ماجراهای توافق ایران و چین از هفت تیر سال 1399 شروع شد. روزی که محمود احمدینژاد در سخنرانی گفت: «دولت ایران مخفیانه در حال امضای قراردادی 25 ساله با یک دولت خارجی است. هر قراردادی که مخفیانه و بدون درنظر گرفتن خواست و اراده ملت ایران با طرفهای خارجی منعقد شود و برخلاف منافع کشور و ملت باشد، معتبر نیست و ملت ایران آن را به رسمیت نخواهد شناخت.»
اول تیرماه امسال در خبر کوتاهی اعلام شد که پیش نویس نهایی سند «برنامه 25 ساله همکاری های جامع ایران و چین» به تصویب هیات دولت جمهوری اسلامی ایران رسید و وزارت امورخارجه مامور انجام اقدامات نهایی تا امضای این سند با طرف چینی شد. از زمان اعلام این خبر گمانهزنیهای رسانهای نیز شدت گرفت و برخی ادعاها و ابهامهایی درباره این سند مطرح کردند که لازم است به آنها پاسخ داده شود.
حالا روزنامه خراسان به مدارک موثقی در خصوص این سند دست یافته که نشان می دهد ابهام ها و ادعاها و عدد و رقم های مطرح شده درباره این سند، ساختگی بوده و در این پیش نویس که دو هفته قبل به تصویب دولت رسیده خبری از این مسائل نیست.
ادعاها درباره سند از کجا ریشه می گیرد؟
بررسی ها نشان می دهد بیشتر خبرسازی ها در خصوص سند همکاری های راهبردی 25 ساله ایران و چین از سایت انگلیسی «پترولیوم اکونومیست» ریشه می گیرد.
این رسانه غربی مدعی شده بود در این سند تهران و پکن برای سرمایهگذاری 400 میلیارد دلاری چینیها در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی، صنعت و حوزه حمل ونقل ایران به توافق رسیده اند و شرکتهای چینی برای حضور در هر گونه پروژه انرژی ایران در اولویت قرار خواهند گرفت.
از دیگر دروغ های بزرگ Big lies این نشریه حضور قریب الوقوع پنج هزار نیروی امنیتی چینی برای حفاظت از منافع این کشور در ایران بود. به ادعای این رسانه انگلیسی، چین میتواند بخشی از تولیدات نفت، گاز و پتروشیمی ایران را با تخفیف تا حدود 32 درصدی خریداری و پولش را حداکثر تا دو سال پرداخت کند. بنا بر این ادعاها ایران این امکان را دارد که با کمک بانکها، پول محصولات خود را به ارز مرجع تبدیل کند و چین به دنبال تخفیف 8 تا 12 درصدی بر مبنای نرخ مبادله دلار است.
علاوه بر این شیطنت انگلیسی، در داخل کشور نیز برخی دچار اشتباه شدند و اظهاراتی را مطرح کردند که با متن سند و مدارکی که به دست ما رسیده، همخوانی ندارد. حجت الاسلام حسن نوروزی نماینده رباط کریم در مجلس اسفند سال قبل گفته بود مذاکراتی از سوی دولت در حال انجام بود که جزیره کیش به مدت 25 سال به چینیها واگذار شود یا محمود احمدینژاد چند روز پیش به قراردادی که به گفته وی «مخفیانه با طرفهای خارجی منعقد شود» اعتراض کرد.
به نظر می رسد شیطنت غربی ها برای سر درآوردن از این طرح و احیانا تلاش برای به هم خوردن چنین برنامه راهبردی مهمی میان ایران و چین باعث شده تا چنین دروغ هایی را به سند نسبت دهند و متاسفانه برخی در داخل ایران نیز در دام این نقشه افتادند.
نکته اول این است که در اعلام مراحل تدوین این سند تاکنون هیچ محرمانگی وجود نداشته است که افرادی ادعای کشف آن را داشته باشند.
بهمن 94 و یک هفته پس از شروع اجرای برجام در سفر تاریخی «شی جین پنگ» رئیس جمهور چین به ایران بیانیه ای مشترک میان دو کشور تنظیم و منتشر شد که در بند ششم آن آمده است «نظر به اراده راسخ طرفین برای توسعه روابط دو کشور و با توجه به مکمل بودن ظرفیت های اقتصادی و همچنین وجود زمینه های مختلف همکاری در عرصه های انرژی، زیرساختی، صنعتی، فناوری و دیگر زمینه های مشترک، دو طرف توافق می کنند رایزنی ها و مذاکرات لازم برای انعقاد قرارداد همکاری های جامع 25 ساله را در دستور کار قرار دهند».
