم دور خودم

 

19- پسره تو خارج زندگی می کنه یه عکس از برگه اسم فامیل گذاشته نوشته یادش به خیر ایران بودیم از اینا بازی می کردیم.
خب میدون آزادی که نیس اونجا نباشه. یه تیکه کاغذه دیگه بازی کن همونجا!

 

20- از مراسم قبل از ازدواج می توانم عوض کردن سیم کارت رو نام ببرم.

 

21- رفتم بانک به کارمنده میگم ببخشید شما صندوقدار هستین؟ گفت نه هاچ بکم اصن اشک تو چشام جمع شد مردم

 

اعصابشون زیرِ درختِ آلبالو گمشده

 

22- این نوشابه کوچیکا بی خانواده محسوب میشن؟

 

23- علم بهتر است یا خانه تکانی؟

 

هورررررررا بالاخره علم برنده شد

 

25- تا این رو هم خز نکردید

 

سال نو مبارک!

 

26- از عجایب خانم ها اینه که هفت طبقه یک مجتمع تجاری رو طبقه به طبقه و مغازه به مغازه می گردن، بعد که از خرید میان بیرون میگن اوووووه ماشین چقدر دوره… می مردی نزدیکتر پارک می کردی؟

 

 

 


راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان