ramazan
ramazan

همجنسگرایان تهران تصاویر

مجموعه : جالب ترین ها
همجنسگرایان تهران تصاویر

نگاهی به قانون مجازات اسلامی ایران در خصوص همجنسگرایان و سپس نگاهی به چهره های همجنسگرای تهران .

قاون مجازات اسلامی ، همسو با فرهنگ عمومی که از همجنس گرایی همواره با عنوان”عمل شنیع” یاد می کند ، کیفر سنگینی برای همجنسگرایان در نظر گرفته است.

 

مطابق ماده ۱۱۰ این قانون ، حد لواط  در صورت دخول(هارد) “قتل” است و طبق مواد ۱۱۴،۱۱۷  ، این ” جرم” با چهار بار اقرار نزد قاضی یا با شهادت چهار مرد عادل ثابت می شود و البته در ماده ۱۲۰ نیز آمده است که قاضی می تواند از طریق علم خود که از طرق متعارف( مانند گزارش پزشکی قانونی) حاصل می شود ، حکم کند .

 

اما اگر رابطه دو مرد ، به مرحله دخول نرسد (سافت)، یکصد ضربه تازیانه در انتظار آنها خواهد بود  و اگر کسی سه بار مرتکب چنین عملی شود و هر بار تازیانه بخورد ، در مرحله چهارم اعدام می شود .

مجازات همجنگسرایان زن نیز طبق قانون یکصد ضربه شلاق است .

 

 آنچه در زیر می آید ، گزارش کوتاهی است از وضعیت همجنس گراهای مرد در تهران که طبیعتاً  تهیه آن با مشکلات خاص خود همراه بوده است و البته ، ” ملاحظات خاص اجتماعی و اخلاقی” ما را بر آن داشت که بسیاری از بخش های این گزارش را “اشارت وار” تنظیم کنیم .

 

همجنسگرایان تهران تصاویر

همجنس گرایی به عنوان یک انحراف روانی و اخلاقی ، در همه جوامع و از جمله ایران وجود داشته و دارد ، هر چند که برخوردهای یکسانی با این پدیده ضد اخلاق ، در جوامع گوناگون نمی شود ؛ برخی کشورها ، آن را حتی در متون قانونی خویش به رسمیت شناخته اند و در جاهایی دیگر ، مجازات هایی از طرد اجتماعی تا مرگ برای این افراد در نظر گرفته اند ؛ در این میان آنچه مهم است این که همجنس گرایی به عنوان یک آفت اخلاقی – اجتماعی ، یک واقعیت است که انکارش نمی تواند مسیری اصلاح گرایانه تلقی شود.

 

شناخت این پدیده و شناساندن آن ، می تواند جوانان را از افتادن در چنین مسیرهایی مصون کند ولی کتمان و ندیدنش و آن را در ورای خط قرمزهای ساختگی نهفتن ، چیزی جز “ندانستن” و “در خطر افتادن” به همراه نخواهد داشت چه آن که غفلت از وجود چنین شبکه ای در کشور – ولو آنکه تعدادشان بسیار اندک باشد – می تواند زمینه را برای کسانی که به هر علتی در صدد منحرف کردن جوانان و معیارهای اخلاقی جامعه هستند ، مهیا کند.

 

گزارش حاضر ، ابتدا می کوشد نمایی کلی و واقعی و البته مختصر و بدون ورود به جزئیات ، از همجنسگرایان ارائه دهد و سپس از منظر علمی ، اجتماعی و قانونی، نگاهی به آن داشته باشد تا هشداری باشد برای خانواده ها و تصمیم سازان فرهنگی کشور و متولیان سلامت روانی جامعه.

 

همجنسگرایان تهران تصاویر

 
حدود یازده سال قبل، پس کوچه های شمال خیابان شریعتی. یک سوئیت کوچک، علی بود که اولین بار با تیپ و قیافه عادی هر چندوقت یکبار دیده می شد که با یک پسر دیگر وارد سوئیت می شود. او آرایش نمی کرد، زیر ابرو بر نمی داشت و هیچ شباهتی به آنچه “اِوا خواهرها” ی پل کالج بودند نداشت.

