به گزارش ناز وب به نقل از شبکه ایران رافعی با دقت تمام و بدون کمترین سانسور با قهرمان داستانش همراه شده و او را در دل شهر پیش برده؛ در این بین سعی شده تا حد ممکن تصویرسازیهای خیابانی مستندوار صورت گیرد تا شاید اگر یکی 10سال بعد، 20 سال بعد یا حتی 50 سال بعد «فصل فراموشی فریبا» را دید دریابد در تهران دهه 90 چه می گذشته است. فارغ از این لحن مستند، فیلم به دنبال رونمایی از اتفاقات ریز و درشتی است که این روزها به وفور در دل خیابانهای تهران رخ می دهد.
در طی همین مسیر است که کارگردان باشهامت بالا هم از گروههای دزدی که در خیابانهای شهر جولان می دهند تصویرسازی می کند و هم از تصادفات ساده ای که ماجراهایی دهشتناک را رقم زنند. در این بین تا حد ممکن سعی شده پیرامون معضل زنان خیابانی هم اطلاعات به مخاطب ارائه شود.
آدمها ذاتا پاک هستند و خداجو و این شرایط اجتماع و محیط نامناسب است که آنها را از پاکی دور می کند. رافعی در تازه ترین فیلمش از قهرمانی تنها و بی کس می گوید که تلاش زیادی می کند که پاک بماند اما اجتماع بی رحم اطراف نه فقط به او در مسیر پاک ماندن یاری نمی کند که تا می تواند سنگ جلوی پایش گذاشته و مرتب او را به خاطر اشتباهات گذشته اش مجازات می کند. همین مجازاتهای پی در پی است که باعث می شود در پایان رئالیستی فیلم، نه سرنوشتی زیبا که سرانجامی تراژیک رقم خورد.
بازی ساره بیات در نقش اصلی فیلم به شدت به رافعی در رساندن لحن گزنده مدنظرش به مخاطب کمک کرده است. بیات هرچند به مانند «جدایی…» باز هم در نقش زنی فقیر ایفای نقش کرده اما پیشینه متفاوت این دو نقش که خیلی خوب هم در لحن بازی بیات نمود دارد موجب شده میان دو کاراکتر او در این دو فیلم کمترین شباهتی وجود نداشته باشد.