شما از پرتال جامع ناز وب در بخش عشق، ازدواج و مسائل جنسی، مهم ترین علت ناتوانی جنسی در مردان… بازدید می کنید. امیدواریم از این بخش لذت ببرید.
در زوج درمانی از نوع درمان رابطه جنسی، تلاش می شود تا هماهنگی و تناسب لازم بین زن و مرد پدید آید. به هر حال رضایت از طرف مقابل به دلیل هماهنگی و تناسب طرفین، خیلی مهمتر از توانایی جنسی است.
درباره ناتوانی جنسی روانی و وریدی هم کمی توضیح می دهید؟
ناتوانی روانی ناشی از اخلال در فرایندی است که باید در مغز رخ دهد تا مرد میل جنسی اش برانگیخته شود و رابطه جنسی برقرار کند. یعنی همان چیزی که تا الان داشتیم درباره آن حرف می زدیم. ولی توانایی مرد برای رابطه جنسی، محصول ساز و کاری است که از طریق وریدها محقق می شود.
اگر کسی دچار بیماری عروقی باشد یا مبتلا به مرض قند و یا سایر بیماری هایی باشد که به عروق صدمه می زنند، خون رسانی او به تدریج دچار مشکل می شود. وقتی که خون رسانی به اندام جنسی مشکل پیدا کند، نعوظ هم دچار مشکل می شود.
در این صورت، متخصصان کلیه و مجاری باید به این فرد کمک کنند تا خون رسانی به خوبی انجام شود. البته چنین اقداماتی در بسیاری از موارد موفقیت آمیز نیست. اما مشکل اصلی مردان در ناتوانی جنسی، ذهنی است. ناتوانی وریدی برای نعوظ، خیلی نادر است و در بیماری هایی خاص رخ می دهد. علت اصلی ناتوانی جنسی، ناتوانی روانی است.
پس افراد مبتلا به ناتوانی جنسی، بیشتر باید به روانپزشک و روانکاو مراجعه کنند.
بله. البته ما آنها را ابتدا به سایر همکارانمان ارجاع می دهیم تا چک آپ کلی انجام شود. حداقل باید یک سلسله عکس و آزمایش خون از آنها باید داشته باشیم. اگر از این نظر مشکلی نباشد، این افراد وارد فاز روانپزشکی می شوند. معمولاً هم این طور است. یعنی مشکل آنها بیشتر روانی و ذهنی است نه جسمی.
مهمترین علل ناتوانی جنسی چیست؟
بخش عمده ای از این پدیده به سنین قبل از بلوغ برمی گردد. نوع رابطه پسر بچه با زنان اطرافش در دوران کودکی، در این امر خیلی موثر است. نوع رابطه عاطفی ای که امنیت روانی را برای پسر بچه تامین می کند، چه با مادر چه با سایر محارم، اگر دچار آسیب شود، چه آسیب ناشی از افراط و چه آسیب ناشی از تفریط، فرد را در ایجاد امنیت روانی در رابطه با زنان دیگر در دوران بزرگسالی اش دچار مشکل و چالش می کند.
این چالش ممکن است کار را به جایی برساند که غریزه جنسی فرد هم تحت الشعاع واقع شده و ضعیف شود. اگر پسر بچه در دوران قبل از بلوغ، رابطه خوبی با جنس مخالف از حیث ایجاد صمیمت و اعتماد و اتکا داشته باشد، طبیعتاً در دوران بزرگسالی در ارضای غرایزش هم دچار مشکل خاصی نخواهد شد. اگر هم مشکلی پیدا کند، ناشی از بی تجربگی است که به مرور زمان و یا با کمک پزشک رفع می شود.
اما اگر مردان در دوران کودکی رابطه مطلوبی با جنس مخالف از جهات مذکور نداشته باشند، احتمالاً این مشکلات در دوران بزرگسالی هم در همبستری آنها با جنس مخالف به سرعت خودشان را نشان می دهند.
عوامل بیرونی مثل مشروبات الکلی و مواد مخدر تاثیر زیادی بر ناتوانی جنسی دارند؟
اگر کسی به این مواد معتاد باشد، قطعاً در درازمدت میل جنسی و توانایی نعوظش به شدت کاهش می یابد. اگر کسی ناتوانی داشته باشد و یکبار مثلاً با تریاک مشکلش حل شده باشد و بخواهد همیشه از تریاک برای حل مشکل جنسی اش استفاده کند، پس از مدتی دو جور گرفتاری دارد: یکی اینکه میل جنسی اش از قبل هم کمتر می شود و گرفتاری دیگر اعتیاد اوست.
کدام ماده مخدر بیشترین تاثیر منفی را دارد؟
تا جایی که من اطلاع دارم، مواد خانواده تریاک بیشترین اثر مخرب را دارند. مثل هرویین و مورفین و شیره و خود تریاک. البته مواد روانگردان جدید هم آثار خیلی بدی دارند. این مواد در لحظه، مهارگسیختگی و ظاهراً افزایش میل ایجاد می کنند اما پس از مدتی موجب افت میل جنسی می شوند.
چنین موادی، مثل شیشه و اکس، فقط رفتار لذت جویانه را افزایش می دهند و فرد را در حین رابطه جنسی بی مهابا می کنند اما میل جنسی را لزوماً بیشتر نمی کنند.