از آن مهم تر این که «شی جین پنگ» موضوع همکاری های 25 ساله را در دیدار با رهبر انقلاب نیز مطرح کرد که ایشان هم ضمن تایید فرمودند:
«توافق رؤسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک 25 ساله، کاملاً درست و حکمتآمیز است». در شهریور 98در سفر ظریف به پکن، پیش نویس ایران به طرف چینی داده شد که آن جا هم وزیر خارجه کشورمان در یک توئیت، خبر تقدیم پیش نویس این سند به چین را اعلام کرد.
از شهریور 98 طرف چینی روی متن ایران کار کرد تا فروردین امسال که چینی ها پیشنهادهای شان را به ایران ارائه کردند و اول تیرماه در نهایت پیش نویس اولیه دوکشور به تصویب دولت رسید و خبرش هم از سوی سایت دولت و هم سخنگوی دولت به صورت رسمی اعلام شد. این ها نشان می دهد قرار نبوده سند در خفا تصویب شود ضمن این که برای تدوین چنین سند مهمی بسیاری از دستگاه ها و بخش های داخل و خارج دولت دخیل هستند و حداقل در قسمت های مربوط به خود مطلع بوده و نظر کارشناسی داده اند.
آیا این سند توسط دو کشور امضا شده است؟
نکته بعدی این که ادعاهایی از جمله این که در سفر ظریف به چین سند امضا شده یا دولت سند را تصویب کرده درست نیست زیرا همان گونه که به طور رسمی نیز اعلام شده این پیش نویس است و بازهم باید دو طرف نظر نهایی را بدهند و قطعا مواردی هم برای مذاکره حضوری باقی خواهد ماند.
نکته دیگر این که می گویند چرا جزئیات سند منتشر نمی شود یک دلیل همان موضوع نهایی نشدن سند است و دلیل دیگر این که در هر توافقی باید رضایت دو طرف کسب شود و در این موضوع نیز شنیده های ما حاکی است از آن جایی که با علنی شدن موضوع، آمریکا فشارهایش را شدت خواهد بخشید تا سند از بین برود، بنابراین چینی ها تاکنون موافق انتشار آن نبوده اند. همچنین گویا قرار است سند به مجلس برود و نمایندگان نیز در جریان جزئیاتش قرار بگیرند.
اما درباره ابهامات مطرح شده در پایگاه انگلیسی پترولیوم اکونومیست باید گفت که طبق مدارک موثقی که به رویت خبرنگار روزنامه خراسان نیز رسیده غیر از عدد 25 سال که مربوط به مدت اجرای این برنامه است در سند اصولا هیچ عدد و رقمی وجود ندارد و به صورت منطقی نیز سندی که برای 25 سال تدوین می شود نباید عدد و رقم داشته باشد از این رو به نظر می رسد طرف های غربی برای آگاه شدن از مفاد سند به خلق چنین شایعاتی دامن می زنند.
در این زمینه تسنیم نیز در گزارشی نوشت:
«جریانهایی مثل آقای محمود احمدینژاد نیز که غیبگویانه با سند تعامل با چین مخالفت میکنند، بخش دیگری از دستاندازهای دولت و به عبارت دقیقتر، موانع کشور در این زمینه خواهند بود. احمدینژاد که خود در سال های 90 و 91 چراغ سبزهای متعددی به آمریکا برای مذاکره و بالاتر از آن «ارتباط» میداد از 92 به این سو تا زمانی که مذاکرات و برجام در جامعه رونقی داشت، سکوت کرده بود…
وبه رغم آن که کارشناسانی نظیر رئیس اتاق ایران و چین میگویند، او خود معتقد به رابطه سطح بالا با چین بوده، در مقطع فعلی برای فاصلهگذاری خود با سیستم، عجیب نیست که به مخالفت غیبگویانه و سیاستزده با همکاری راهبردی با چین بپردازد.»
سند حاوی چه برنامه هایی است؟
بر اساس اطلاعات موثق این سند با عنوان رسمی «برنامه همکاری های جامع ایران و چین» ثبت شده و حوزه های سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی، کشاورزی، اقتصادی، علمی، جهانگردی، نفت و انرژی، زیرساخت های مخابراتی و فناوری ارتباطات، تجارت، بهداشت و سلامت و … را شامل می شود.