 

او چت روم هایی را ایجاد کرد و لایف معروف همجنس گراها آرام آرام شکل گرفت. همجنس گراهای مرد سراسر ایران با یکدگیر ارتباط پیدا کردند و فرصت گفت و گو را با همجنس های خود در خارج ایران پیدا کردند. با همدیگر تبادل نظر کردند و… تا امروز که دیگر هیچ کس نمی داند چقدر همجنس گرا در کشور وجود دارد، اما با نگاهی به سایت معروف همجنس گراهای msm مشخص می شود “آنها هستند”، شاید همکار شما، شاید فروشنده مواد غذایی سر کوچه شما.

 

 همجنس گراهایی که در لایف پرورش پیدا کردند و بعد از آن جدا شدند ابداً مشخصه خاصی ندارند، آنها اکثرا از تحصیلات و سطح درآمد خوبی برخوردارند.
 

لایف

جمعی که به وسیله علی در اینترنت تشکیل شد، کم کم اعضایی را به خود جذب کرد. هرکدام از همجنس گراها که تا به حال تصور می کردند تنها هستند دریافتند که افراد  همسان هم دارند. بنابراین جذب لایف شدند.

 

 

همجنسگرایان تهران تصاویر

 

با شرکت در لایف اینترنتی که غالباً در چت روم های یاهو تشکیل می شد، آنها از طرفی مشکل اصلی خود یعنی حس تنهایی خود را از بین می برندو از طرف دیگر، به گفته خودشان ،بیشترین تاثیر شرکت در این جمع ها برطرف شدن احساس “گناه” شان است.

 

این جمع ها به آنها فرصت آشنایی داد تا در دنیای واقعی بتوانند یکدیگر را در میهمانی ها ملاقات کنند. اما از طرف دیگر شرکت در همین میهمانی ها و لایف اینترنتی موجب شد تا شرکای جنسی به یکدیگر مشکوک شوند.

 

مشاجراتی که بین شرکای جنسی به وجود می آمد، اینکه هر کدام از طرفین احساس می کردند که شریک جنسی شان با فرد دیگری ارتباط برقرار می کند موجب شد تا اکثر اعضای لایف به مرور از جمع فاصله بگیرند.

 

روند عضویت در لایف که حدوداً از اواسط دهه ۷۰ شمسی در ایران آغاز شده بود از اوایل دهه ۸۰ برعکس شد. آنها هم که در لایف عضو بودند برای فرار از این مشکلات از آن فاصله گرفتند.

 

ترس از ابتلا به بیماریهای شایع جنسی و اصلی ترین آنها یعنی ایدز ، روی دیگر سکه بود. بسیاری از همجنس گراها در روابط جنسی خود رابطه اورال نیز داشتند که در آن دو طرف تمایل کمتری به استفاده از کاندوم دارند.

 

بنابراین تنها راه اطمینان، نداشتن رابطه شریک جنسی با مرد دیگری بود. که حضور و شرکت در لایف این اطمینان را کاهش می داد.

 

همجنسگرایان تهران تصاویر

تقسیم بندی

همجنس گراهای مرد و یا msm ها بر حسب تمایلات انحرافی شان به سه دسته اصلی تقسیم می شوند:

تاپ: در اصطلاح لایف تاپ به همجنسی گفته می شود که طرف دیگر تمایل دارد با وی رابطه برقرار کند به طوری که او حالت فاعل داشته باشد. تعداد تاپ ها در لایف کمتر است، چون آنها شبیه به افراد عادی جامعه هستند، اعضای لایف اکثراً  تمایل دارند در روابط خود نقش مفعول داشته باشند.

 

بات: کسی است که بر خلاف طبیعت انسانی مرد دوست دارد در رابطه با همجنس خود مفعول باشد، تاپ ها خصوصیات مردانه سنتی خود را بیشتر حفظ می کنند. برخلاف تاپ ها که غالباً در رشته های پرورش اندام شرکت کرده اند، بات ها به زیبایی ظاهری خود بیشتر اهمیت می دهند. معمولا در صورتی که تاپ از اندام و چهره مناسبی برخوردار باشد، این بات است که به سراغ تاپ می رود.

 

ورستایل: دو طرف در مدت های مشخصی به ترتیب نقش فاعل و مفعول را دارند.
همه همجنس گراها رابطه جنسی هارد با یکدیگر ندارند. رابطه ای که در آن دخول انجام شود را هارد می گویند. طیف وسیعی از آنها به رابطه سافت بسنده می کنند. رابطه سافت یا نرم در واقع همان معاشقه دو مرد با یکدگیر است که شامل هم آغوشی و بوسه می شود.

ترنس: اما گروهی که در تلقی عمومی جامعه ما به آنها همجنس گرا و یا لفظ سنتی آن «اِوا» گفته می شود گروه ترنس ها هستند. تعداد ترنس ها نسبت به سایر همجنس گراها بسیار پایین است. اکثر آنها علاقه به چنج کردن جنسیت خود هستند و تا قبل از عمل تغییر جنسیت از قرص هایی که موجب تلطیف تن صدا و برآمده شدن سینه ها در مردها می شود استفاده می کنند.

 

تمایز؟

پیشتر ها شاید می شد همجنس گراها را به لحاظ ظاهر از سایر افراد جامعه تمیز داد. اما در حال حاضر این تمیز دادن تقریبا غیر ممکن به نظر می رسد.

 

در حال حاضر خیلی از پسرها کاپشن خز دار می پوشند، شلوار فاق کوتاه به تن می کنند. از عطر های D&G ، ورساچی ، کلوین کلین، پوما، گوچی، بلک نوآق و حتی بی آن که بدانند از اسپری خاص همجنس گراها استفاده می کنند.

 

 حتی ممکن است فردی به صورت خود کرم پودر بزند، زیر ابروهای خود را بردارد و… در حالی که نمی داند اینها مشخصاتی هستند که پیش از این قرار بود همجنس گراهای عضو لایف با انها یکدیگر را در جامعه بشناسند.

 

چون همجنس گراها همیشه شاخص ترین و خاص ترین تیپ های ظاهری را برای تمایز از سایر افراد جامعه انتخاب می کنند و سایرین از آنها تقلید می کنند، ظاهر آنها دیگر خاص نیست!

امروز در سال ۹۵ دیگر اصلاً نمی توان آنها را از جامعه تمیز داد.

 

همجنسگرایان تهران تصاویر

پاتوق ها

 همجنس گرایی که این روزها از آن صحبت می شود، با آنچه در گذشته در پل کالج و پارک دانشجو مصداق داشت کاملا متفاوت اند. این طیف از همجنس گراها معمولا از قشر مرفه جامعه هستند و از تحصیلات خوبی برخوردارند.

 

بعد از میهمانی معروفی که توسط یکی از همجنس گراهای شاخص در لایف به نام ن.ک در یکی از باغ های اطراف کرج برگزار شد و در آن تعداد زیادی از همجنس گراهای تهران شرکت کردند مهمانی بزرگی در جمع تهران برگزار نشد. وی بعدها به خارج از کشور رفت و از پایه گذاران یک سایت اینترنتی مختص به همجنس گراها و همچنین سازنده فیلم های مستند در مورد آنها شد.

 

مشخصه پارتی های همجنس گراها اولاً عدم حضور جنس مخالف است ، اگر دختری هم در جمع آنها باشد در واقع پسری بوده که پیشتر خود را چنج(عمل تغییرجنسیت) کرده است.

 

در این میهمانی ها معمولا انواع مواد محرک و انواع گرانقیمت مشروبات الکلی سرور می شود. بیشتر همجنس گراها در چند رستوران و کافی شاپ خاص -که اکنون کاملاً شناخته شده اند-  همدیگر را ملاقات می کنند. البته این محل ها مختص آنها نیست، تنها محل قرار اکثر اعضای لایف است که به مرور به صورت پاتوق درآمده اند.

 

همجنسگرایان تهران تصاویر

دوست داشتم طبیعی بودم

 31 ساله و ساکن یکی از مناطق شمالی تهران است. او در رشته معماری تحصیل کرده و در حال حاضر یک شرکت طراحی داخل دارد. وی که ماهانه در حدود ۵ میلیون تومان در آمد دارد 4 سال است که با پارتنر(شریک) خود زندگی می کند.

