چه زنجیروار و تاسف آور هنرمندان و چهره های جذاب، دوست داشتنی و تکرار نشدنی را از دست می دهیم.
فریماه فرجامی فرو ریخت! درگذشت جذاب ترین بازیگر، هنرپیشه و گوینده، چهره ی پیشکسوت سینما و تلوزیون خاموش شد.
در 18 اردیبهشت ماه 1331 بود که دختر جذاب به نام فریماه در تهران چشم به جهان گشود. همانند دیگر دختران تا دوران دبیرستان درس خواند و تا آن زمان هیج خبری از بازیگر شدن و تصاویری از وی منتشر نشد. اما در سال 1356 از دانشکدهٔ هنرهای دراماتیک کارشناسی دراماتیک دریافت کرد.
در همان سال در مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی «شورای عالی فرهنگ و هنر» و فصلنامه فرهنگ و زندگی به عنوان ویراستار، محقق و پژوهشگر مشغول به کار شد.
از سال 1355 با گویندگی نمایشهای رادیویی و بازی در نمایش تلویزیونی آدمک مومی فعالیت هنری خود را آغاز کرد. در سال 1359 با فیلم گفت هر 3 نفرشان به کارگردانی غلامعلی عرفان وارد عرصهٔ سینما شد. او موفق به دریافت سیمرغ بلورین نقش اول زن برای فیلم پرده آخر از نهمین دوره جشنوارهٔ فیلم فجر شد.
گویندگی در کاست «آفریقا» (کاری از پرتو اشراق و ناصر آقایی)
برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم سرب از هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر (1367)
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم پرده آخر از نهمین دوره جشنواره فیلم فجر (1369)
تقدیر برای بازی در فیلم نرگس از دهمین دوره جشنواره فیلم فجر (1370)
نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از دومین جشن سینمای ایران برای بازی در فیلم ساغر (1377)
کارنامه درخشان و سینمایی فریماه
فعالیت چشم گیری فریماه در تلوزیون
در 7 بهمن 1389، مصاحبهٔ او با برنامه تلویزیونی هفت از شبکهٔ 3 صدا و سیما پخش شد. او در این مصاحبه انتقادات تندی را در مورد برخی از سینماگران و فاطمه معتمدآریا بیان کرد. در پی نمایش این مصاحبه امین تارخ و رخشان بنیاعتماد، واکنش نشان داده و بهخاطر پخش گزارشی از این بازیگر، به صداوسیما اعتراض کردند.
اعتراضها به دلیل نمایش فرجامی در وضعیتی بد، غیرعادی و به سخره گرفتن او در گزارش تلویزیونی برنامهٔ هفت بود. در ادامه شورای تهیهکنندگان نیز به همین دلیل برنامهٔ هفت را تحریم کرد. این شورا اعلام کرد به دلایلی از جمله «نمایش دردناک چهرههای سرشناس سینما» این برنامه را تحریم میکند.
برجسته ترین بازیگر زن سینمای ایران علاوه برجذابیت و چشمانی نافذ و زیبا دارای استعداد و توانایی خاصی در ایفای نقش های خودداشت.
متاسفانه همانطور که روزی همه ی ما این زمین خاکی را رها می کنیم وی نیز در دو ماه پایانی عمرش دچار سکته مغزی شد و پس از بهبود نسبی درمان را تحت نظر پزشک در منزل ادامه داد اما دوباره براثر سکته در بیمارستان بستری شد و چند روز در کما به سر برد و جمعه 9 تیر 1402 در سن 71 سالگی درگذشت.
روحش شاد و یادش با آثار بسیار جذاب و ماندگارش همیشه زنده باد.