در برخی از بندها صحبت از تسهیل سرمایه گذاری و فاینانس است و برخی از بندها از حمایت های متقابل سیاسی در مجامع بین المللی می گوید. در حوزه نظامی و دفاعی موضوعاتی همچون آموزش، انتقال فناوری های دفاعی، مبارزه با تروریسم و رزمایش مشترک آمده است.
از نکات بسیار مهم این سند می توان به توافق بر سر تجارت با ارزهای ملی یاد کرد. همچنین در این سند بارها به طرح بزرگ چین به نام «یک کمربند- یک راه» (طرحی بر بستر مسیر جاده ابریشم) اشاره شده و این که ایران می تواند ضمن مشارکت فعال در این طرح جهانی، از فواید اقتصادی و صندوق اعطای وام این طرح نیز بهره مند شود.
بر اساس این مدارک چین وارد کننده ثابت نفت از ایران خواهد بود و ایران نیز باید نگرانی های چین برای بازگشت سرمایه گذاری خود را برطرف کند. ارتقای همکاری های بانکی، مالی و بیمه ای و گشایش شعبات بانک های ایران و تاسیس بانک مشترک ایران و چین به ویژه ایجاد پیام رسان ملی میان دو کشور به جای سوییفت نیز مطرح شده است.
کمک به ساخت خط آهن در نقاط مختلف کشور، افزایش صادرات فراورده های نفتی به چین، کمک و سرمایه گذاری در حوزه زیرساخت های انرژی فسیلی، سرمایه گذاری در تقویت کریدورهای راهبردی که از ایران می گذرند، سرمایه گذاری برای توسعه تولید و صادرات انرژی از ایران به کشورهای منطقه، مشارکت در توسعه همه جانبه سواحل مکران، کمک به ایران برای ایجاد نسل 5 اینترنت و تقویت شبکه ملی اطلاعات، سرمایه گذاری برای تولید انرژی های پاک در مناطق کویری ایران، کمک به توسعه صنعت صلح آمیزهسته ای کشورمان و investment سرمایه گذاری در تامین واگن مترو و ساخت خطوط مترو در شهرهای بزرگ و شهرهای جدید ایران از جمله بخش های مهم سند است.
از نکات بحث برانگیز درباره سند، شایعه واگذاری 5 ساله جزیره کیش به چین است در حالی که در این متن راهبردی هیچ اشاره ای به کیش نشده و تنها در یک بند آمده «سرمایه گذاری و توسعه جزایر منتخب در حوزه Tourism گردشگری، صنایع پتروشیمی، شیلات و… توسط چین» که البته این جزایر نیز از سوی ایران و با توجه به مصالح و نیازهای ما انتخاب و معرفی خواهند شد.
هر چند در عالم سیاست، منافع تعیین کننده خط مشی های طرفین است و نباید به قول های شفاهی یا مواضع لفظی دلخوش بود اما در مجموع آن چیزی که امروز به عنوان ” برنامه همکاری های جامع ایران و چین ” در دست تدوین و نهایی شدن است اگرچه با تغییرات کوچکی نیز همراه خواهد بود اما می تواند یک نقشه راه روشن و یک ریل گذاری اصولی را برای روابط دو کشور مهم در دنیای آینده ترسیم کند.
جایی که چین به عنوان قدرت اول اقتصادی دنیا در آینده نزدیک نمی تواند برای هر گونه برنامه جهانی، ایران را به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه غرب آسیا نادیده بگیرد بلکه دو طرف می توانند با روابطی مکمل و مستقل از قدرت های سنتی و سلطه گرغربی ضمن تامین منافع خود و منافع مشترک، در برابر فشارهای کشورهای سلطه گر نیز محکم تر از قبل ایستادگی کنند.
این حرفهای احمدینژاد سوالات زیادی را درباره قرارداد ایران و چین ایجاد کرد و باعث شد در شبکههای اجتماعی مختلف اعم از تلگرام، اینستاگرام و توییتر پستهای مختلفی منتشر شود با این مضمون که چینیها 5000 نیروی نظامی به ایران خواهند فرستاد، چین نفت ایران را با قیمتی ارزانتر خواهد خرید، چین صاحب جزیره کیش میشود و…
این توافق برای اولین بار پنج سال پیش در دیدار آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران با شی جین پینگ، رئیسجمهوری خلق چین و با عنوان «توافق ایران و چین برای روابط استراتژیک 25 ساله» مطرح شده بود. این دیدار 11 روز پیش از توافق هستهای ایران و 1+5 در تاریخ 11 تیر برگزار شده بود.
