رعنا آزادی ور و خبر ازدواج او به عنوان همسر دوم با مهدی پاکدل خبر داغ هفته اخیر در شبکه های اجتماعی بود در بیوگرافی مهدی پاکدل به خبر ازدواج پاکدل با رعنا و تصاویر آن پرداختی.
اینک نگاهی داریم به بیوگرافی رعنا آزادی ور مصاحبه ی بسیار خواندنی، ماجرای مهاجرت و لباس بدن نمای او در اکران فیلم ابو ظبی.
خانم رعنا آزادی ور متولد 17 فروردین سال 1362 در تهران می باشد وی بازیگر سینما و تلویزیون است. وی فعالیت هنری و بازیگری خود را از سال 1382 با بازی در فیلم مارمولک ساخته کمال تبریزی آغاز نمود و بعد از آن در سال 85 در فیلم پارک وی جیرانی در نقش اصلی ظاهر گردید. او همچنین در فیلم درباره الی اصغر فرهادی حضور یافت.
رعنا آزادی ور تاکنون در هیچ سریالی در تلویزیون حضور نداشته است.
پس از پایان بازی اش در محمد (ص) (مجید مجیدی) نزدیک به یک سال در هیچ فیلمی بازی نکرد و همین اتفاق شایعه مهاجرت او را بر سر زبان ها انداخت: «کلا یک ماه و نیم به سفر رفتم و بعد دیدم چنین شایعه ای راه افتاده است.
نه مهاجرت کرده ام و نه چنین قصدی دارم.» محمد (ص) نخستین تجربه رعنا آزادی ور در بازی در یک نقش تاریخی بوده است: «بازی در آن نقش و حضور در آن گروه،تجربه بسیار ارزشمندی بود و خیلی دوستش دارم.» آزادی ور بیش از یک سال درگیر فیلم تاریخی مجیدی شد و پس از آن خبری از حضور او درهیچ فیلمی منتشرنشد: «واقعا دلیل خاصی نداشت.
فیلم نامه هایی هم پیشنهاد شد که برخی از آنها قابل تامل بودند ولی ترجیح دادم کاری را که بیش تر با سلیقه و نگاهم منطبق است قبول کنم.» وقتی درباره کارنامه اش اشاره می کند: «من هیچ وقت بازیگر پرکاری نبوده ام.
در این یازده سالی که در سینما حضورداشته ام، به طور میانگین سالی یک فیلم بازی کرده ام که رقم زیادی نیست. الان هم عجیب نیست که به همان روال پیش بروم و کم کار باشم.»
انتشار تصویر خیلی نزدیک رعنا با مهدی پاکدل باعث شد نگاه کاربران به سمت ازدواج دوم مهدی پاکدل پس از جدا از بهنوش طباطبایی برود.
با انتشار این خبر توسط برخی کاربران هیچ واکنشی از سوی مهدی پاکدل و رعنا آزادی ور اعلام نشد و همچنان شایعه یا صحت خبر ازدواج این دو بازیگر معروف مشخص نشده است.
از طرفی عکسهایی وی نیز در کنار امیرعلی نبویان منتشر شده که شایعه ازدواج شان در مقطعی پخش شد اما این عکسها مربوط به تئاتر و مراسمات مختلف بوده است.
آنچه ما میخواهیم به آن برسیم کاملاً واضح است. بیاییم اول دستهبندی کنیم و ببینیم در سینمای ایران چند آیتم وجود دارد که شما معتقدید یک بازیگر باید آنها را رعایت کند تا تبدیل به یک بازیگر موفق شود.
بعد روی هر کدام از این آیتمها بحث کنیم. میخواهم اصلاً شخصی حرف نزنیم و بیاییم از بیرون درباره روند بازیگری در ایران حرف بزنیم.
اما هر بازیگری هدفی دارد. خیلی از بازیگران، بازیگری شغلشان است. پس برای من که هیچ وقت شغل نبوده، نمیتوانم طور دیگری حرف بزنم.
طباطبایی: بعد هم ما نمیتوانیم دو نفری برای تمام بازیگران سینما حکم صادر کنیم. فکر میکنم باید کاملاً شخصی حرف بزنیم چون برای هر بازیگر آیتمهایی که منجر به موفقیتش میشود، متفاوت است.
این تجربهای است که همه باید بگذرانند ولی فکر میکنی چطور میشود که یک نفر بدون اینها در سینمای ما محبوب باشد، هم جایزه گرفته و هم موفق باشد و اصلاً در کشورمان به عنوان بازیگر شناخته شود. دلیل این اتفاق چیست و چنین تناقضی چطور ممکن است؟
به نظر من آگاهی نداشتن کارگردان و تهیهکننده نسبت به این بخشها و اینکه خیلی متوجه این ماجراها نیستند که بازیگر چه کار ویژهای در صحنه انجام میدهد. بیشتر هدفشان این است که آن بازیگر چقدر محبوبیت دارد و فیلمشان را چقدر میخواهند بفروشند.
سلیقه مردم را ما پایین آوردهایم. در حال حاضر سلیقه مردم ما یک سلیقه کاملاً نسبی است. به یک لحظاتی میخندند که آدم حیرت میکند.
این اتفاقات به این دلیل است که ما که در سینما کار میکنیم به مرور زمان سلیقه مردم خودمان را در سینما پایین آوردهایم و مردم هم به همان حدش راضی شدند.
به همان خنده و به همان میزانسن ضعیف و غیرقابل باور. فکر میکنم به همه این شرایط عادت کردند و دیگر برایشان مهم نیست.
آراهحلش دست کسانی است که سمتهای بالاتری در این سینما دارند. از کارگردانان و فیلمنامهنویسان گرفته تا سیاستگذاران کلان.
با ساختن فیلم خوب. میتوانیم مدام فیلم خوب بسازیم. ممکن است مردم یک دفعه، دو دفعه بروند و بگویند ما در سینما اصلاً به این فیلم نخندیدیم و خوشمان نیامد اما در نهایت نتیجه میدهد.
شخصاً 30 درصد اما در سینما 50 درصد
حالا اگر کسی الان بخواهد وارد سینما شود فکر میکنید وضعیت چگونه است و هر کدام از شما چه زمانی وارد سینما شدید، چه مشکلاتی داشتید و چه جایگاهی را توانستید برای خودتان پیدا کنید؟
من فکر میکنم زمان ورود یک بازیگر به سینما خیلی مهم است. فکر میکنم 80 درصد در موفقیت یک بازیگر تاثیرگذار است.
ببینید من اواخر سال 80 با فیلم مارمولک وارد شدم. از لحاظ جامعهشناسی، زن در سینمای ایران در آن مقطع جایگاه خودش را پیدا کرده بود. بازیگر خوب زن زیاد داشتیم.
یک نکته مهم که طناز به آن اشاره کرد مربوط به این است که تو با چه فیلم و حضوری وارد سینما شدی و اولین حضورت چگونه بوده.
به نظر من خیلی نکته مهمی است و خیلی میتواند تعیینکننده باشد. من هم حضورم در فیلم مارمولک برای اولین حضور یک بازیگر در یک فیلم، خیلی خوب بود.
بله، قطعاً. من این شانس را داشتم که در زمان خوبی وارد سینما شدم. اما در آن زمان خیلی متوجه این نبودم که در سینما چه میگذرد ولی چون این شانس را داشتم که در زمان خوب و با یک فیلم خوب وارد بازیگری شدم فکر میکنم در روند کاریام تاثیرگذار بوده.
الان اگر یک بازیگر بیاید و اولین حضورش خیلی حضور مثبت و ویژهای نباشد در صورتی که قابلیت و تواناییاش را داشته باشد میتواند باز هم موفق شود.
یعنی به نظرم در حال حاضر آن حضور اول خیلی تعیینکننده نیست که جایگاه تو را از این رو به آن رو کند. میتواند شانس خوبی باشد و در جهش به تو کمک کند. اما فکر میکنم 20 درصد بتوانیم برای زمان ورود من به طور شخصی در نظر بگیریم.
زن یا مرد بودن و اساساً جنسیت چقدر در سینمای ایران و موفقیت و مطرح شدن بازیگران تاثیر داشته است؟
موفقتر نه به معنای موفقتر. شاید پرکارتر شوند. اما ممکن است این پرکاری منجر به موفقیتشان نشود. بعضیها هم به محافظهکاری اشاره میکنند.
این نگاه چه تاثیری در روند بازیگری دارد؟
گالری عکس، سلفی، استایل و مدگردی رعنا آزادی ور
محافظهکاری یعنی همان کاری که من الان شخصاً انجام دادم. یعنی من در مصاحبهام هم دارم همان محافظهکاری را میکنم چون اگر محافظهکاری نمیکردم راحت مثال میزدم و راحت نام اشخاص را ذکر میکردم.
ولی فکر میکنم اگر آن کار را بکنم ممکن است نام بیاورم و به گوش کسی برسد. اگر قرار باشد یک اتفاق خوب در آینده برایم بیفتد ممکن است آن را از دست بدهم. پس سعی میکنم حرفهایم را تا حدودی سانسور کنم.
فکر میکنم موفقترند چون یک سیاستی را پیش میگیرند.
به نظر شما، یکسری از بازیگرها با هوشمندی و بدون محافظهکاری خودشان را مطرح کردند و موفق شدند؟
نه، در آن هوشمندی باز هم محافظهکاری هست. آن شخص با هوشمندی محافظهکاری میکند اما ممکن است من عقلانی و به یک شکل دیگری محافظهکاری کنم.
یعنی تو ترجیح میدهی محافظهکار باشی، یعنی یکسری چیزهایی را که میبینی نبینی، بعضی چیزها را نشنیده بگیری و یکسری حرفها را نزنی. بله، به خاطر اینکه تجربه به من ثابت کرده که باید اینگونه باشم.
اکران فیلم به وقت خماری به کارگردانی محمدحسین لطیفی با نویسندگی احمد رفیع زاده و تهیه کنندگی جمال گلی برای ایرانیان ساکن پاریس با حضور عوامل و بازیگران آن از جمله ماه چهره خلیلی، پوریا پور سرخ، رعنا آزادی ور و مهدی پاکدل برگزار شد.
خشم و هیاهو (فیلم ۱۳۹۴) (هومن سیدی، ۱۳۹۴)
محمد رسولالله (مجید مجیدی، ۱۳۹۳)
این سیب هم برای تو (سیروس الوند، ۱۳۹۳)
خانه دختر (شهرام شاه حسینی، ۱۳۹۳)
داره صبح میشه (یلدا جبلی، ۱۳۹۳)
نخودی (جلال فاطمی، ۱۳۸۸)
تهران در جستجوی زیبایی (مهدی کرم پور، ۱۳۸۷)
درباره الی (اصغر فرهادی، ۱۳۸۷)
خاک آشنا (بهمن فرمان آرا، ۱۳۸۶)
پارک وی (فریدون جیرانی، ۱۳۸۵)
زاگرس (محمدعلی نجفی (فیلم ساز)، ۱۳۸۴)
کارگران مشغول کارند (مانی حقیقی، ۱۳۸۴)
هوو (علیرضا داوودنژاد، ۱۳۸۴)
مارمولک (کمال تبریزی، ۱۳۸۲)
آفتاب پشت برف (رضا سبحانی، ۱۳۸۲)
آنچه که این بازیگر را بیش از هر بازیگر دیگر زبان زد کرده استایل های ساده اما بسیار جذاب او و استایل بدن نمای رعنا در اکران فیلم ابو ظبی بود هم چنین تنها بازیگری است که تنها در سینما ایفای نقش کرده است.