داریوش فرضیایی چهره ی محبوب و معروف کشور، این روزها حال و هوای خوبی ندارد و پرستار بی وقفه ی عشق زندگیش است. به همین بهانه نگاهی داریم به این شخصیت پراحساس، موفق و عاشق.
داریوش در یکمین روز مرداد سال 1352 در تهران بدنیا آمده است. مادرش اهل گیلان است و پدرش ترک اهل سراب است. او تحصیلاتش را در رشته گرافیک ادامه داد و با مدرک کارشناسی از دانشگاه فارغالتحصیل شد. او در خانواده ای پر جمعیت با 5 برادر و دو خواهر بزرگ شده است.
کودکی داریوش
داریوش بر خلاف رشته گرافیک با علاقمندی و تن صدای خوب جذب رادیو و سپس تلوزیون شد. او از سال 1373 وارد صدا و سیما شد و فعالیت خود را با گزارشگری رادیو آغاز کرد
بعد از آن در برنامه عصر جمعه با رادیو در تیپهای مختلفی ظاهر شد که شاخصترین آنها «گل پسر» و «ننه بلقیس» بود. در سال 76 با برنامه «ما و شما» که به انیمیشنهای درخواستی بچهها اختصاص داشت وارد دنیای تصویر و تلویزیون شد.
وی در سال 1378 با مجموعه «تورنگ و پورنگ» بین بچهها چهره شد و پس از آن در سال 80 با اجرای برنامه کودک و نوجوان و نام هنری «عمو پورنگ» بین مخاطبان کودک و بزرگسال محبوبیت یافت.
از دیگر کارهای فرضیایی شبکه بیطرف، یکی و تکی، باز باران با طراوت و… نام برد. او به همراه امیرمحمد در برنامهای که صدا و سیما با همکاری اداره راهنمایی و رانندگی تدارک دیده بود (همیار پلیس) به عنوان مجری و بازیگر ایفای نقش کردهاست.
این دو بازی با هم در برنامههای دیگری چون «بوستان دوستان پورنگ» و «هزار و شصت و شونزده» و «کتابخانه عمو پورنگ» همکاری خود را ادامه دادند.
در آذر سال 1400 شایعاتی مبنیبر اخراج عمو پورنگ از صدا و سیما از خبرگزاریهای مختلف و شبکههای ماهوارهای منتشر شد که حواشی زیادی به دنبال داشت اما این شایعه توسط روابط عمومی صدا و سیما تکذیب شد.
این مجری توانمند با عنوان اینکه علاقه خاصی به بالیوود دارد درباره ملاقاتش با یک ستاره هندی و آرزویش گفت:
سینمای هند را خیلی دوست دارم. آرزو داشتم در «اسم من دلقک» جای راج کاپور بازی کنم. شاهرخ خان را هم از طریق یکی از دوستانم ملاقات کردم و به شدت مرد مهربان و خوش اخلاقی است.
30 خردادماه سال 1393 پدر داریوش در بیمارستان آسمانی شد. او با تن بی جان پدرش عکسی منتشر کرد و نوشت:
پدر عزیزم تولدت مبارک! خوش بهحالت که زنده شدی و ما همچنان مرده در این دنیای بیارزش غوطهوریم… شادی روح همه رفتگان صلوات».
این عکس با کپشن متفاوت واکنش های زیادی در پی داشت. فرضیایی پس از موج حمله کاربران بیان کرد: این تصویر بی جان پدرمن است، که هنوز نفس دارد و چشمهایش باز است. این عکس قبل از آسمانی شدن پدرم است.
عکس ننه نُقلی عمو پورنگ
تصویر مادر ناتوان هنرمند محبوب
این هنرمند پر احساس بارها در تصاویر، لایو و کلیپ های منتشر کرده عشق بی پایان خود را به مادرش نشان داده است. او این سالها و پس از فوت پدرش بیش از هر وفت دیگر در کنار مادرش است و از او پرستاری می کند.
آن زمان که مادر روی پا بودند و کارهای مرا را انجام می دادند و الان که در بستر بیماری بدون هیچ تحرکی افتاده اند، من بدون هیچ لحظه ای پروانه وار به گرد مادرم و از او پرستاری میکنم شاید، شاید بتوانم ذره ای از زحمات او را جبران کنم.
سخت است، اما من هر لحظه خودم را برای آنچه نباید اتفاق بیافتد آماده میکنم خدا بهم صبر بده.