توافق ایران و چین از کجا شروع شد؟
به گزارش بخش خبری نازوب به نقل از خبرگزاری های معتبر روز 3 تیر 1399 در این خصوص نوشته بود: «هیات دولت روز دوشنبه به ریاست حسن روحانی، رئیسجمهوری پیشنویس نهایی برنامه 25 ساله همکاریهای جامع ایران و چین را بررسی و تایید کرد. در این نشست به وزارت خارجه ماموریت داده شد که طی مذاکرات نهایی با طرف چینی، بر اساس منافع متقابل بلندمدت، این برنامه را به امضای طرفین برساند.»
متن توافقنامه جامع مشترک همکاریهای استراتژیک ایران و چین 4 سال و نیم قبل به زبان انگلیسی در وبسایت رسمی رئیسجمهوی ایران منتشر شده است. تاریخ انتشار این متن ۲۳ ژانویه 2016 (سوم بهمن 1394 )، حدود 6 ما پس از سفر رئیسجمهوری چین به ایران است. در این متن اعداد و ارقام و جزئیاتی از این توافق ذکر نشده و صرفا به کلیات بسنده شده است.
شی جین پیگ، رئیسجمهور چین و حسن روحانی، رئیسجمهور ایران
توافق ایران و چین یا قرارداد ایران و چین
همان طور که از عنوان مطلب و همچنین از متن منتشرشده توسط دولت ایران مشخص است، این اتفاق بین ایران و چین یک «توافق» است و نه یک «قرارداد».
در حقیقت توافقها پیش از امضا و انعقاد قراردادها صورت میگیرند. در توافق دو طرف بر سر کلیات همکاری با یکدیگر موافقت میکنند و پیشنهادها و توصیههایی را در متن توافق مینویسند. از این رو توافق الزامی برای اجرا نخواهد داشت.
توافق تنها وقتی میتواند اجرایی شود که قراردادهایی بین دو طرف امضا شود. در حقیقت، مرحله بعد از توافق انجام مذاکرات و امضای قرارداد است.
در مورد ایران و چین هم صرفا توافق صورت گرفته و هنوز قراردادی بین دو طرف به انجام نرسیده که ایران را ملزم به انجام کاری کند.
نکاتی درباره قرارداد ایران و چین به نقل از منابع غیررسمی
نشریه پترولیوم اکونومیست در تاریخ 3 سپتامبر 2019 (12شهریور 139) در گزارشی به انتشار جزئیاتی از توافقنامه ۲۵ ساله همکاریهای جامع ایران-چین پرداخته و مدعی شده که طی این توافقنامه چین 280 میلیارد دلار در صنعت نفت و گاز ایران و 120 میلیارد دلار در صنعت حمل و نقل ایران سرمایهگذاری میکند. در مقابل شرکتهای چینی اولویت اول اجرای پروژهها هستند و 5000 سرباز چینی برای تامین امنیت پروژهها به ایران اعزام میشوند.
این اعداد و ارقام قرارداد ایران و چین توسط منابع غیررسمی منتشر شده و هنوز توسط دولتهای ایران و چین تایید نشده است.
چرا اعداد و ارقام مهم هستند؟
در متن توافقنامه هیچ عدد و رقمی دیده نمیشود. به دلیل اینکه هنوز قراردادی امضا نشده است. توافق ایران و چین صرفا بندهای کلی است و نشانی از اعداد و ارقام و جزئیات دقیق نیست تا بتوان بر اساس آنها قضاوت کرد.
در حال حاضر هم هنوز قراردادی بین دو طرف امضا نشده تا ایران و یا چین تعهداتی را قبول کنند و ملزم به اجرا و انجام آنها شوند.
این سند صرفا یک چارچوب کلان درباره حوزههای همکاری است و اعداد و ارقام در مراحل بعد که سند تبدیل به پروژههای مشخص سازمانها و بخشهای مختلف با ارگانهای چینی خواهد شد، میتواند روی کاغذ بیاید؛ لذا در شرایطی که فعلا هیچ پروژهای نیست، بنابراین اعداد و ارقام نیز نمیتواند هیچ قطعیتی داشته باشد.
