پاییز می رسد که مرا مبتلا کند، با رنگ های تازه مرا آشنا کند… گالری زیبا و خاص ترین تصاویر پاییزی، غروب، رمانتیک، غمگین با نوشته های ناب و حرف دل! تصاویری ویژه بروزرسانی پروفایل برای تمام شخصیت ها.
وه ………….. چه زیبا بود ,اگر پاییز بودم,
وحشی و پرشور و رنگ آمیز بودم ,
شاعری در چشم من می خواند …. شعری آسمانی,
در کنارم قلب عاشق شعله می زد,
در شرار آتش دردی نهانی.
نغمه من…
همچو آوار نسیم پر شکسته ,
عطر غم می ریخت بر دل های خسته.
پیش رویم:
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر:
آشوب تابستان عشقی ناگهانی.
سینه ام :
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی.
کاش چون پاییز بودم….. کاش چون پاییز بودم.
اندک اندک میشود فصل خزان
فصل رنگ و باد و باران، شعر نهان
با دو صد رنگین کمان رنگها
با خروشی از دل فریادها
با سکوتی چون سکوت عاشقان
با خروشی چون خروش آسمان
نرم نرمک میرسد اینک خزان
فصل رنگ و آشتی و عشق زمان
با صدای خش خش برگها، بر بادها
میکشد دل را سوی دلدارها
عبدالعلی نظافتیان
زرد است که لبریز حقایق شده است
تلخ است که با درد موافق شده است
شاعر نشدی وگرنه میفهمیدی
پاییز بهاری است که عاشق شده است
**
دوباره پاییز در راه است
و من انار نیستم
که برسم به دستهای تو
برگم
پر از اضطراب افتادن
اشتباه نکن
اردیبهشت وقت جفتگیری پرندههاست
نه وقت عاشقانههای سبز گفتن
پاییز که آمد
با اولین فرود برگ
میگویمت از عشق و جلوههای رنگینش
زرد و سرخ و ارغوانی
برگ درختان پاییز
میریزند بر زمین
آرزوهای ما نیز:
زرد و سرخ و ارغوانی
امیرحسین سام
آنقدر نیامدی
که از چهرهام بهار
برگ به برگ ریخت
پاییز شدم
دیگر نیا
آشفته میشود خوابهای رنگیام
رضا کاظمی
پاییز را ساده منگر
پاییز
اتحاد ِ جنون آمیزِ برگ است با نور
عاشقانه برگیست که
همرنگِ خورشید شده است
چیزی نمانده است
تنها چند برگ دیگر
مانده بر شاخههایم
این بار که بِوَزی
دیگر برگی نمیماند بر این تنِ خسته
She is no longer tired of this tired body
و من آرام خواهم شد
مثل همین درخت پاییزی
وقتی تمام برگهایش را
باد برده باشد
نجوا رستگار
تنهایی
نامِ دیگر پاییز است
هرچه عمیقتر
برگریزانِ خاطرههاتْ بیشتر
رضا کاظمی
تمام فصلها
فصل تو اَند
که پائیزند
تنهاتر از من و تو
پاییز
مسافری غریب است
که از پلِ بی انتهایِ غروب میگذرد
پاییز است که باید از این پل بگذرد
عباس صفاری
کاش میشد هرشب
ساعت را عقب کشید
مثل آن شب در شروع پاییز
میخواهم
یک ساعت
بیشتر دوستت بدارم
مجید مصطفوی
برگریزان که راه انداختی
واژه هایمان جان گرفت
ما از تو شعر گفتیم
دل انارها خون شد
حالا
رگبارهایت را تند تر کردهای
میخواهی به زمستان برسی
لطفاً
تا شعرهایمان دم بکشد
کمی دیگر پاییز باش
پاییز آمدست که خود را ببارمت शरद खुद को लात मारने आया है
پاییز لفظ دیگر «من دوست دارمت»
عکس نوشته های رمانتیک و احساسی برای همه افراد
تصاویر دپ و غمگین، احساسی، عاشقانه، رمانتیک، حرف دل، تکست
عک سنوشته های عاشقانه و لاو/ Photo par amour et amour
خاص و زیباترین تصاویر پروفایل با متن های ناب و خواندنی
The most beautiful and special pictures, pictures of emotional profiles