پاییز شاعرانه، زیبا و عاشقانه ترین فصل رنگارنگ جهان هستی در بلندترین لحظه های سال جایش را به سپیدی و سرمای زمستان می دهد سرمایی که با وجود عشق و محبت و انسان دوستی، صمیمانه و گرم ترین لحظات را به ما هدیه می دهد.
گرمای همنشینی و دورهمی در طولانی ترین شب سرد سال آئین زیبا و افتخار آمیز ایرانیان است. فرا رسیدن زیباترین شب سال را به همه شما کاربران عزیز نازوب تبریک می گوییم..
به همین منظور مروری بر تاریخچه شب یلدا/ شب چله و انشاءهای زیبا در خصوص این شب را برای استفاده شما دانش آموختگان و محصلان عزیز گردآوری کرده ایم.
هم چنین آئین و آداب و رسوم شب یلدا در تمام شهرهای ایران نیز در این بخش گنجانده شده است. با وبسایت نازوب همراه باشید.
شب یَلدا یا شب چلّه یکی از کهنترین جشنهای ایرانی استدر این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود.
یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته میشود. خانوادههای ایرانی در شب یلدا، معمولاً شامی فاخر و همچنین انواع میوهها و رایجتر از همه هندوانه و انار را مهیا و دور هم سرو میکنند. پس از سرو تنقلات، قصهگویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فالگیری با دیوان حافظ رایج است.
شب یلدا یعنی آخرین شب پاییز در ایران مرسوم است همه افراد خانواده در کنار یکدیگر جمع شوند. در خانواده ما نیز این رسم وجود دارد. در شب یلدا ما به خانه پدربزرگ و مادربزرگم میرویم.
مادربزرگ یک سفره بزرگ در وسط اتاق میاندازد و خوردنیهای مخصوص شب یلدا را وسط آن میچیند. مادربزرگم میگوید که مادربزرگش این سفره را روی کرسی میانداخت ولی الان که بساط کرسی جمع شده، سفره را روی فرش پهن میکنند.
پدربزرگ هندوانهها را درسته وسط سفره میگذارد. قاچ کردن هندوانه و فهمیدن اینکه سفید است یا قرمز یکی از هیجانات شب یلدا برای بچهها است. همه بیتاب منتظرند که بدانند داخل پوست سبز هندوانه چه خبر است.
مادربزرگ همیشه انارها را برای ما دانه میکند. آنها را توی یک کاسه بزرگ میریزد و گلاب اضافه میکند. بعضیها انار را با گلپر میخورند و مادربزرگ برای آنها گلپر میآورد.
او آجیل شب یلدا نیز از قبل دور تا دور سفره چیده است. آجیل شب یلدا شامل انجیر خشک، بادام، پسته و تخمه است. لبوی پخته شده یا کدو حلوایی دیروقت سر سفره میآید تا همه جمع شوند و یخ نکند و از دهان نیفتد.
از خوراکیها که بگذریم، نوبت به صحبتهای شاد و پرانرژی میرسد. پدربزرگ از جوانیهای خودش تعریف میکند. از اینکه چقدر هوا سرد بود و شب چله برف میبارید.
او اضافه میکند که البته زندگی در آن وقت با وجود زیباییهایی مثل برف، سختیهای خودش را هم داشته است. در آن زمان وسایل گرمایشی و ارتباطی خیلی کم بود و سرما بسیار بیشتر از امروزه آزاردهنده بود.
یکی از فامیلهای خوشذوق دیوان حافظ را از تاقچه برمیدارد و برای بقیه فال حافظ میزند و با صدای بلند میخواند. بعضی که فالشان خوب درنیامده، خواهش میکنند که دوباره برایشان فال حافظ بزند. به همین ترتیب تا آخر شب به گپ و گفت مشغول هستیم.
دور یکدیگر جمع شدنهای شب یلدا و نزدیک شدن قلبهای افراد خانواده را مدیون نیکانمان هستیم. پدران ما جشنهای متعدد را نسل در نسل حفظ کردهاند. ما نیز باید این جشن را حفظ و به نسل بعد از خود منتقل کنیم.
در ایران باستان جشنهای مختلفی در طول سال برگزار میشد که برخی از آنها برجای مانده است. یکی از جشنهایی که هنوز برپا میشود، جشن شب یلداست.
شب یلدا اولین شب زمستان است. از غروب روز سیام آذر تا طلوع روز اول دیماه را شب چله میگویند. عقیده ایرانیان باستان بر این بود که در این شب فرشته بدیها و فرشته خوبیها به جنگ میپردازند. این جنگ در طول شب ادامه دارد تا اینکه با طلوع سحر فرشته خوبی بر فرشته بدی غلبه میکند و او را شکست میدهد.
شب چله آداب و رسوم خاصی داشته است که برخی از آنها به یادگار ماندهاند و برخی از آنها در طول قرنها از بین رفتهاند.
در حال حاضر در نقاط مختلف ایران در شب یلدا فامیل در خانه بزرگترها جمع میشوند. پدربزرگها و مادربزرگها میزبانهای اصلی این جشن هستند. آنها هرچه از خوراکیهای مخصوص این شب در توان دارند، تهیه میکنند.
خوراکیهای شب یلدا متنوع هستند. دو نوع میوه در پذیرایی شب یلدا بیشتر از بقیه استفاده میشود. این دو میوه هندوانه و انار هستند.
هندوانه یادآور گرمای تابستان است. ایرانیان قدیم عقیده داشتند اگر هندوانه بخورند در سراسر زمستان سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد. اگرچه دیگر این عقیده وجود ندارد اما مردم هنوز هندوانه را در بین خوراکیهای شب یلدا قرار میدهند.
انار در سفره یلدا نماد شادی و زایش است.
رنگ قرمز انار در میان رنگهای پاییزی یک رنگ متفاوت و شادیبخش است. در قدیم برای شادباشی به افرادی که غمگین و رنگ پریده بودند توصیه میکردند انار بخورند.
دو خوراکی قابل پختن سفره شب یلدا لبوی داغ و کدو حلوایی هستند. این دو که داغ خورده میشوند، حرارت بدن را بالا میبرند و از سرمای هوا کم میکنند.
فقط خوراکیهای شب یلدا نیست که این شب را منحصر به فرد میکند. گفتگوهای شاد در بین افراد خانواده جریان دارد. در این شب بزرگترها از خاطرات خود تعریف میکنند و یاد گذشتهها را زنده میدارند.
در بسیاری از خانوادهها گرفتن فال حافظ در شب یلدا مرسوم است و کسی که صدای بهتری دارد با صدای بلند دیوان حافظ یا شاهنامه فردوسی را میخواند.
آداب و رسوم متنوع و متعدد شب یلدا برای این است که فرهنگ و پیشینه تاریخی غنی ایران را به ما یادآوری کند. زنده نگه داشتن میراث فرهنگی هر کشوری نیکو و ضروری است.
دوباره یلدا آمده است. یلدای عزیز آمده است تا به ما چیزهایی را یادآوری کند و برود. میگویند یلدا بلندترین شب سال است اما مجال کوتاه و فقط یک دقیقه است، یلدا فقط یک شب مهمان ماست و باید برای عزیز داشتنش عجله کنیم.
یلدا در نگاه من دخترکی شاد با موهایی بلند و سیاه است، موهایی که اگرچه اندکی از موهای دخترکان شبهای دیگرِ سال بلندترند اما این شب را زیبایی دوچندان بخشیدهاست.
کودکان در آغوش بزرگترها که قبلاً یلدا را دیدهاند، مینشینند تا با او آشنا شوند. بزرگترها یلدا را به کوچکترها معرفی میکنند تا به جای تعجب از ناشناختن یلدا، لبخند آشنایی بر لبان آنها بنشانند.
