1- یک کاری کنید که زنتان قادر به «ایفای وظایف» نباشد. البته مراقب باشید آنقدر زیادهروی نکنید که خودتان هم تا آخر عمر از ایفای نقش محروم شوید!!
2-یک کاری کنید که زنتان تمکین نکند. البته اصولا زنهای امروزی زیاد اهل تمکین نیستند و این وظیفه به دوش مردان گذاشته شده که از گرفتن نان تا شستن ظرفها و بردن بچهها به مدرسه و البته امرار معاش به ایفای نقش بپردازند اما با توجه به اینکه چنین مردانی اصولا همین یک زنی که گرفتهاند برای هفت پشتشان بس است؛ قاعدتا مردانی نیاز به راهنمایی دارند که زنشان واقعا از آنها تمکین میکنند.
در این صورت سه هفته جورابتان را نشویید و بعد از زنتان در حال خوردن شام بخواهید که فورا آن را بشوید و کارهایی از این قبیل تا عدمتمکین کند.
3- آنقدر زنتان را اذیت کنید تا به جنون یا امراض صعبالعلاجی مثل سرطان دچار شود. آن وقت در کمال افتخار و مثل یک «مرد» بروید بهطور «قانونی» مجددا ازدواج کنید.
4- سوئیچ ماشین را که مدت بیمهاش تمام شده با مهربانی در اختیار زنتان بگذارید تا در یک بزرگراه تصادف کند. بعد وقتی که به زندان یا جریمه نقدی معادل آن محکوم شد، فورا بروید زن بگیرید.
ضمنا اگر زنتان از آن دسته زنهایی است که در بزرگراه حداکثر با سرعت 20 کیلومتر میراند، خودتان ترتیب یک تصادف ساختگی را بدهید.
5- زنتان را معتاد کنید. فراموش نکنید که «هرگونه اعتیاد» شامل اعتیاد به شکلات هم میشود.
6- آستانه تحملتان را بهقدری پایین بیاورید که هر رفتار او در حکم سوءرفتار یا سوءمعاشرتی باشد که «ادامه زندگی را برای مرد غیرقابل تحمل كند.» اگر افاقه نکرد یک دوربین مخفی کار بگذارید و سپس مثل یک آدم متمدن و در کمال ادب و احترام به زنتان بگویید که قصد ازدواج مجدد دارید، آیا اجازه میدهد؟ مطمئن باشید چنان حادثه خشونتباری در دوربین ضبط خواهد شد که «سوءرفتار» همسرتان را در هر دادگاهی به اثبات خواهد رساند.
7 – شش ماه زنتان را بفرستید مسافرت یا شهرستان پیش خانوادهاش یا کاری کنید که جان بهلب شود و شش ماه از دست شما به خانه والدینش پناه ببرد.