تاثیر تحریمهای آمریکا بر اجرایی شدن توافق ایران و چین
بحث توافقنامه همکاری جامع ایران و چین تقریبا همزمان با توافق برجام مطرح شده است. دقیقا معلوم نیست نقش خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها در سال 1397 آیا تاثیری در این موافقتنامه داشته است.
یا نه. تا پیش از خروج آمریکا از برجام ایران و چین نزدیک به 3 سال فرصت داشتند تا سند همکاری 25 ساله را نهایی کنند. اما به هر حال نمیتوان تحریمهای آمریکا را در همکاری اقتصادی ایران و چین، بیتاثیر دانست.
اما پس از اعمال تحریمهای یک جانبه ایالات متحده شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری چینی نیز از ایران خارج شدند. 14 مهر 1398 ایران رسما اعلام کرد شرکت ملی نفت چین (سیانپیسی) از طرح توسعه فاز 11 پارس جنوبی کنارهگیری کرده است. یک سال پیشتر شرکت چینی اعلام کرده بود به دلیل تحریمها از سرمایهگذاری در پارس جنوبی منصرف شده است. پیش از آن توتال فرانسه نیز از کنسرسیوم ایرانی-فرانسوی-چینی فاز 11 پارس جنوبی خارج شده بود.
با این همه پنج سال پیش، شی جین پینگ، رئیسجمهوری خلق چین در دیدار با رهبر ایران بر این نکته تاکید کرده بود که «آمادگی داریم همانگونه که در زمان تحریمها در کنار ایران بودیم، پس از برداشته شدن تحریمها نیز همکاریهای خود را در همهی زمینهها گسترش دهیم.»
یک کمربند و یک راه و توافق ایران و چین
طرح راه ابریشم جدید یا طرح یک کمربند و یک جاده، یک طرح سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از 60 کشور جهان و توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است که توسط چین در سال 2013 ارائه شدهاست.
پشتوانه این طرح قدرت صنعتی اقتصاد چین و توان سرمایهگذاری آن است. این طرح میتواند به همراه قدرت نظامی چین، به هژمونی این کشور در آسیای شرقی بینجامد و در نهایت با تفوق بر مسیرهای تجاری خشکی و آبی اوراسیا، چین را به سوی قدرت برتر در اقتصاد جهانی رهنمون کند.
موافقان این طرح، آن را راهی برای شکاف زیرساختها بین کشورهای توسعهیافته و کشورهای درحالتوسعه، کمک به رشد اقتصادی این کشورها و رونق تجارت بینالمللی میدانند. اما مخالفان آن را طرحی استعماری میدانند که بسیاری از کشورهای هدف، توان بازپرداخت دیونش را ندارند و قراردادهایش شفاف نیست.
چین از طرحی 900 میلیارد دلاری برای سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی جهان به منظور گسترش جهانی شدن و توسعه بازارها رونمایی کردهاست. این طرح بزرگترین طرح سرمایهگذاری است که تاکنون توسط یک کشور ارائه شدهاست.
اجلاس راه ابریشم جدید یا نشست یک کمربند و یک جاده، نشست دو روزه مقامات عالی رتبه صد کشور جهان در پکن با میزبانی و محوریت چین است که طی روزهای 14 و 15 ماه مه 2017 میلادی برگزار شد. در این نشست، شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، از کشورها خواست که حمایتگرایی را رد کنند و روند جهانی شدن را بپذیرند. در خاتمه، جمعی از رهبران حاضر در نشست، موافقتنامه راه ابریشم جدید را امضا کردند.
طرح یک کمربند و یک جاده
ایران دروازه ورود چین به بازارهای اروپا
نشریه پترولیوم اکونومیست به نقل از منابعی اعداد و ارقامی را منتشر کرده که در متن Iran-China agreement توافقنامه ایران و چین درج نشده است. همچنین این اعداد و ارقام توسط هیچ منبع رسمی در دولت ایران تایید نشده است.
