خانم ها، دشمن خودتان نباشید!!…

مجموعه : زنان و زایمان
خانم ها، دشمن خودتان نباشید!!…
نازوب، ابتدا با شرح داستانی مقاله را آغاز می کنیم: کاتلین، یک روز پس از ترفیع گرفتن در شرکت متوسطی که در آن مشغول به کار بود متوجه نگاه های سنگین و رفتارهای غیرمنطقی همکاران خانم خود شد.

در عرض یک هفته او تبدیل شده بود به سوژه اصلی غیبت های خانم های شرکت. خیلی آسان از جمع آنها کنار گذاشته شده بود و آنها هیچ اطلاعات مهمی را به او منتقل نمی کردند. او کاملا تنها شده بود و زنانی که تصور می کرد دوستانش هستند، او را قربانی حرف های بی حساب خود کرده بودند.

شاید شما نیز شاهد چنین صحنه ای بوده باشید. اما کاری از دستتان بر نمی آید. به دنیای مملو از تهاجمات رفتاری خوش آمدید – تنها سلاح بسیار تخریب گری که بیشتر مواقع در انبار اسلحه خانم ها یافت می شود. این گونه رفتارها بیشتر در نوجوانی مشاهده می شود و همه تصور می کنند با بزرگ تر شدن و گذراندن دوران بلوغ دیگر از این نوع رفتارها نخواهند داشت. اما حقیقت چیز دیگری است. حقیقت این است که آنها هنوز در وجود ما زنده هستند و در محل کار به صورت مخفی به کار ما آسیب می رساند. 

 
زنان تمایل دارند از روابط خود به عنوان وسیله ای برای پرخاشگری و تهاجم استفاده کنند که «خشم پنهان» یا به اختصار RA نامیده می شود. این نوعی انهدام پنهانی است که می تواند سال ها یا حتی تا آخر عمر همراه فرد باشد.

زنان عموما در دنیای بی رحم امروزی کمتر با مردان هم ردیف خود مقایسه می شوند. بعضی ها می گویند رهبران آینده دنیا زنان هستند زیرا آنها صلاحیت و توان بیشتری دارند. اما آیا تصور این شخصیت ها برای زنان درست است؟ بستگی دارد.

برای درک بهتر این مساله بهتر است به دو رابطه «رک و مشخص» و «زیرمیزی» و تضادهای مدیریتی اشاره کنیم. مردها عموما صاف و بی شیله پیله برخورد می کنند. آنها ممکن است داد و دعوا کنند و کارها را پیش ببرند. مردها اصولا در مواجهه با مشکلات بسیار بهتر برخورد می کنند و تلاش می کنند؛ یا برنده یا بازنده می شوند.

اما درست برعکس، زن ها دوست دارند غیررسمی و زیرمیزی کارهای خود را انجام دهند. آنها به جای واکنش های مستقیم و رودررو ترجیح می دهند مخفیانه و به واسطه افراد دیگر کارهایشان را پیش ببرند. البته گاهی این رابطه غیر مستقیم اگر در مسیر درست هدایت شود، نتیجه خوبی هم خواهد داشت. اما حقیقت این است که این کار می تواند بسیار آسیب رسان باشد و نتیجه عکس داشته باشد. یا شاید باعث شود خانم ها  – به ویژه از خانم های دیگر – انتقام بگیرند و این کار را با شایعه پراکنی های بی مورد، لطمه زدن به شهرت یک فرد یا بی محلی و بدرفتاری به انجام برسانند. و معمولا خانم هایی که نظر مخالف با آنها را دارند همیشه در این ترس هستند که مبادا قربانی بعدی حرف های بی جای این زن های کینه توز بشوند.

بر اساس شواهد موجود، خانم ها برای دستیابی به موفقیت شرایط دشوارتر از مردها دارند. آنها باید بیشتر از اینها از یکدیگر حمایت کنند، بیشتر با هم همکاری داشته باشند تا سریع تر به اهداف مشترک خود برسند و درک کنند که چگونه می توانند در کنار هم در مسیر رسیدن به یک هدف قدم بردارند.

