به روی کرسی و سینی فراوان عیان بود از صفا صد خوی یلدا
چه شبهای درازی دارد این فصل یقین زلف سیاه گسیـــوی یلدا
گذشت پائیز آمــد فصل سرما سر آغازش شب زیبـــای یلدا
چه شبهای درازی دارد این فصل یقین زلف سیاه گسیـــوی یلدا
دراین فصل زمستان یکدلی به محبت دوستی سیمـــــای یلدا
شب یلـــــدا عجب نیکو فتاده به ماه دی که آید بوبـــی یلدا
در ایام گذشته کـــرسی عشق بپا بـــــود از شب والای یلدا
لحاف و منقل و آتش بــه خانه نشسته دور هــم همسوی یلدا
زبرف و داستان راه مـــــانده سخنها رفتــــه از سرمای یلدا
زسنجدآش کشک وقصه گفتن بسی دریــــای قصه پای یلدا
ز نو رسمی بپا از بهــــر فردا صفا و خرمــــــی فردای یلدا
مبارک باد فصل بــرف وباران به یٌمن نعمت دیمــــــای یلدا
مقدم شکـــر ایزد کن به عالم ز حاصل پر ثمـــر دارای یلدا
سلام ای فصل سرد و برف و باران خوش آمد گویمت فصل زمستان
اگـــــــر چه زحمتی را نیز داری ولکــن رحمت آری باغ وبستان
نوعی نقاشی است که سوژهٔ دلخواه را به صورت مضحک و خنده آوری ترسیم میکند. واژهٔ کاریکاتور که اصل آن به زبان ایتالیایی کلمه کاریکاتورا Caricatura است.
از فعل کاریکاره ایتالیایی، به معنی بار کردن گرفته شدهاست. کاریکاره جریمهکردن و توبیخکردن نیز معنی میدهد و به نظر میرسد که نخستین بار توسط شخصی به نام موسینی در سال ۱۶۴۶ میلادی به کار رفته باشد و او نیز به نوبه خود این واژه را کاراچی، یعنی نقاشیهای خیابانی بلونیایی هم عصر خویش گرفته باشد.
همچنین هانس هولبین (حکاک، چاپگر و نقاش آلمانی) مجموعه ای از آثار حکاکی شده خود را در قرن شانزدهم کاریکاتور نامید.
چرا که این نقاشیها همواره دارای عناصری اغراقآمیز بودند که سوژهها را مضحکه میکردند. همچنین ممکن است که کاریکاتور از واژهٔ کاراتره (caracter) یا کارا اسپانیایی به معنای صورت اخذ شده باشد.
عمدهترین بخش هر کاریکاتور صورت آن است. فی المثل در صورتهای کاریکاتوری که آلبرشت دورر و لئوناردو دا وینچی هر دو مستقلاً حدود سال ۱۵۰۰ ترسیم کردهاند، صورتهایی با دماغ دراز و چانهٔ دراز مشاهده میکردند.
مطالب مرتبط