یکی دیگر از جنبههای مثبت این توافق برای چین، درگیری مستقیم و نزدیک این کشور در توسعه زیرساختهای حیاتی ایران است که در راستای ابتکار عمل کمربند یک جاده چین قرار گرفته است. منبع آگاه ایرانی به پترولیوم اکونومیست گفته چین قصد دارد از نیروی کار ارزان ایران برای ساخت، طراحی و نظارت بر کمپانیهای بزرگ تولیدکننده چینی استفاده کند.
در بخش توسعه زیرساختهای حملونقلی که یکی از بندهای کلیدی توافق 25 ساله ایران و چین است گفته شده محصولات نهایی باید به بازار غرب سرازیر شوند و مسیر این بازارها از جادههایی میگذرد که توسط چین و با دخالت فزاینده چین در زیرساختهای حملونقلی ایران ایجاد شده است.
در این گزارش به پروژه ریلی 900 کیلومتری میان تهران تا شمال شرق مشهد اشاره شده و گفته شده قرار است یک قطار سریع السیر میان تهران، قم و اصفهان احداث شود که زمینه اتصال آن به شبکه شمال به غربی که از تبریز میگذرد نیز فراهم خواهد شد.
تبریز محل قرار گرفتن بسیاری از سایتهای مهم نفتی، گازی و پتروشیمی کشور است و نقطه آغازین خط لوله گاز تبریز آنکارا است که قرار است به نقطه عطفی در جاده 2300 کیلومتری جدید ابریشم بین اورومچی (مرکز استان غربی سین جیانگ چین) به تهران تبدیل شود. این جاده قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان را به ایران وصل میکند و از طریق ترکیه به اروپا میرسد.
چین برای دستیابی به بازارهای اروپای شرقی و روسیه باید از ایران بگذرد. در حقیقت، ایران مهمترین بخش یک کمربند و یک جاده و دروازه ورود چین به بازارهای اروپای شرقی و روسیه است.
اکنون چین ۲۵ سال همکاری با ایران در حوزههای مختلف را پیش روی خود دارد، بیشک امتیازاتی که در این قرارداد از سوی ایران به چین داده شده، به نوعی بوده که میخ حضور این کشور در ایران را محکمتر کند و بیم تحریمهای آمریکا پکن را به عقبنشینی مجبور نکند.
ایران از این توافق چه سودی میبرد؟
قرارداد راهبردی 25 ساله ایران و چین، سه مزیت کلیدی برای ایران به دنبال دارد؛ اول اینکه چین یکی از 5 کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل است که حق وتو دارد. روسیه یکی دیگر از کشورهای دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل است که در این توافق نیز حقوقی برای این کشور در نظر گرفته شده است؛ بنابراین ایران 2 عضو دارای حق وتو در شورای امنیت را با این قرارداد در کنار خود خواهد داشت.
مزیت دوم قرارداد 25 ساله با چین برای ایران این است که در نهایت باعث میشود تولید نفت و گاز ایران در سه میدان کلیدی کشور افزایش پیدا کند. چین توافق کرده روند توسعه فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی را سرعت ببخشد. شرکت ملی نفت چین (CNPC)، هنگامی که توتال فرانسه به دلیل تحریمها ایران را ترک کرد، سهام 50 .1درصدی توتال را به سهم 30 درصدی خود در پروژه توسعه پارس جنوبی اضافه کرده است.
سود نهایی ایران از توافق بلندمدت با چین در جایی است که چین پذیرفته واردات نفت از ایران را افزایش دهد. منبع خبری سایت پترولیوم اکونومیست به آمارهای عددی دیگری در این توافق اشاره کرده که شامل نگهداری بشکههای نفت بیشتر بر روی شناورهای اطراف چین بدون نیاز به انبار شدن در گمرک است که مانع از نمایش اماری آن در دادههای گمرک خواهد شد، اما در واقع بخشی از ذخایر استراتژیک نفت چین خواهند بود.
خط پایانی: اکنون چین 25 سال همکاری با ایران در حوزههای مختلف را پیش روی خود دارد، بیشک امتیازاتی که در این قرارداد ایران و چین از سوی ایران به چین داده شده، به نوعی بوده که میخ حضور این کشور در ایران را محکمتر کند و بیم تحریمهای آمریکا پکن را به عقبنشینی مجبور نکند.
واکنش ظریف به بیانیه آمریکا برای همکاری بانکها با ایران
سرنوشت اقتصادی ایران پس از خروج امریکا از برجام
جنگ روانی بعد از خروج آمریکا از برجام/ سخنرانی ترامپ