ramazan
ramazan

اهمیت پایان سریال های ایرانی

مجموعه : فرهنگ و هنر
اهمیت پایان سریال های ایرانی
در آسیب‌شناسی مجموعه‌های تلویزیونی، بیش از هر چیز به درونمایه اثر و محتوای قصه پرداخته می‌شود و كمتر به فرم و شیوه روایت توجه می‌شود. شاید یكی از نقاطی كه در كلیت ساختار فیلمنامه و هویت یك سریال نقطه مشتركی از حیث این دو رویكرد باشد «پایان‌بندی» آن است كه هم می‌توان آن را عنصری روایی و فرم‌گرایانه تلقی كرد و هم به مضمون و محتوای قصه نسبت داد.
 
متاسفانه بسیاری از سریال‌های تلویزیونی ما از ضعف پایان‌بندی رنج می‌برند. چه‌بسا قصه‌هایی كه آغاز خوبی داشتند و توانستند با تعریف درست از داستان و تصویر دقیق از شخصیت‌ها مخاطب را با خود همراه كرده و با ایجاد كشش و تعلیق دراماتیكی لازم، او را به تعقیب سریال وادار كنند، اما در پایان راه دچار افت شده یا راه غلطی را طی كرده‌اند كه تمام حس و حالی را كه در مخاطب ایجاد كرده‌اند از بین می‌برند.
 
این موقعیت مجموعه‌های تلویزیونی ما بی‌شباهت به وضع فوتبال‌مان نیست. به این معنی كه شاهد بازی خوب و استانداردی از بازیگران تا در میانه زمین هستیم، اما تا توپ به منطقه هجده قدم نزدیك شده و باید به گل تبدیل شود، همه چیز به‌هم می‌ریزد و نتیجه و گلی در پی ندارد. گرچه تماشاگر از فرآیند بازی لذت می‌برد، اما بی‌نتیجه بودن آن در محدوده هجده قدم، موجب سرخوردگی او می‌شود. همین موقعیت را می‌توان به برخی سریال‌های تلویزیونی نیز تعمیم داد. با توجه به ذائقه مخاطب ایرانی، او مدام در پی این است كه آخر قصه چه می‌شود و آیا این پایان منطبق بر تصوراتش یا روال منطقی داستان هست یا خیر؟
 
برخی نویسندگان و كارگردان‌ها بتازگی به‌گونه‌ای قصه خود را روایت می‌كنند تا پایان آن برخلاف تصور مخاطب شكل بگیرد و به اصطلاح به تماشاگررودست بزنند غافل از این ‌كه این غافلگیری باید منطبق با منطق درام بوده و باورپذیر به نظر برسد. البته این ساختارشكنی و غافلگیری می‌تواند جذاب و دلپذیر باشد و مخاطب را به تامل بیشتر درباره قصه و پیامش وادارد به شرطی كه به ضد قصه و منطق روایتش بدل نشود، حتی اگر این پایان تلخ و گزنده باشد.
 
یك پایان خوش یا یك پایان باز لزوما پایان‌بندی مناسبی نیست و باید هماهنگ و در تناسب با همه اجزای درام، صورت‌بندی شود. از سوی دیگر بسیاری از مجموعه‌هایی كه پایان خوشی دارد از سوی مخاطب پذیرفته نشده و برچسب فیلم هندی می‌خورد. از آن طرف برخی پایان‌های تلخ هم واجد یك نوع تفاخر تصنعی و فاقد پشتوانه منطقی است. این اتفاق موجب می‌شود پیام اخلاقی یا مفاهیمی كه كارگردان درصدد انتقال آن به مخاطب بوده نیز عقیم مانده و از سوی آنها درك نشود.
 
پایان‌بندی از این حیث هم واجد اهمیت است كه باعث ماندگاری یا فراموشی كل مجموعه در ذهن مخاطب می‌شود و بیشتر آنها برمبنای نوع پایان‌بندی درباره یك اثر قضاوت می‌كنند. به نظر می‌رسد باید دست‌اندكاران تولید مجموعه‌های تلویزیونی اهتمام بیشتری روی پایان‌بندی قصه خود داشته باشند تا سرمایه مادی و معنوی​ای كه در تولید آثار خود هزینه كرده یا به​دست آورده‌اند، بیهوده از دست نرود.
 

راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان