فیلم های ساخته شده ای که گویا تمام واقعیات آینده را نمایش می دهد.
1) مقصد نهایی (2000): زنی که پرواز 447 ایر فرانس را از دست میدهد، تنها دو هفته بعد در یک تصادف رانندگی، زندگی را بدرود میگوید.
یک زن ایتالیایی که به خاطر دیر رسیدن به فرودگاه، از پرواز 447 ایرفرانس جا میماند و در نتیجه جان خود را از دست نمیدهد، تنها دو هفته بعد در یک تصادف رانندگی کشته میشود. این اتفاق بسیار شبیه به فیلم مقصد نهایی است!
جوانا گانسالر، بازنشسته ای از استان بولزانو، با همسرش کورت، برای تعطیلات به برزیل سفر کرده بود كه به دلیل دیر رسیدن به فرودگاه ریودوژانیرو در 31 ماه میسال 2009، پرواز 447 ایر فرانس را از دست داد. تمام 228 نفری که به مقصد پاریس در این هواپیما در حال پرواز بودند، پس از 4 ساعت در دریای آتلانتیک سقوط کردند. این زوج، پس از اینکه این پرواز را از دست دادند، روز بعد با پروازی دیگر راهی پاریس شدند.
دو هفته بعد، خانم گانسالر در حالیکه مشغول رانندگی در جاده کوفستین در اتریش بود، به دلیل انحراف ماشین و برخورد با یک کامیون، جانش را از دست داد. در این حادثه، همسرش به شدّت آسیب دید.
در یک برنامه تلویزیونی در کشور برزیل، اعلام شد که این زن و شوهر هیچ بلیطی از ایر فرانس نخریده بودند. هر دو در آن زمان به ابریا مسافرت کرده بودند. همسر او بعدها اظهار داشت که تمامیاین سخنان کذب محض بوده و دروغ است.
2) Unbreakable (2000): پسری پس از برخورد با یک اتومبیل، بدون برداشتن کوچکترین خراشی، جان سالم بدر برده و زنده میماند.
در فیلم Unbreakable، دیوید دان (بروس ویلیس)، یک مامور امنیتی افسرده از یک تصادف بسیار شدید قطار، بدون آنکه کوچکترین آسیبی و حتّی یک خراش سطحی ببیند، جان سالم به در میبرد. به تازگی، یک پسر چهار ساله ترکیه ای، با نام مهمت دیرلیک، به همین اندازه خوش شانس بوده است. او پس از برخورد با یک اتومبیل از بالای پلّه ها به پایین پرت میشود. با وجود آنکه این تصادف بسیار کشنده به نظر میرسید، امّا مهمت کوچکترین آسیبی ندید.
3) سفر به ماه (1950: انسان پا بر ماه میگذارد.
شاید خسته کننده ترین فیلمیکه تاکنون درباره سفر به فضا ساخته شده است، فیلم سفر به ماه، باشد؛ داستان چند فضانورد که از فیزیک نیوتنی اطاعت کرده و آن را به اجرا در میآورند. اوج دراماتیک داستان زمانی است که خدمه میفهمند، سوخت کافی برای برگشت به زمین در اختیار ندارند و حتّی پس از بیرون ریختن تمام اسباب و لوازم غیر ضروری، یکی از آنها نیز مجبور به ماندن خواهد بود.
در بهترین حالت، فیلم سفر به ماه، یک چاشنی هوشمندانه و حیرت آور در علم فیزیک و خطرات بالقوه ای که در رابطه با سفر به فضا وجود دارد، است. هنگامی که خدمه پرواز کرده و از زمین بلند میشوند، یک توالی مبسوط (تمامی آنها بسط یافته بودند، واقعا)، تاثیرات شتاب را بر چهره تظاهری آنها نشان میداد. هنگامیکه زمان پیاده روی فضایی فرا میرسید، فضانوردان لباس های خود را پوشیده و منتظر میماندند، همان طور که هوا به طور چرخشی از محفظه خدمه خارج میشد. تمامیاین کارها، کاملا علمیو مسئولانه انجام شده بود. آنچه که ارزشمند است، شباهت ماه به میزانی است که باید باشد و هنگامی که موشک زمین را ترک میکند، خدمه از عدد 30 به پایین، شروع به شمارش میکنند. چنین چیزی بیش از حد واقع گرایانه است.
