نازوب

از این که فیلم منتشر شود یا به دست شوهرم برسد، بشدت می ترسیدم. من در دوره ای مرتکب یک اشتباه شده بودم و می خواستم به ماجرا فیصله دهم، اما آن فیلم تمام برنامه هایم را به هم ریخت…

تهیه فیلم غیراخلاقی وسیله‌ای شد تا مرد جوان از زنی اخاذی و او را وادار کند در برابر خواسته‌هایش تسلیم شود. این شگرد که قبلا نیز بارها از سوی تبهکاران استفاده شده بود، این بار از سوی جوانی به نام نیما از ساکنان استان فارس به کار گرفته شد.
این ماجرا زمانی فاش شد که زنی جوان به نام حنانه به پلیس آگاهی رفت و علیه نیما شکایت کرد. او گفت: مدتی قبل با نیما آشنا شدم و با او رابطه برقرار کردم. آن زمان شوهرم در ایران نبود و من بشدت احساس تنهایی می کردم اما این جوان از من سوء استفاده کرد. خودم از این ماجرا خبر نداشتم تا این که وقتی تصمیم گرفتم رابطه ام را با او قطع کنم، یک روز از طریق پست، بسته ای به دستم رسید.
بسته پستی حاوی یک سی دی و یک یادداشت بود که در آن نوشته شده بود: اگر می خواهی این فیلم منتشر نشود، باید به رابطه ات با من ادامه دهی. حنانه بعد از تماشای سی دی فهمید نیما بدون اطلاع وی از او فیلمی غیراخلاقی تهیه کرده است.
شاکی به ماموران توضیح داد: از این که فیلم منتشر شود یا به دست شوهرم برسد، بشدت می ترسیدم. من در دوره ای مرتکب یک اشتباه شده بودم و می خواستم به ماجرا فیصله دهم، اما آن فیلم تمام برنامه هایم را به هم ریخت. سعی کردم با نیما صحبت و او را قانع کنم اما او مصمم بود و می گفت اگر در برابر خواسته هایش تسلیم نشوم، فیلم را منتشر می کند و آبرویم را می برد. من هم از ترس این که مبادا رسوا شوم، در برابر او تسلیم شدم.از آن پس اخاذی های نیما آغاز شد تا این که حنانه بعد از مدتی احساس کرد دیگر نمی تواند به این رابطه ادامه دهد و به هر قیمتی که شده، باید ماجرا را به پایان برساند به همین دلیل نیز به ماموران مراجعه و شکایت خود را مطرح کرد.

ماموران بعد از بررسی فیلم متوجه شدند متهم از دوربین های مداربسته برای رسیدن به هدفش استفاده کرده است. آنها وقتی از شاکی تحقیق کردند، فهمیدند نیما یک روز حنانه را به بهانه ای به خانه یکی از دوستان خود کشانده است. زن جوان توضیح داد: دوست نیما به سفر رفته و کلید خانه اش را به او داده بود تا در این مدت مراقب باشد. نیما مرا به آنجا برد اما اصلا فکر نمی کردم دامی برایم پهن کرده باشد.
ماموران بعد از به دست آوردن این اطلاعات، سراغ نیما رفتند و او را بازداشت کردند. سپس به بررسی خانه موردنظر پرداختند و مطمئن شدند طبق پیش بینی ها آنجا به دوربین مداربسته مجهز است. به این ترتیب بازجویی از نیما شروع شد و او جرمش را گردن گرفت. متهم در اعترافاتش گفت: مدتی قبل به طور کاملا اتفاقی با حنانه آشنا شدم و با او رابطه برقرار کردم البته می دانستم این زن بزودی از من جدا خواهد شد به همین دلیل نقشه ای کشیدم تا نتواند به رابطه اش با من پایان دهد. او را به خانه دوستم کشاندم و فیلمی تهیه کردم.بعد از مدتی وقتی حنانه به من گفت دیگر باید دوستی مان را تمام کنیم، فیلم را برایش پست و او را تهدید کردم. از این طریق هم می توانستم به رابطه ام با این زن ادامه دهم و هم از او پول بگیرم. البته هرگز فکر نمی کردم او از من شکایت کند. من پیش بینی کرده بودم از ترس آبرویش سکوت کند و ماجرا را به کسی نگوید، اما شکایت او نقشه هایم را نقش بر آب کرد.
متهم بعد از اعتراف به جرمش، با صدور قرار قانونی راهی زندان شد و تحقیقات از وی ادامه دارد. این پرونده در حالی به دستگیری متهم انجامید که اگر شاکی به سکوت خود ادامه می داد، هرگز راز این جرم فاش نمی شد. به همین دلیل نیروی انتظامی همیشه به بزه دیدگان توصیه می کند اگر در معرض تهدید قرار گرفتند، بلافاصله پلیس را از واقعه مطلع کنند و مطمئن باشند اطلاعات و اسرار آنها محرمانه باقی خواهد ماند.