میزان شیوع ناتوانی جنسی در جامعه ایران چقدر است؟
فکر نمی کنم درباره این موضوع، مطالعه و تحقیق مستقلی جدا از تحقیقات جهانی صورت گرفته باشد. ولی فکر می کنم رقمی حول و حوش 5 درصد مواجه باشیم؛ البته اگر مشکل انزال زودرس را کنار بگذاریم. بعضی وقت ها عدم تناسب بین زن و شوهر با ناتوانی جنسی یکی گرفته می شود. اما اگر بخواهم بر اساس آمار جهانی پاسخ شما را بدهم، باید بگویم حداکثر ده درصد مردان ایران دچار ناتوانی جنسی هستند.
الان چند سالی است که درباره این موضوع زیاد صحبت می شود. این یک پدیده جدید است یا اینکه افزایش شفافیت در جهان مدرن، علت آشکار شدن بیش از پیش این مشکل شده است؟
به نظر من شفاف شدن فضای جامعه، علت سخن گفتن بیشتر درباره ناتوانی جنسی است. البته در قدیم هم مردم در این خصوص حرف می زدند. در طب سنتی مثلاً به این موضوع پرداخته شده است. اما در زندگی مدرن چون استرس های انسان بیشتر شده است، بعید نیست که ناتوانی جنسی هم بیشتر شده باشد. اما در این باره نمی توان حکم قاطعی صادر کرد.
ناتوانی و نارضایتی جنسی چقدر در طلاق های روزافزون در جامعه ایران موثرند؟
قطعاً تاثیر دارد ولی این نکته را هم نباید نادیده بگیریم که ناتوانی جنسی مرد، دلیلی محکمه پسند برای جدایی زن از مرد است. یعنی گاهی که خوب بررسی می کنیم، می بینیم مشکلات دیگری موجب درخواست طلاق زن از مرد شده است اما چون زنان با مطرح کردن آن مشکلات نمی توانند از شوهرانشان طلاق بگیرند، بر روی ناتوانی جنسی مرد متمرکز می شوند.
در نتیجه می توان گفت مشکلات پیش روی زنان در امر طلاق، موجب شده است موضوع ناتوانی جنسی مردان در گفتگوهای روزمره مردم جامعه ما، بیش از حد پررنگ شده باشد. اگر زنان می توانستند راحت تر طلاق بگیرند، شاید کمتر درباره ناتوانی جنسی شوهرانشان صحبت می کردند.
زنانی که خواستار طلاق نیستند، معمولاً با شوهرانشان که ناتوانی جنسی دارند چگونه برخورد می کنند؟
معمولاً مدارا می کنند و چیزی به زبان نمی آورند. در فرهنگ ما که سنتی تر از خیلی از کشورهای دیگر است، بسیاری از خانم ها به مساله ارضای زن در رابطه جنسی، آن قدرها بها نمی دهند. یعنی چنین چیزی دغدغه اصلی آنها نیست. اینکه همسرشان به آنها محبت کند و آنها را از نظر مالی تامین کند و پدر خوبی برای بچه های آنها باشد، برای آنها مهمتر است تا اینکه شوهرشان از نظر جنسی رضایت آنها را به شکل کامل تامین کند.
در فرهنگ های سنتی تر، زنان آن قدرها تجربه جنسی ندارند که بخواهند شوهرشان را با دیگری مقایسه کنند و او را زیر سوال ببرند. اما در بخش های مدرن تر جامعه ایران، که زنان تحصیلکرده تر و به لحاظ مالی مستقل تر شده اند، اهمیت این موضوع برای آنها بیشتر می شود. البته ارضاء جنسی برای زنان سنتی هم مهم است اما آنها بابت این موضوع خیلی کمتر گلایه می کنند.
توصیه شما به زنانی که شوهرانشان ناتوانی جنسی دارند چیست؟
من به آنها پیشنهاد می کنم که رفتار تخریبی با همسرشان در پیش نگیرند. آنها باید سعی کنند با تاکید بر خوبی های شوهرشان، او را راضی کنند که تن به مشاوره با متخصص بدهد. هر دو باید نزد مشاورین، یعنی متخصصان روانپزشکی و یا روانشناسان بالینی ای که اختصاصاً درباره مشکلات زناشویی تعلیم دیده اند، بروند و از آنها اطلاعات و آموزش های لازم را فراگیرند تا این مشکل را بتوانند حل کنند.
این کار هم باید دو نفره انجام شود. یعنی هر دو باید نزد مشاور بروند نه فقط یکی از آنها.
این نکته را هم نباید فراموش کرد که معمولاً زنی که کارش با شوهرش به این مرحله می رسد، مشکلات دیگری هم با او دارد. مثل میزان محبتی که از او دریافت می کند و یا نوع رابطه او و شوهرش با خانواده هایشان. بنابراین باید درباره همه مشکلات با متخصص حرف بزنند نه صرفاً درباره ناتوانی جنسی مرد.
ناتوانی جنسی با افزایش سن مرد رابطه معناداری دارد؟
به طور کلی خیر. کسی که در سنین جوانی، یعنی در سنین 20 تا 30 سالگی، فعالیت جنسی خوبی داشته باشد، معمولاً تا پایان عمر هم می تواند فعالیت جنسی اش را حفظ کند. البته این پدیده تا حدی مثل پیرچشمی و افت حافظه در سنین کهولت است.