4) مرد نابودگر (1993: گام آرنولد شوارتزینگر برای ریاست جمهوری
در این فیلم، شخصیت سیلوستر استالونه، پلیسی که در زمان سفر میکند و از گذشته آمده است، با ناباوری و عدم اطمینان با این حقیقت روبه رو میشود که آرنولد شوارزینگر بازیگر، پس از اصلاحات صورت گرفته در قانون اساسی، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا شده است. در سال 1993، هنگامیکه کارگردانان، فیلم مرد نابودگر را میساختند، احتمالا این طور پیش خود تصور کرده اند: بگذارید مسخره ترین پیش بینی ممکن را در مورد آینده آرنولد شوارزینگر انجام دهیم و او را رئیس جمهور کنیم. اووه، او این فیلم را دوست خواهد داشت.
نه تنها رئیس جمهور شدن آرنولد یک احتمال ممکن است (چون او فرماندار است و میتواند قانون اساسی را اصلاح نماید) بلکه نظم نوین جهانی در آینده، که در این فیلم به تصویر در آمده است، نیز یک احتمال ممکن است و امکان پذیر میباشد.
5) قصه عشق (1970: رایان اونیل در کنار تخت همسر در حال مرگش
یک بازیگر با استعداد و یک مبارز شجاع در مقابل بیماری سرطان که او و زندگی اش را ویران کرد، فرح فاوست بود که به تازگی از دنیا رفت، در حالیکه همسرش رایان اونیل کنار تختش نشسته بود. رابطه او با رایان هنری تقلیدی بود و پایان این رابطه نیز به مانند پایان مشهورترین فیلم اونیل بود. در سال 1970، او به خاطر فیلم قصه عشق، نامزد اسکار شد؛ در این داستان، همسر شخصیت اصلی داستان، بر اثر سرطان خون جان خود را از دست میدهد.
6) Americathon (1979): چین رشد میکند، اتحاد جماهیر شوروی سقوط میکند و ایالات متحده آمریکا با بحران مالی مواجه میشود.
در سال 1979، یک فیلم عجیب پیش گویی کننده توسط فیل پروکتور و پیتر برگمن نوشته شد؛ بازیگران این فیلم جان ریتر، فرد ویلارد، و هاروی کورمان بودند. Americathon سی و سه سال پیش و در سال 1979 ساخته شد- جان ریتر نقش رئیس جمهور آینده ایالات متحده آمریکا (1998) را بازی میکند، زمانی که کشور نفت و پول نقد در اختیار ندارد. در میان پیش بینی های خنده دار و دیوانه وار برای ایالات متحده آمریکا در بیست سال آینده، یکی این بود که چین سرمایه داری را به آغوش میکشد و به یکی از ابرقدرت های اقتصادی جهانی تبدیل میشود. نایک، که در آن زمان یک شرکت کوچک نوپای کفش در اورگان بود، به شرکتی چند ملیّتی تبدیل میشود. اتحاد جماهیر شوروی فرو میپاشد. مردم نوشیدنی های گران قیمت، بخصوص قهوه، میخرند و آمریکا در بدهی به سرمایه گذاران خارجی، فرو میرود. آیا این انطباق و هم رویدادی را میبینید؟
7) تعطیلات آخر هفته در برنی (1979: دو بازنشسته دوست مرده خود را پنهان میکنند تا چک امنیت اجتماعی او را نقد نمایند.
"تعطیلات آخر هفته در برنی"، تجارب دو دوست را به تصویر میکشد، رئیس مرده خود را همه جا میبرند تا مردم را متقاعد سازند که او نمرده است. در ژانویه 2008، دو مرد به خاطر سرقت و دفن نامناسب دستگیر شدند. دو بازنشسته با نام های دیوید دالولیا و جیمز او.هِیر، دوست مرده و برهنه خود با نام ویرجینیو کینترون را برداشتند، به او لباس پوشاندند، او را بر روی صندلی چرخ دار قرار دادند و تلاش نمودند تا چک های امنیت اجتماعی او را جمع آوری کرده و نقد نمایند. پلیس گفت: کینترون هیچ پاسخی نمیداد؛ بر روی صندلی، بدون هدف و ناپایدار به این طرف و ان طرف حرکت میکرد و علائم اولیه جمود نعشی را نشان میداد. این دو پس از آنکه نتوانستند چک امنیت اجتماعی 336 دلاری را نقد کنند، دستگیر شدند. این دو اظهار داشتند که آنها فقط میخواستند به دوست بیمار خود کمک کنند؛ زیرا صاحبخانه میخواست او را از خانه بیرون کند.
این دو نفر بعدا تبرئه شدند؛ زیرا دادستان نتوانست ثابت کند که ویرجینیو دقیقا چه زمانی از دنیا رفته است.
8) سندروم چینی (1979): نیروگاه هسته ای ایالات متحده آمریکا با نشت رادیواکتیو مواجه میشود.
فیلم "سندروم چینی"، داستان دو روزنامه نگار (مایکل داگلاس و جین فوندا) میباشد که نگرانی های ایمنی را در یک نیروگاه هسته ای کشف میکنند. در این فیلم، پس از مشاهده فرایند ذوب نزدیک، داگلاس و فوندا جک لِمون را قانع میسازند تا آژیر را به صدا در آورده و خطرات ناشی از انرژی هسته ای را برای جهان بازگو کند.
این فیلم، که در سال 1979 بر پرده سینماها رفت، توسط صنایع انرژی هسته ای، به عنوان عملی غیر مسئولانه از ایجاد ترس در مردم، مورد انتقاد قرار گرفت. برای آنکه ثابت شود که این مقامات غیر مسئول هستند که ترس را تحریک میکنند، باید بگوییم که تنها 12 روز پس از اکران این فیلم، در یک نیروگاه هسته ای نامناسب در پنسیلوانیا، یک رآکتور شروع به گرم شدن بیش از حد نمود و تکنسین های هسته ای را به هراس وا داشت.
با یقین میتوان گفت که در عرض چند ساعت، سطوح تشعشع بالایی پیدا شد و فرمان تخلیه منطقه نزدیک به نیروگاه صادر شد. در واقع، تشعشعات بسیار کمینشت کرده بود و هیچ فردی در معرض خطر قرار نداشت. امّا ایالات متحده آمریکا، هرگز اجازه نمیدهد چنین تهدیدات به طور واقعی وجود داشته باشد و مردم در هراس به سر برند؛ این کشور، بیشتر سال 1979 را در ترس ناشی از خطرات انرژی هسته ای سپری نمود. تاثیرات چنین ترس و هراسی برای سلامت روان جامعه مخرب بودند، امّا تمام اینها امتیازاتی برای هالیوود بود. "سندرم چینی" هم شباهت های موجود میان دو رویداد را برجسته نمود و هم فروش خوبی در گیشه های سینما داشت.
9) محوطه اداره (1999): کالیفرنیا متهم به کلاهبرداری 50000 هزار دلاری از تجارت الکترونیکی شد.
فیلم "محوطه اداره"، هرچند فروش خوبی در گیشه های سینما نداشت، امّا پخش و فروش آن از طریق DVD بسیار فوق العاده و چشمگیر بود. در این فیلم، قهرمان داستان، با بازی ران لیوینگستون، شورش اداره را کمیبیشتر ادامه میدهد و تصمیم میگیرد تا از شرکتی که برایش کار میکند، کلاهبرداری نماید. کلاهبرداری او شامل دزدیدن پنی ها از معاملات مالی است که به طور خودکار گِرد میشود تا به دلار کامل برسد و رُند شود. با این روش، شرکت چیز زیادی از دست نمیدهد، امّا با گذشت زمان به تعداد این پنی ها افزوده میشود.
در سال 2007، مایکل لارگِنت، کارمند 22 ساله، تصمیم میگیرد تا با ظرافت تمام، ایده ای مشابه را عملی نماید. او متنی خودکار را مورد استفاده قرار میدهد تا به طور همزمان، 58000 هزار حساب کاربری را با شرکت های آن لاین کارگزار باز نماید. هنگامیکه حساب باز میشود، این شرکت ها چند سنت را به این حساب های خرده پا واریز میکنند تا مطمئنا شوند که حساب به درستی و بدون مشکل ایجاد و باز شده است. لارگِنت به زودی هم 50000 هزار دلار به دست آورد و هم توجه FBI را به سوی خودش جلب کرد.
ظاهرا، لارگِنت به دیدن تلویزیون و فیلم علاقه زیادی داشته و حساب ها را با نام شخصیت های کارتونی ایجاد میکرده است. هنگامیکه قانون پاترویت، شرکت های کارگزار را مجبور کرد تا بررسی دقیق تری را نسبت به هویت مشتریان خود داشته باشند، لارگِنت در نهایت دستگیر شد و به دام پلیس افتاد. در آن زمان، این شرکت ها احتمالا متوجه شدند که 11000 حساب کاربری با نام اوج سرعت باز شده است.