حالا که رفتهای
بی دلیل در میزند
هیچ آمدنی گرمم نمیکند
*****
حالا که رفتهای
در همین شب برفی
شعر آمده است
میبینمش در آیفون تصویری
مردد ماندهام
نه!
خانه نیستم
*****
حالا که رفتهای
میگویند در میان همه دفترهایت
نه پروانهای خشکیده
نه گلی، نه گلبرگی
میگویند در میان هه دفترهایت
کودکی است که با پروانهها
به سراغ ماه میرود
*****
حالا که رفتهای
خیالی از تو
خلوتی از ماه
و بالِشی از دریا
کافی است
برای خوابی که بیدار نمیشود