هرکس هرچه در توان دارد برای یلدا انجام میدهد. یکی برای او انارهای مهر و محبت را دانه دانه میکند و قرمزی انارهای باغ را به یلدا پیشکش مینماید. دیگری با عشق هندوانه میخرد به این امید که هدیهای شیرین برای نثار مقدم یلدای بالا بلند باشد.
خانهها و خانوادهها از عشق لبریز میشوند. تبسم بر لبها مینشیند و ایرانیان به یکدیگر آمدن یلدا را تبریک میگویند. یلدا نرم نرمک در شهر قدم میزند، همه را دور هم جمع میکند و بهانهای برای برپایی مهمانی به دست خانوادهها میدهد.
یلدا حال دل ما را هم برایمان رو میکند، چرا که در شب چله به یمن و خوشی به دیوان حافظ رجوع میکنیم و فال حافظ گرفته تا خواجه شیراز بگوید حال درونی ما و فردای ما چگونه است. شعر حافظ هرچه باشد، آن را به فال نیک میگیریم چرا که یلدا از ما شادی انتظار دارد.
یلدا میآید تا مردم به انتظار بنشینند. انتظاری که دلهرهآور و البته شیرین است. انتظار تا نتیجه یک جنگ باستانی معلوم شود. این جنگ میان فرشته خوبی و فرشته بدی صورت میگیرد. یلدا میآید تا ما کنار یکدیگر جمع شویم و از بدیهای جنگ در امان باشیم تا زمانی که خوبی پیروز شود.
صبح که آفتاب درمیآید، دخترک بلندگیسو یعنی یلدا را بدرقه میکنیم تا به سلامتی برود و سال دیگر، باز پیش ما برگردد.
پاس داشتن شب چله و حضور یلدا در بین ما، پاس داشتن قرنها احترام پدران و پدربزرگانمان به یلدا است.
اصفهان
شب یلدا (شب چله) در شهرستان دهاقان اصفهان:
مانند سایر مناطق ایران فامیل و بستگان به خانهٔ پدر بزرگها یا مادر بزرگها میروند و دور هم پای کرسی جمع میشوند. صاحب خانه هم با آجیل و میوه از مهمانها پذیرائی میکند آنها تا پاسی از شب و گاهی تا نزدیک صبح مینشینند، شاهنامه میخوانند و فال حافظ میگیرند.
بزرگترها داستان یا خاطره نقل میکنند. تازه دامادها با هدیه یا خوانچه به خانه عروس میروند. آجیل شب یلدا، کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی، جوزقند و انجیر و خرما است.
میوه شب یلدا هم انار، هندوانه، سیب، گلابی انباری (سیبری) است. همچنین نوشیدنی شب یلدا بطور معمول چای و شربت و چنانچه برف باشد مخلوط برف و شیره انگور هستند.
غذای شب چله (یلدا) چنانچه مقدور باشد پلو ماهی و در غیر اینصورت یکی از غذاهای محلی:مانند کوفته، گندی، دلمه، چرب و شیرین یا غیره است.
خراسان
کف زنی یا بیخ زنی در شب چله در زیبد.
در ادبیات خراسان واژه یلدا بهکار برده نشده بلکه در تمام ادوار تاریخی تا آنجا که اسناد شفاهی و مکتوب وجود دارد شب چله یا چله نشینی بکار رفته.
در این شب طولانی آیینها و مراسمهای خاصی وجود داشته که شاید در سایر مناطق ایران کمتر مرسوم بودهاست به آن شب چراغانی یا شب چراغ میگفتند.
از آنجا که هر میهمانی برای رفتن به شب نشینی، چراغی را همراه خود میبرده و به دلیل فراوانی چراغها عبارت چهل چراغ که نشانه کثرت است بکار میبردند.
انار و هندوانه در اکثر مناطق رایج بودهاست اما در خراسان بیشتر لبو یا چغندر پخته، شلغم پخته و پختیک (لبوی خشک شده) و شربت و شیرینی «کف» مرسوم بودهاست.
جشن یلدا یا شب چله زیبد
تهیه شیرینی کف یا کف زنی یکی از آیینهای شب چله در منطقه جغرافیایی قهستان و خراسان قدیم است. کف یک نوع شیرینی یا شربت سنتی است.
یکی از آیینهای ویژه شب چله در استان خراسان رضوی و خراسان جنوبی برگزاری مراسم «کف زدن» است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به «بیخ» مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» میریزند.
مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام «دسته گز» مایع مزبور را برای ساعتها هم میزنند تا به صورت کف سفت درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف و سپس سفت شود خشک شده آن مانند گز اصفهان میشود.
کف آماده شده در پایان با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده میشود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کفها مجاز هستند با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان میافزایند.
• سرحمومی
یکی از سنتهای مهم برگزاری مراسم عروسی ذر ایام جشنهای چله بودهاست که سه روز طول میکشیدهاست مراسم سرحمومی در شب چله از آن جمله بودهاست.
سرحمومی مراسمی است که داماد در حمام عمومی مردانه و عروس در حمام زنانه طی مراسم با شکوهی به حمام میبردند و با رقص و پایکوبی و چوب بازی مراسم حنا بندان بعد از شستن و کیسه کشی داماد انجام میدادند و در مراسم حنا بندان آواز امشب حنا میبندیم… بر دست و پا میبندیم … را به صورت گروهی میخواندند؛
و درپایان لباس نو بر عروس و داماد و اقوام نزدیک آنها میپوشانند که این مراسم گاهی تا سحر طول میکشید و مقدمه مراسم عروسی است که در بعد از ظهر روز بعد برگزار می. افراد دعوت شده در صحن حمام جمع میشدند اما جوانان و افراد غیر مدعو تا پایان مراسم در بیرون از حمام جمع می شدندو شوخی و بازی سیاه بازی و انتر بازی درمیآوردند.
• بردن هدایا و خمچه برای عروس
هدیه دادن داماد برای نامزدش نیز یک امر اجباری بودهاست در این شب به داماد این امتیاز بزرگ داده میشد که با بردن هدیه برای نامزدش بتواند شب در خانه با او در یک اتاق و دوتایی بخوابد.
داماد تا قبل از شب زفاف فقط در مناسبتهای خاص و از جمله شب چله مجاز به خوابیدن با نامزدش بودهاست که به آن نامزد بازی میگفتند. در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است.
یکی دیگر از جشنهای ایرانی چله تموز است که عکس چله زمستان است و آن طولانیترین روز سال است که هنوز هم در خراسان جنوبی گرامی داشته میشود.
آذربایجان (شرقی و غربی)
در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچهای تزیین شده به خانهٔ تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین میکنند و به خانهٔ عروس میبرند.
کردستان
در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد که به همان نام قدیمیش «شو چله» خوانده میشود و در شهر سنندج مرکز استان کردستان از قدیم اکثر خانهها غذای دلمه و نان سنگک برای پذیرایی از مهمانها آماده میکنند و این به صورت سنتی در این شهر تبدیل شدهاست.
بوشهر
مردم استان بوشهر نیز همچون دیگر ایرانیها، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگترها میگذرانند. هندوانه در شب یلدا در بوشهر کاربرد زیادی دارد.
دشت گرگان
در استان گلستان شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته میشود. در این شب همه مردم به خانه پدر بزرگها و مادر بزرگها رفته و ضمن دورهمنشینی پیرامون کرسی و خواندن فال حافظ و فردوسی خوانی و نَقل اندازی (داستانهای شفاهی)
به خوردن تنقلات و میوهجات خصوصاً میوههای باغی و جنگلی از قبیل هندوانه، انار، لیمو و پرتقال، ولیک و کندس و شیرینیهایی مانند مَت و کَسمَک میپردازند و با خوردن و نوشیدن و شنیدن صحبتها و داستانهای بزرگترها، شب را به صبح میرسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکیها است.
فارس
سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاجها و خرما و رنگینک برای گرم مزاجها موجود است.
حافظخوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چلهنشینان شدهاست.
همدان
همدانیها فالی میگیرند با نام فال سوزن. در گلپایگان قدیم هم شب یلدا این رسم بود. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی بهطور پیاپی شعر میخواند. دختر بچهای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی که نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند.
همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقهاست در این شب خورده میشود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مویز نیز خورده میشود که از معمولترین خوراکیهای موجود در این شهرستانهاست.
همچنین درآجین میوه و تنقلات برای دختری که نامزد شده ازطرف خانواده داماد برده میشود و این از رسوم قدیم به جاماندهاست.
استان اردبیل
در اردبیل رسم است که خانوادهها شب یلدا دور هم جمع میشوند و تا پاسی از شب با هم شب نشینی میکنند. هندوانه، انار، پرتقال، تخمه، ماهی پلو و… از جمله خوراکیهایی است که در استان اردبیل مرسوم هست، و در شب یلدا برای تازه عروس هندوانه تزئین میکنند و به همراه هدایای دیگر از طرف خانواده داماد فرستاده میشود.
گیلان
در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد.
«آوکونوس» (آو= آب و کونوس = ازگیل) یکی دیگر از خوردنیهایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود.
در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب میکنند و کمی نمک هم به آن میافزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از هوای گرم اتاق میگذارند.
ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه میشود. آوکونوس در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده یافت میشود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمک در سینهکش آفتاب میخورند.
در گیلان در خانوادههایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کردهاند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس میفرستند.
در این طبق میوهها و خوراکیها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته میشود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولاً ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار میگیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس میگردد.
خوزستان
مردم خوزستان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند.
به خانه بزرگترها رفته و دور هم جمع شده به شوخی خنده گذرانده، آجیل هندوانه انار شیرینی و خرما و لبو و اش و شیرینیهای مختلف از جمله خوراکیهای این آیین کهن است.
قزوین
مردم استان قزوین نیز، همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانهٔ بزرگترها میگذرانند. به عقیدهٔ بزرگترها، آوردن میوههای مختلف خشک و تر و میوههای سرخفام، که به «شبچره» معروف است، همراه با خوراکیهای دیگر شگون دارد و زمستان پربرکتی را نوید میدهد.
در میهمانی شب یلدا، که همه دورِ هم جمع میشدند، مادربزرگها نقش محوری داشتند. در گلپایگان، بهخصوص در بعضی مواقع که مادربزرگها در آوردن تنقلات تأخیر میکنند، کوچکترها شعر «هرکه نیارد شبچره – انبارشو موش بچره» سر میدهند، تا مادربزرگ در آوردن «شبچره» تعجیل کند.
در این شب، اغلب مردم قزوین با خوردن سبزیپلو با ماهیدودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات ازجمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشکلگشا و انجیر خشک، شبنشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره میزنند. به عقیدهٔ مادربزرگهای قزوینی، اگر در این شب ننهسرما گریه کند، باران میبارد؛ اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد، برف میآید؛ و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود، تگرگ میآید.
یکی دیگر از آداب و رسوم «شب یلدا»، فرستادن «خونچه چله» از سوی داماد بهعنوان هدیهٔ زمستانی برای عروس است. در این خونچه، برای عروس پارچه، جواهر، کلهقند و هفت نوع میوه مثل گلابی، هندوانه، خربزه، سیب و به با تزئینات خاصی فرستاده میشود.
لرستان و لکستان
شب چله در میان مردم مناطق لر و لر نشین دارای آداب و رسوم خاصی است و به آن «شو اول قاره» میگویند.
شب نشینی، دید و بازدید اقوام، فال چهل سرو، فال حافظ، پختن غذاهای خاص این شب، دراز کردن شال یا چادری از پشت بام همسایه برای دریافت آجیل و میوه از سوی دیگر همسایگان و خواندن اشعاری به همین منظور از برنامههای ویژه شب یلدا در شهرهای مختلف این نواحی است.
در این شب همچنین مردم با استفاده از گندم، شاهدانه، کنجد و گردو، تنقلاتی خاص تهیه میکنند و با جمع شدن افراد خانواده کنار هم از آن استفاده میکنند.