او در کلیپی با بغض و ناراحتی شرایط سخت مادرش را بیان کرد و برایش آرزوی سلامتی و بهبودی دارد. خدای منان به همه پدر و مادرها سلامتی و عاقبت بخیری عطا کند.
برای این هنرمند عزیز و مادرگرامیشان نیز خواهان سلامتی، تندرستی و صبر جمیل هستیم.
در خصوص ازدواج باید بگویم 3 بار خواستم ازدواج کنم اما هر بار نشد. من تا کنون ازدواج نداشته ام و هنوز تصمیم برای شروع یک زندگی مشترک نگرفتم.
من پس از فوت پدرم تنها عشق زندگیم مادرم است و نمی توانم عشق دیگری را در دل خود جای دهم. تمام لحظه ها و عمرم را فدای مادرم می کنم.
اما این پایان حرف نبود و فرضیایی در میانه گفتگو بدون هیچ اصراری به یکباره از زندگی شخصی اش گفت و اظهار داشت: برای اولین بار میگویم که من سه بار عاشق شدم و میخواستم ازدواج کنم اما جواب رد شنیدم چون ملاحظات بیشتر مادیات بود.
هر سه نفر بعد از آن موضوع بختشان باز شد و به سرعت ازدواج کردند و جالب اینجاست که به خارج رفتند و حالا بچههایشان بیننده برنامههای من هستند.
در هند هم که بودم به یک نفر علاقهمند شدم و میخواستم ازدواج کنم، هندیها خیلی به شوهرانشان احترام میگذارند. البته معلوم نیست شاید یکدفعه رفتم آنجا و ازدواج کردم. (میخندد)
فرضیایی در پایان با عنوان اینکه این گفتگو را خیلی دوست داشته درباره فصل جدید محله گل و بلبل گفت که در 100 قسمت قرار است ساخته شود و از امروز کار تولید ادامه پیدا میکند.
داریوش در این سالهای اخیر فعالیت کمرنگی داشته است و این تنها بخاطر پرستاری از مادرش می باشد که سبب شده کمی از دوربین فاصله بگیرد…
او درباره این عکس هوش مصنوعی گفت:
رویای من اسبی بود
که هیچ وقت به میدان مسابقه نرفت
اسبی جوان و دونده
که به خیش بستند
تا تنهایی آدم ها را شخم بزنند
رویای من
جای خوبی به دنیا نیامده بود…
با انتشار این عکس نوشت:
زندگی شطرنج است
عمر ما صفحه آن
آدمی در این سو
روزگار در آن سو
هر دو بازیگر
این شطرنج اند …
متن قابل توجه درباره رودریگز:
«کریسدا رودریگز» طراح و نویسنده مشهور جهان قبل از مرگ در سن 40 سالگی بر اثر سرطان معده نوشت:
هیچ کدام از اینها به من آرامش نمی دهد. “هیچ چیز واقعی جز مرگ وجود ندارد.” لطفا به کم قانع باشید و خوشحال زندگی کنید…
متن بسیار تامل برانگیز در جنگل:
گفتم ای جنگل پیر
تازگیها چه خبر؟
پوزخندی زد و گفت
هیچ ! کابوس تبر …
گفتم از چوب درختان بهار
چه کسان بهره برند؟
گفت آنان که درختند و
به ظاهر تبرند!
گفتم اما
مگر از جنس خودت نیست تبر!؟
پوزخندی زد و گفت
تازگیها چه خبر…!
من با تو چقدر ساده رفتم بر باد
تو نامِ مرا چه زود بردی از یاد
من حبّه قندِ کوچکی بودم که …
از دستِ تو در پیالهی چای افتاد ..!
پی نوشت:
الآن ملت میان مینویسن به به چه خبره ؟ چیزی شده ؟ از این متنهای احساسی!!😂😂
التماس دعا برای ننه نقلی (مادرش)
گناهم این بود
که پروانه شدم !
کرم محصور به پیله
همه جا محبوب است …
متن خواندنی با این عکس:
تنها
آدمها تنها که میشوند، فرصتِ بیشتری دارند که فکر کنند
که ببینند چه کسی دوستشان دارد
چه کسی هوایشان را دارد و چه کسی عینِ خیالش نیست
آدم ها تنها که میشوند، تویِ لاکِ خودشان فرو میروند
واقع بین میشوند، زیاد میفهمند
محتاط تر عمل میکنند و تصمیماتِ مهمی میگیرند …