جنجال مرد گنده ای که با شکمی گنده از این رستوان به آن رستوران انواع غذا می بلعد و اظهار نظر میکند! بی حساب پول می گیرد! وزن پیج اینستاگرام او هم مثل وزن خودش درحال اضافه شدن است و اکنون با بیمه شدن معده ی او جنجال جدیدی در شبکه های اجتماعی به راه افتاد.
در بخش قبلی نگاهی به بیوگرافی حمید سپیدنام معروف به مستر تیستر ایرانی داشتیم. در این بخش به جدیدترین خبر از بیمه شدن معده ی بی حد و اندازه او می پردازیم!!
یک بیمه نمیدانم از کجا بیخبر، معده پر از همه چیز این آقا را بیمه میکند تا مبادا در بعلیدن غذا کم بیارد و ترش کند!
و بی خبر از مشکلات بیمه ای کشور که چه فریادها می زنند بر سر شرکت های بیمه ای و تمام خلل های بیمه ای.
و اکنون شرکتی که بی حساب معده ی این بُخُور مجازی را بیمه می کند!
مردی که نه تولیدی دارد، نه کارمندی، نه ابزاری، هیچی به هیچی، خرج و بَرجی هم روی دست بیمه نمیگذارد، مردِ خودش هست و آن چیزهایی که میخورد!
بیمه هم نباشد، آنقدر پول به جیب زده که آسیبی سلامتی اش را تهدید نمی کند. اما مساله چیزهای دیگری است که در ادامه این بخش خبری به آنها میپردازیم.
اولین مساله، بیمه تعاون، که ای کاش اسمش تعاون نبود! که با اقدام به بیمه کردن معده مستر تیستر و دیگر بلاگرهای بی نام و نشانی که تمام شئون متعالی زندگی و جامعه را نشانه گرفته اند مورد حجمه انتقاد کاربران قرار بگیرند.
بی دردهای مرفه جامعه ی پر درد ایران…
مالیات این درآمدهای هنگفت که میدانیم در پایان هرماه به میلیارد هم میرسد، کجا میرود؟ کاش بهجای بیمه و آن مراسم مجلل، یکبار حمید سپیدنام و باقی شبیه به خودشها را یکجا جمع میکردند برای اطلاع از همینها؛ از اینکه این همه خوردی، هم غذا و هم پول، مالیاتش را دادی؟
بهنظر شما جوابشان چیست؟
طبیعتا نه! یک روزی ایراد میگرفتیم که چرا باید متخصصان فلان صنف میلیارد میلیارد درآمد داشته باشند، امروز فهمیدیم که یک تار موی آنها شرف دارد به امثال سپیدنامی که جز خوردن، تخصصی ندارد و حالا اینطور موردتوجه قرار گرفته و معدهاش را هم بیمه میکنند!
شاهکار اخیر بیمه تعاون! که چیز جدیدی نیست. بوده اعضا و جوارحی از برخی افراد چهرههای بهاصطلاح معروف که در کشورهای دیگر بیمه شده بودند و مدتی هم خبرساز شدند.
منتها در کشور ما که بیمهها، غالبا پر از مسائل و مطالبات عمومی و کلی هستند، این کارها عجیبتر از هرجای دیگری در جهان است.
برای بهتر روشن شدن ماجرای بیمه کردن معده یک بُخُور مجازی، گفتوگویی با مجید حسینی، جامعهشناس و عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران انجام دادیم.
او به ما گفت:
«سرمایهداری همواره وجه سرکوب و جنگ و بهزور ندارد، درحقیقت وجه مهم از سرمایهداری هژمون شدن و مسلط شدن سرمایه بر ذهن ماست.
اینکه خود تبدیل به کارفرماهای شخصی که نولیبرال و سوژه سرمایهداری است شویم، یکی از مهمترین مراحل تغییر سرمایهداری است.
درحقیقت یک ائتلاف میان سوپراستارها و اینفلوئنسرها و مولدان فرهنگ سرمایهداری شکل میگیرد که کاری کند ما را از انداختن پروژکتور روی حجم عظیمی از آدمهای باخته پرت کنند.
این اطلاعات بزرگ این کار را تنها نمیکنند که ما را به مصرف تشویق کنند. هرچند تمام ظاهر آنها تشویق به مصرف است، اما مهمتر این است که ذهن و روح جامعه را و نور پروژکتور صحنه جامعه را از اینکه روی اقشاری که امکان مصرف ندارند و دچار تبعیض شدند، بردارد.
خراسانی گفت:
«ایراد سیستم این است که نظام مالیاتی وحشتناکی دارد. باید این نظام مالیات مبتنی بر فرد را درست کند. الان بحث درباره مالیات هنرمندان، کشاورزان و … میشود و صدای هر قشری درمیآید، ولی وقتی فردی باشد، بحثی درباره گروه شغلی نمیشود.
ما گروه شغلی نداریم. من کشاورز هستم و دو هزار هکتار دارم و به من سخت میگذرد، ولی کشاورزی که دو هزار هکتار زمین دارد، چرا نباید مالیات بدهد؟
وقتی فعالیت را معاف از مالیات میکنید، عملا یک ظلم عجیبی است!!؟؟
چون محمدرضا گلزار در طبقهبندی هنرمندان است و معلم خط در روستا هم هنرمند است. معلم از مواضع هنرمند دفاع میکند. مالیات نباید براساس گروههای شغلی باشد. مالیات باید براساس افراد باشد.
به این شکل باشد که این میزان درآمد دارید، باید این میزان مالیات پرداخت کنید، حال شغل شما هر چه باشد. نظام مالیاتی باید بتواند مرکز داده درست کند که همانند آمریکا مشخص باشد چه کسی چقدر پول برای شما ریخته و چقدر خرج کردید.
مادامی که این نظام مالیاتی براساس گروههای شغلی است درست نمیشود. چرا فلان گروه شغلی باید معاف از مالیات باشد؟
در این گروه بسیاری پولدار هستند. الان اگر مالیات فردی بود حساب بانکی را بررسی میکردند و درآمد و خرج طرف محاسبه و درنهایت مالیات تعیین میشد.»
حیرتانگیز است، شما با هیچ چیزی طرف نیستید؛ یک برندینگ بدون محصول!
به راستی چگونه باید این معضلات و تفاوت طبقاتی را از ریشه درست کرد. وقتی بسیاری در جامعه هستند که با چه مشقت و حسرتی صبح را به شب می رسانند!
وقتی در گزارشی از امار جرم و دزدی از تلوزیون شنیدم روزی که یارانه ها واریز می شود تا بیش از 30 درصد دزدی، کیف قاپی و غذا دزدی در کشور کم می شود فقط و فقط همان روز
چرا؟ چون روزی که یارانه وازیر می شود یک وعده غذایی برای کارتن خوابها و کسانی که به نان محتاجند می شود!😭😭 و در این روز کمتر دزدی می شود ان هم فقط برای یک ساندویج سرد با قیمت 45 هزار تومان!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مطالب مرتبط
بیوگرافی مستر تیستر جنجالی ایران/ ماجرای حمید سپیدنام و همسرش پگاه