وقتی این موارد رعایت نمی شوند، زن ها بر علیه هم می شوند و بدترین بلاها را سر یکدیگر می آورند. تحقیقات نشان داده است زن ها رفتار سخت‌گیرانه تری به زن ها نسبت به مردها دارند. زن ها اصولا احترامی که برای مدیرهای مرد خود قائل هستند را به مدیرهای زن خود روا ندارند. اگر یک مدیر زن کاری را به یک کارمند زن محول کند شاید کارمند زن با سختی زیادی و با گوشزد کردن های مکرر آن را انجام دهد اما اگر همان کار را یک مدیر مرد از او بخواهد بی چون و چرا و بی هیچ بحثی انجام می دهد.  

 
نظریه های مختلفی برای توضیح این مساله از ذات وجودی زن یا درک ضعف اعتماد به نفسی خانم ها گرفته تا رفتارهای اکتسابی آنها وجود دارد. برخی روانشناسان پیشرفته ادعا می کنند، خشونت زنان علیه زنان به واسطه نوعی تغییر ژنتیکی برای رقابت با منابع محدود است – که ریشه در سرشت انسان دارد و باعث جوانی انسان می شود. صرف نظر از محرک های این گونه رفتارها، همه معتقدند با داشتن آگاهی کافی و دیدگاه سالم به نیروهای درونی خود، این نوع نزاع روانی قابل کنترل شدن هستند؛ اگرچه شاید از بین نروند. 

البته باید گفت متاسفانه زنانی که در مقابل وسوسه رفتارهای مخفیانه و بدگویی در مورد دیگران مقاومت می کنند و می خواهد روراست و بی شیله پیله رفتار کنند، اصولا زنانی هستند که دیگران از آنها به عنوان انسانی پررو، پرمدعا و گنده دماغ یاد می کنند. این زن ها در مسیر برطرف کردن مشکلات متوجه می شوند که دیگران آنها را کنار گذاشته اند و به سیبری احساسات تبعیدشان کرده اند و این در طولانی مدت بسیار آزار دهنده و غیر قابل تحمل می شود.

اما چرا اینگونه است؟ خوب، برخی روانشناسان معتقد هستند، زنان دوست ندارند خیلی سریع یک مشکل حل شود. زنان که  دچار خشم پنهان (RA) هستند، دوست دارند هدف خود را پشت لبخندهای صمیمی و کلمات پرمحبت برای مدت طولانی تر بسوزانند و شکنجه دهند. این افراد در مواجهه با زنان بیشتری که بسیار رک و صادق هستند و علاقه ای به این بازی ها ندارند بیشتر خود و قدرتشان را در معرض خطر احساس می کنند.

در آزمایشی به نام «زنان را عقب نگه دار» که در سال 2009 میلادی توسط موسسه «توسعه دیمانسیون بین المللی» صورت گرفت، مشخص شد دلیل اینکه چرا زنان که امروز بخش وسیعی از نیروی کار و مدیران شرکت های مختلف را به خود اختصاص داده اند، از نظر کارهای اجرایی و مدیریتی پیشرفت بسیار کمی دارند. با استناد به این مطالعه: اطلاعاتِ موقعیت های پیشرفت با آنها در میان گذاشته نمی شود و بنابراین از آن بی اطلاع هستند؛ زنانی که اخیرا موقعیت های شغلی خوبی دارند وقتی به مقام بالاتر می رسند اصولا مورد حمایت قرار نمی گیرند و به همین دلایل، زنان کمتری نقش های مدیریتی پیدا می کنند.

زنان کمی در مقام های بالا و پست های مهم مشغول به کار هستند و به همین دلیل کمتر نیز مورد توجه و تشویق قرار می گیرند. البته شواهدی وجود دارد که زنان از روی عمد از یکدیگر پشتیبانی می کنند که این به دلیل تبعیض های جنسیتی در محیط کار است.

بیشتر زنان  در دوران دبیرستان خشونت های پنهانی را به روش های خاص خود تجربه می کنند. اما برای اینکه این چرخه همیشه ادامه نداشته باشد باید رفتارهای خود را تغییر دهند.
تغییراتی که دوست دارید در دنیا شاهد آن باشید را ابتدا در خود ایجاد کنید.


راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان