لعیا زنگنه بازیگر خوش چهره Laia Zanganeh is a handsome face actress ای که می توان او را اولین سوپر استار و ستاره سینما و تلوزیون پس از انقلاب نامید.
بازیگر و چهره ای که به شدت محافظه کار است و از فضای مجازی هراسان Korkuyor siber!؟ با ایفای نقش او در سریال برادرجان که در ماه مبارک رمضان 98 روی آنتن رفت و پس از چند سال کم رنگ بودن در حرفه ی بازیگری تصمیم گرفتیم نگاهی به فعالیت های چشمگیر و موفق این بازیگر خوش چهره ی 54 ساله داشته باشیم.از همراهی شما عزیزان با مجله تفریحی ناز وب NazWeb Magazine سپاسگزاریم.
بیوگرافی لعیا زنگنه
لعیا زنگنه متولد مرداد ماه سال ۱۳۴۴ از تهران می باشد. وی فارغ التحصیل لیسانس ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر تهران است، دوره دیده کلاس نقاشی است و متاهل.
از دانشگاه تا تلویزیون
با دعوت و اصرار جمشید بهمنی در زمان دانشجوی با بچه های تئاتر دانشگاه فعالیت خود را بصورت مبتدی آغاز کرد و رفته رفته در تئاتر با بازیگران مشهوری کار کرد
در یکی از بازی های تئاتر رضا ایرانمنش با تمجید از بازی او را به غلامرضا رمضانی و او نیز به حمید لبخنده کارگردان معرفی کرد و به این شکل برای سریال در پناه تو انتخاب شد.
اولین کار و شهرت
لعیا زنگنه را همگی با دختر دانشجوی محجوبی می شناسیم که در سریال در پناه تو بازی می کرد . سریال ساختار شکنی که در آن سال ها اولین سریالی بود که به موضوعات جوانان می پرداخت.
در سال ۱۳۷۴ سریال در پناه تو به کارگردانی حمید لبخنده از شبکه دو پخش شد، سریالی که بسیار پر بیننده شد و بازیگرانی چون لعیا زنگنه، پارسا پیروز فر، رامین پرچمی و مرحوم حسن جوهرچی را به شهرت رساند.
لعیا زنگنه و ثریا قاسمی
زندگی در خارج از ایران
مدتی هم ایران نبودم بنابراین تعداد فیلمهای سینمایی ام محدود است
گزیده کار کردم برای پذیرفتن هر نقش ابتدا باید گروه را دوست داشته باشم، حتی اگر کار هم ضعیف باشد چنانچه ارتباط مناسبی با گروه برقرار کنم حاضرم در فیلم حضور یابم.
ازدواج لعیا زنگنه
لغیا زنگنه بشدت محافظه کار است و کمتر مصاحبه می کند، اما او ازدواج کرده و صاحب یک دختر می باشد که حاضر نیست عکس او منتشر شود
لعیا زنگنه و همسرش
ورود به سینما
در سال ۷۵ در دوران اوج شهرت خود با فیلم راز مینا به کارگردانی عباس رافعی وارد سینما شد، اما بازی کوتاه او در فیلم مزاحم سیروس الوند در سال ۱۳۸۰ بهترین نقش آفرینی او در سینما تا به امروز بود
نمایشگاه نقاشی
خانوم زنگنه که در بین نقاشان و هنرمندان تجسمی صاحب نام است اولین بار در سال ۲۰۱۰ نمایشگاه خود را در تورنتو برپا کرد سپس در نمایشگاه پازل تهران موجب حیرت طرفداران خود شد
عشق لعیا زنگنه
عاشق فوتبالم نمی توانید تصور کنید وقتی من فوتبال می بینم چه ریختی ام! من عاشق فوتبال و تیم آرژانتین هستم.
اصلا یک آدم دیگر می شوم شاید یکی از دلایلی که فوتبال را دوست دارم، همین است که کاملا زمان و مکان و همه چیز از یادت می رود.
مسیر بازیگری
استعداد هنری اش در سال ۷۱ با راهنمایی امین تارخ در کلاس های فن بیان به مسیر درست هدایت شد و مشاوره هایمحمدعلی کشاورز و ثریا قاسمی در فعالیت های تلویزیونی اش او را به جایگاه هنری برتری رساند
مصاحبه با لعیا زنگنه
شوکه شده بودم!
رشته تحصیلی من ادبیات نمایشی بود و از بازیگری متنفر بودم. در دانشگاه دوستان سالبالایی، میگفتند بیا تئاتر کار کن ولی تصور اینکه روی صحنه بروم برایم باورکردنی نبود. فکر میکردم تمام دغدغه من ادبیات نمایشی است. خلاصه اینکه هیچکدام از سالبالاییهایی که آمدند زورشان به من نرسید؛ غیر از جمشید بهمنی که آمد و به من گفت تو فقط بیا بنشین کنار صحنه.
من هم رفتم و یک روز خودم را وسط صحنه دیدم… بینهایت احساس عجیبی بود، اصلا یک دنیای دیگری بود… یادم هست پلاتوهای آنجا – یعنی دانشکده سینما – تئاتر را تازه بازسازی کرده بودند و آنقدر حس غریبی بود که من میگفتم بچهها کفشهایمان را دربیاوریم برویم داخل… من ۳،۲ ماه بعد از ورودم به دانشگاه آنقدر شوکه شده بودم که میخواستم تغییر رشته بدهم. میخواستم بروم تدوین ولی حالا خیلی خوشحالم که در آن مقطع جای درستی قرار گرفتم.
این دیوانه است!
کلی کار دانشجویی کردم، با دکتر رفیعی کار کردم… اما کار تصویری من، از بازی در پایاننامه سینمایی دو نفر از دوستانم شروع شد با آقای… فکر میکنم رضا ایرانمنش که مرتب سرصحنه به من میگفت تو خیلی خوب بازی میکنی و من با خودم میگفتم این دیوانه است [میخندد]!
گفت چرا کار نمیکنی؟ گفتم دارم تئاتر بازی میکنم. گفت نه، تصویر. من هم حرفم این بود که تصویر نه؛ تا اینکه آقای ایرانمنش به من گفت غلامرضا رمضانی میخواهد یک کار بسازد و تو فقط بیا فیلمنامه را بخوان. من فیلمنامه را خواندم و… مثل اینکه غیرعادی بود… چند برگ از وسط یکی از این دفترهای بزرگ قدیمیکندم و نشستم تمام اشکالات فیلمنامه را – بهنظر خودم – پشت و روی این برگها نوشتم و بردم دادم به آقای رمضانی.
گفتگو با لعیا زنگنه
آقای رمضانی گفت که نه، تو به درد ما نمیخوری. بلند شو من تو را یک جایی ببرم. من هیچچیز نمیدانستم غیر از اینکه گفتند دفتر آقای شاهسواری است. ایستادم وسط همان سالن بیرون و از یکی از اتاقها آقای لبخنده خارج شد و یکجوری مرا نگاه کرد که انگار از مریخ Mars آمدهام [میخندد]! که بعد من رفتم خانه گفتم رفتم به دفتری که همه چیزش غیرعادی بود. گفتند چطور؟ گفتم یکجور غیرعادیای خوب بود.
مدتی بعد زنگ زدند، گفتند برای کار بیایید و من هم رفتم، فقط به دلیل آدمهایش… من خیلی اینجوریام. خلاصه اینکه آمدم و تمرینهای کلی بیان و احساس و این مسائل شروع شد ولی باز هم نمیدانستم که نقشم چیست. به من گفتند چادر میتوانی سرت کنی؟
میدیدم که دخترهای Girls دیگر همه با چادر میآیند و تست میدهند… روز آخر به ما گفتند نقشها را میخواهیم بگوییم و تو مریمی. بعد فیلمنامه را که دادند، من نشستم به خواندن و دیگر نتوانستم بگذارم زمین… متن بینظیری بود. یعنی دیگر به این فکر نکردم که تو که بازیگری را دوست نداشتی… آن اتفاق دیگر افتاده بود.
لعیا زنگنه و بهنوش طباطبایی
با استار شدن مشکل ندارم
ستاره یعنی چی؟ آدم چطوری ستاره میشود؟ اینکه پرکار باشد؟ من میتوانم به جرات بگویم که هنوز روی همان موجی هستم که زیر پایم آمده البته نه با پرکاری یا اینکه روی جلد مجلهها باشم. من این کار را نمیکنم. من نمیخواهم مانکن باشم یا شو بدهم.
اینها انتخاب من نیست. میتواند انتخاب فرد دیگر باشد- که قابل احترام هم هست- اما من آن کار را نمیکنم. اگر میخواهند بگویند استار نماندم، باشد. من نمیخواستم -به آن معنی- استار باشم. نسبت به Staring ستاره شدن گارد ندارم ولی میگویم اگر لازمهاش این است که دنیای خصوصیات را از دست بدهی -چون یکیاش این است دیگر- من این را دوست ندارم و این کار را نمیکنم.
من با استار شدن مشکل ندارم ولی دوست ندارم راجع به زندگی خصوصیام حرفی بزنم. اگر استار شدن لازمهاش این است که این کار را بکنی، من نمیتوانم. فرق بین مریل استریپ با آنجلینا جولی – که باهاش خیلی مسئله دارم- چیست؟ خیلی واضح است دیگر. نمیگوییم کی خوب است و کی بد. متفاوتند.
New biography of Laye Zanganeh from her secret girl to her love + pictures
کی این تفاوت را تعیین میکند؟ خودشان. بعد آیا یکی میگوید این بد است و دیگری میگوید آن یکی نه اصلا قشنگیاش به همین است. به یکدست نبودن. به هر حال یک فرقی هست بین رویا نونهالی با فلان بازیگر که نمیشود هم اسم برد!
خانم زنگنه شما همیشه با این لباس میروید بیرون؟!
من غارم را خیلی دوست دارم. دوستان صمیمیام میگویند که تو انگار یک دیوار دورت هست. انگار میترسم که مرا بشناسند… چون این اتفاق افتاده که دیوار دورم را برداشتهام و اجازه دادهام که به من نزدیک شوند و بعد عکسالعملهایی دیدهام که آزردهام کرده است.
اینجا آدمها خیلی راحت اجازه Verdict قضاوت کردن درباره تو را به خود میدهند. وقتی من بازیگر وارد دفتر کارگردانی میشوم که زنگ زده و به من پیشنهاد کار کرده اولین حرفی که میزند این است که اه! خانم زنگنه شما همیشه با این لباس میروید بیرون؟
و من فکر میکنم این آقا وقتی به یک بازیگر خانم زنگ میزند انتظار دیدن دختری که لباس ساده پوشیده و کارهای عجیبی با صورتش نکرده ندارد… خب اذیت میشوم. این اختیار را به او میدهم که مرا انتخاب نکند اما نمیتوانم بگویم دلم نمیسوزد.
زندگی شخصی لعیا زنگنه
انکار عشق و جوانی ممنـــوع
«در پناه تو» حد فاصل دو دوران است. نقطهای است بر پایان عصری در تلویزیون که در آن، زن و شوهرها از اول زن و شوهر بودند و آدمها تا پیش از مراسم خواستگاری، طرف ازدواجشان را نهایتا یکی، دو نظر دیده بودند. عصر داستانهایی کــه شخصیـتهایشــان از نوجوانی مستقیما پا به بزرگسالی میگذاشتند و روایت جوانانه، تنها به سرگذشت عبرتآموز «ف. م» ۲۰ساله از تهران محدود میشد. عصر جوانهایی که در بحبوحه انقلاب و جنگ و سازندگی، وقت و عذری برای سرکشی و بیمسئولیتی و عاشقی نداشتند.
«در پناه تو» در میان چنین تصویر و تصوری آمد و عشق زمینی را – نه به عنوان آزمون و امتحان و وسوسه– در هیئت یک واقعیت خوشایند گریزناپذیر به تلویزیون آورد. در این راه، مثل هر پیشگام و خطشکن دیگری تهمت چشید و رنج کشید و «اصلاح» شد. اما ماموریتش را هرطور که بود انجام داد: اتفاق، افتاده بود؛ دیگر کسی نمیتوانست عشق و جوانی Love and youth را انکار کند.
لعیا زنگنه در مراسم خاکسپاری مرحوم حسن جوهرچی
مدتی ایران نبودم
فیلمنامه برایم از درجه بسیار بالایی برخوردار است همچنین مدتی هم ایران نبودم بنابراین تعداد فیلمهای سینماییام محدود است و گزیده کار کردم. برای پذیرفتن هر نقش ابتدا باید گروه را دوست داشته باشم، حتی اگر کار هم ضعیف باشد چنانچه ارتباط مناسبی با گروه برقرار کنم حاضرم در فیلم حضور یابم، بنابراین ابتدا متن و بعد کارگردان برایم مهم هستند البته قرارداد هم مهم است اما در درجه بعدی قرار دارد.
من در اولین کار تصویریام (در پناه تو) با یک هجوم مواجه بودم که انتظارش را نداشتم بنابراین از آن به بعد بسیار مراقب هستم که در هر فیلمی بهترین کار زندگیام را ارائه دهم چون مردم از من توقع دارند. بنابراین نقش اول یا مکمل برایم زیاد مهم نیست و مهم این است که نقش مرا درگیر خود کند.
بیوگرافی جدید لعیا زنگنه از دختر مخفی اش تا عشق او+ تصاویر
چرا باید بچهام را پنهان کنم؟
نمیتوانم بگویم من به عنوان یک بازیگر زن actress رنج نمیبرم از اینکه نتوانم با صراحت حرفم را بزنم و خودم باشم. نمیتوانم بگویم که مثلا من سه تا بچه دارم -ندارمها- ولی نمیدانم به عنوان یک بازیگر چرا باید بچهام را پنهان کنم؟ کاش اینطور نبود. کاش ما آدمها را همینطور که هستند میپذیرفتیم.
لعیا و دخترش
چرا باشایعه پراکنی این طور راحت قضاوت می کنند دلیلی ندارد من دخترم را پنهان کنم!
کاش قضاوت نمیکردیم و کمی حق انتخاب به آدمها میدادیم… مثلا یادم هست آن اوایل عکس من روی جلد یکی از مجلات چاپ شد و من دوست نداشتم و زنگ زدم خیلی دانشجویی و ساده گفتم چرا عکس مرا چاپ کردهاید؟ گفت ای بابا خانم، از خداتان باشد.
بقیه به ما پول میدهند که عکسشان را چاپ کنیم. خب من دوست نداشتم ولی این حق انتخاب را به شما نمیدهند و این مرا آزار میدهد.
و خط پایانی؛ تصویری از 4 بازیگر خوش چهره با عنوان تیتر بازیگرانی که پیر نمی شوند که لعیا زنگنه با وجود سن 54 ساله جز این لیست انتخابی توسط کاربران social networks شبکه های مجازی است.
گالری عکس های لعیا زنگنه
New biography of Laye Zanganeh from her secret girl to her love + pictures