 

او زمانی که پارتنر خود را انتخاب کرد در یک خانه مجردی به دور از دو خواهر و پدرمادر خود زندگی می کرد.

 

شریکش ۱۰ سال از او کوچکتر است و آنها با یکدیگر اکثرا رابطه سافت دارند؛ می گوید: «14 سال است که با  شریکم زندگی می کنم. دیگر نمی توانم از او جدا شوم، اما دوست داشتم می توانستم مثل دیگران ازدواج کنم و زندگی تشکیل بدهم. موانع ازدواج من زیاد بودند و نمی توانم بگویم فقط به خاطر همجنس گرایی نتوانستم ازدواج کنم. اما دوست داشتم مثل سایر افراد جامعه باشم.»

 

فرهنگ،دین و قانون در مواجهه با همجنس گرایی

دکتر حسین کرمانپور در یادداشتی که برایمان نوشته ، در این باره چنین اظهار نظر می کند:

همزمان با پیشرفت جوامع بشری و به ویژه رشد فزاینده صنعت ارتباطات،نظیر ماهوره ها و اینترنت، لایه های ناپیدای اجتماعی ، زمان بروز می یابند و برای آنکه از همطرازان خود در دیگر نقاط جهان عقب نمانند با استفاده از همین صنعت، خویش را به یکدیگر معرفی و در صدد توسعه کیفی و کمی بر می آیند.

 

در جهان، اگر چه بسیاری ازدولت ها تمام توان خود را معطوف به مباح ساختن واژگان و رفتار همجنس گرایی کرده اند اما همجنس گرایی ، همچنان واژه نامانوس و مترادف با تظاهر و جلوه گری به نظر می رسد.

 

در ایران هم با آنکه به تازه گی این عبارت بیشتر به چشم می آید اما همچنان غریب و ناخوشایند است.

سردرگمی مشهودی در خصوص ملاحظات علمی و اجتماعی این تمایل فردی، در تمام مقالات و سخنرانی ها به درشتی به چشم می آید و هر چند در برخی کشورها تلاش گردیده تا از دریچه علم روانشناسی و طب، به یاری عادی سازی این گرایش جنسی بپردازند اما تلاش ها همچنان از سوی دو بازوی اصلی اجتماع، یعنی فرهنگ و دین با مقاومت  مواجه می شود.

 

برای آنکه در هر اجتماعی، یک انتخاب، با اقبال روبرو گردیده و نهادینه شود، سه عنصر اصلی دخیل خواهند بود: فرهنگ( آداب و سنن قالب اجتماع)، دین، قانون

همجنس گرایان هر چند در جهان غرب توانسته اند با تمسک به قانون، اندکی از رنج های واپس زدگی های اجتماعی خود را بکاهند اما همچنان از سمت و سوی دو جبهه ی دین و فرهنگ عمومی، در مقابله و طرد به سر می برند و درست در تلاقی همین نقاط کلیدی است که مشکلات اجتماعی این قبیل گرایش ها هویدا می شود.

 

از این روست که مجبور می شوند به تشکیل انجمن های حمایتی و … دست یازند و برای خود مبانی حقوق مدنی و اجتماعی در نظر گیرند.

با این حال حتی در کشورهایی که موفق به دریافت مجوز قانونی شده اند این قبیل گرایشات جنسی همچنان از سوی بدنه اجتماع، با بی مهری و نوعی انزجار روبرو می شود.

 

 در برخی کشورهای جهان اگر توانسته اند تمایلات همجنس گرایی را از لیست بیماری های فردی حذف کنند اما با آن همچنان به عنوان یک انحراف از معیار و بیماری اجتماعی برخورد می کنند.

 از آنجا که پیکره اجتماع، در روندی خلاف قانون های وضع شده، همچنان در پذیرش این تمایل همجنس خواهی، مقاومت نشان داده و آن را یک بیماری و سوء برداشت جنسی برداشت می نماید، هر ساله به روایت آمار پراکنده شاهد خودکشی خیل قابل توجهی از جامعه ی کوچک همجنسگرایان در جهان هستیم.

 

با استناد به منابع نوشتاری همین گروه های همجنسگرا،چندی پیش موسسه ای پژوهشی- علمی در اتریش اعلام کرد ه است که: «17درصد از زنان و ۱۲ درصد از مردان همجنس گرا لااقل یکبار اقدام به خودکشی کرده اندو از هر سه تلاش برای خودکشی در کشور اتریش یکی توسط فردی همجنسگرا صورت می گیرد.»

از نقطه نظر پزشکی نیز نتایج ، چندان خوشایند این دسته از گرایشات نیست. اگر چه در برخی منابع علمی، گرایشات همجنس گرایانه از لیست بیماری ها حذف گردیده است اما، پزشکان با آن به نوعی دیگر برخورد می کنند.

 

 در خوش بینانه ترین حالت، روان پزشکان، مادامی که تمایلات همجنس گرایانه، چه در زنان و چه در مردان، حالت مخفی، توام با دلهره و احساس گناه انجام پذیرد، آن را همچنان یک بیماری تلقی کرده وبا آن به سبک درمان و پیشگیری برخورد می نمایند.

و اما در کشورمان ایران، علاوه بر دلایل و اشارات فوق، محوریت مخالف با این نوع گرایشات ، یکپارچه تر گردیده و سه اهرم قانون، دین و فرهنگ عمومی به صورت سینرژی موجبات طرد افکار همجنس گرایانه را فراهم ساخته است چندانکه در هیچ یک از ادوار تاریخی، همجنس گرایان ، جامعه مقبول و محترمی نبوده و همواره نکوهش عمومی را به همراه داشته اند.

 

 

همجنسگرایان تهران تصاویر

فرهنگ عمومی در ایران بسیار واکنشی و منزجر با این معضل اجتماعی برخورد می نماید . فرهنگ عمومی را نباید به هیچ وجه دست کم گرفت. فراموش نباید کرد که فرهنگ عمومی ایران اگر چه با روابط جنسی طبیعی موافق است و حتی برای آن جلوه معنوی قایل است، اما در چند سال گذشته با آنکه هم دین و هم قانون با ارتباط جنسی به سبک صیغه موافقت علنی نموده ،اما این نوع ارتباط همچنان نکوهیده و غیر قابل طرح تلقی می گردد و مدافعان آن هنوز کمترین توفیقی در عادی سازی آن نیافته اند بنابر این ، همجنس گرایی به طریق اولی در ایران، با مقاومت عمومی همراه است و حتی با فرض محال حلیت قانونی، هرگز نخواهد توانست جایگاه یک فعالیت طبیعی را به خود اختصاص دهد.

 

جامعه ایرانی حتی برای روابط زناشویی هم حرمت والایی قایل است و علنی کردن آن را حتی به بوسه ای کوچک نمی پسندد چه رسد به روابطی که از اساس با آن مشکل ماهوی دارد.

 

در مجموع تمایلات همجنس گرایانه در ایران به دلایل پیشگفت سیر ناخوشایندی را برای آنها و بستگانشان فراهم می سازد. هر چند ممکن است این گرایش سبب ناراحتی و رنج چشمگیر بالینی فرد و حتی اطرفیانش نگردد اما در عمل بسیاری از جوانان و به ویژه میانسالان و سالمندان دچار همجنس گرایی، منزوی و گوشه گیر شده و در روبه رو شدن با اجتماع پیرامون دچار تضاد و تناقض می‌شوند تا جایی که در موارد بسیاری فرد عملاً از خانواده و دوستان و آشنایان جدا شده و در اجتماع برای یافتن همدردان مشابه خود و زیستن با آنان سرگردان و گاه از خانه فراری می‌شوند.

 

در این مسیر ،مخاطرات فراوانی امنیت و سلامت جسمی و روانی آنها را تهدید می‌نماید که اغفال، اعمال زور جنسی و تجاوز جنسی از جمله ی آن‌ها هستند.

شمار قابل توجهی از مبتلایان دچار اختلالات خلقی (افسردگی)، اختلالات اضطرابی، سوءمصرف و وابستگی به مواد و افکار خودکشی و اقدام به آن می‌شود. درکارکردهای شغلی، تحصیلی، اجتماعی ،آمیزشی و روابط بین فردی او تخریب شدیدی پدیدآورده و روند درمانی او را هم با مخاطره روبرو می سازد.


راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان