نام ترانه: خون از رُخَم بشوی
اثر فریدون مشیری
آهنگساز: آرش گوران
خواننده: همایون شجریان
دست مرا بگير، كه آب از سرم گذشت
خون از رخم بشوی، كه تير از پرم گذشت
سر بركشيدم از دلِ اين دود، شعلهوار
تا اين شب از برابر چشمِ ترم گذشت
شوق رهايیام درِ زندان غم شكست
My desire to be freed from the prison of sadness
بوي خوشِ سپيدهدم از سنگرم گذشت
با همرهان بگوی سراغ وطن گرفت
هر جا كه ذرهذرهی خاكسترم گذشت
خورشيدها شكفت ز هر قطره خون من
The sun shines through every drop of my blood
هر جا كه پارههای دلِ پرپرم گذشت
در پردههای ديدهی من، باغ گل دميد
نام وطن چو بر ورق دفترم گذشت
The name of Watan Cho crossed my notebook