***
شیاد و دروغگوی مادرزادی
تو سادگی مرا نشانم دادی
من خیره به آسمان که شاید منجی . . .
تو مثل یک اتفاق بد افتادی
***
تو میگذری و زندگی میگذرد
دلگیری و دلسپردگی میگذرد
تو میروی و خاطرهات میماند
سخت است ولی به سادگی میگذرد
***
تا من به صداقت خودم میخندم
تو چرتکه بنداز و بگو من چندَم
تا مغز سَرم سوت کشیدهست قطار
در خلوتِ خانه چمدان میبندم