در لرستان شب چله (شو اول قاره) گندم شیره هم میخورند که از این طریق گندم را در شیره میخیسانند و زردچوبه و نمک را با آن مخلوط میکنند سپس آن را روی ساج برشته میکنند و همراه بادام، گردو، کشمش، سیاه دانه و کنجد مخلوط میکنند.
در لرستان و لکستان شب چله (یلدا=شو اول قاره)، نوجوانان و جوانان با رفتن به پشت بام همسایه خود و دراز کردن شالی، اشعار زیر را بلند بلند میخوانند و همسایه در شال آنها آجیل، شیرینی و میوه و گندم شاهدانه میگذارد.
«امشب اول قاره، خیر د هونت بواره» امشب اول یلدا یا اول زمستان است خیر از خانه ات ببارد.
«نون و پنیر و شیره _ کیخا هونت نمیرد» نان و پنیر و شیره کدخدا (صاحب خانه) خانه ات نمیرد.
«چی به علی کوشک بیاره» چیزی بده علی کوچک یا بچه ات بیاورد…
صاحب خانه کمی آجیل گندم برشته با میوه و شیرینی در شال بچهها میگذارد و بچهها ضمن بالا کشیدن شال و محتویاتش به عنوان تشکر از صاحب خانه، تکرار میکنند:
«امشب اول قاهره نون و پنیر و شیره کیخا هونت نمیرد» (امشب اول یلدا یا اول زمستان است نان و پنیر و شیره کدخدا خانه ات نمیرد) سپس، شال را برمیدارند و به روی پشت بامهای دیگر میروند و دوباره ترانه فوق را میخوانند.
در خراسان بزرگ تا کشمیر شب چله بزرگ مورد تکریم بودهاست. بخصوص در افغانستان، بخشهایی از پاکستان و شمال هند و کشمیر به شب یلدا شب چله کلان میگویند.
بخصوص در میان تاجیکان شب چله کلان (بزرگ) با آیینهایی همراه است. این آیینها شباهت زیادی به آیینهای شب چله ایرانی دارد.
در مزار شریف، همه ساله با نزدیک شدن به آخرین و طولانیترین شب از فصل پاییز که چله بزرگ نام دارد، مردم فرهنگ دوست ولایت بلخ در شمال افغانستان با آداب و رسوم خاص خود به استقبال این شب میروند.
خوراکیها
برای جشن گرفتن میلاد مهر، سفرهای پهن میشود که به آن سفره یلدا یا چله میگویند و با انواع خشکبار، انار دان شده یا هندوانه تزئین میشودانار و هندوانه جزو مهمترین ملزومات شب یلدا هستند. همچنین آجیل شب یلدا نیز در ایران طرفدار بسیاری دارد.
برای نیاکان ایرانیها که به آئین مهر دلبستگی داشتند، رنگ قرمز (نماد نور خورشید) گرامی بود. رنگ سرخ انار و هندوانه، و انتخاب سیب قرمز و سنجد در سفره شب یلدا چه بسا اشاره به همین موضوع است.
شاهنامه خوانی از دیگر رسومی ست که از دیرباز در میان ایران مرسوم بودهاست و جز جدایی ناپذیر شب یلدا است. در مدارس نیز به مناسبت شب یلدا مراسم مختلفی برگزار میشود که شاهنامه خوانی، ساخت کاردستی، انشانویسی و اجرای سرود نیز جزو بخش اصلی سین این برنامه هاست
فال حافظ
مرسوم است که در این شب بزرگ خانواده تفألی به دیوان حافظ میزنند و اهل ذوق و شاعری، سرودههای خود را برای دیگران میخوانند. در مجموع اینها آدابی است که از فرهنگ باستانی مهر در میان مردم باقیمانده و هر سال با شب یلدا نو میشود. سالیان سال به سلامتی و خوشی در کنار هم شب یلدا را جشن بگیرید.
برچسبها: انشاء