ramazan
ramazan

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

نگاهی به چهره های آخرین افراد باقی مانده از نوع خود در دنیا …

هیچ چیز تا ابد نمی‌پاید. در طول تاریخ، فرهنگ‌ها و سنت‌های فراوانی وجود داشته که اکنون ناپدید شده‌اند. برخی از این فرهنگ‌ها به طور طبیعی از میان رفته‌اند، حال آن‌که بعضی دیگر به دلیل جنگ، بیماری یا تغییر زمانه نابود شدند. گاهی اوقات، تمام تاریخِ یک فرهنگ، تنها بر شانه‌های یک تن سنگینی خواهد کرد. امروز و در این لیست، به سرنوشت مغموم ده نفری نگاه می‌کنیم که تنها بازمانده از نوع خود بودند.

 

 

 

1- پایان شیکرها

شیکرها فرقه‌ای مذهبی در انگلستان بودند که درست پیش از وقوع انقلاب آمریکا وارد این کشور شدند. شیکرها، شاخه‌ای از کویکرها بودند و از آن‌جا که باور داشتند زن و مرد، هر دو از تصویر خداوند به وجود آمده‌اند، جزو مذاهب مهمی به شمار می‌رفتند که برای زن، ارزش فراوانی قائل شده‌اند. رهبر شیکرها، مادر «آن لی» نام داشت و خود را همتای زنِ عیسی مسیح می‌پنداشت.

 

 

شیکرها در ترویج مذهب خود در آمریکا بسیار موفق عمل کردند و خیلی زود جوامع شیکرها در این کشور رونق گرفتند. پیش از وقوع جنگ‌های داخلی در آمریکا، ۴۰۰۰ شیکر در این کشور وجود داشت. آن‌ها زندگی‌ای اجتماعی داشتند و حیات خود را صرف ساخت، کشاورزی و عبادت نموده‌بودند. با این حال، این مذهب مشکلی بزرگ داشت که خواهان تجرّد مؤمنان‌ش بود. مادر آن لی اعتقاد داشت که نزدیکی کردن، یک گناه است (البته خودِ مادر لی ۴ فرزند داشت که هر ۴ نفر آن‌ها در هنگام تولد جان سپرده‌بودند). در نتیجه، تمایل ایمان به این مذهب کاهش یافت. جنگ‌های داخلی که آغاز شد، از تعداد مؤمنان این آیین هم کاسته شد و روستاهای شیکرها از سوی آن‌ها رها گردید. در سال ۲۰۱۰، تنها ۳ شیکر بودند که زنده مانده‌بودند. آن‌ها در روستای ساباتادِی شیکر واقع در مِین زندگی می‌کردند و تلاش می‌کردند تا به شیوه‌ی سنتی خود زندگی کنند و در خانه‌های‌شان به روی مؤمنان احتمالی جدید این مذهب باز بود.

 

 

 

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

 

 

2- آخرین تاسمانیایی، تروگانینی

تروگانینی آخرین فردی بود که خون نژاد تاسمانیایی را بطور کامل در رگ‌های‌ش داشت. مردمان هم‌قبیله‌ی این زن، ۴۵۰۰۰ سال در این جزیره سکنی داشتند، اما با ورود ساکنان اروپایی به این سرزمین، جنگی طولانی و خونین میان آن‌ها در گرفت و همگی نابود شدند. مهاجران اروپایی نه تنها با ساکنان بومی منطقه با زبان داغ اسلحه سخن گفتند، بلکه میان آن‌ها بیماری‌هایی شیوع دادند تا بطور کامل ۲۰۰ بومی باقیمانده در منطقه را نیز نابود نمایند.

 

 

 

در این میان یک واعظ انگلیسی با حسن نیت به نام «جرج آگوستوس رابینسن»، گمان می‌کرد که می‌تواند با سکنی دادن بومیان در جزیره‌ی فلیندرز، از زندگی آنان محافظت نماید. او برای این کار، تروگانینی را که دختری نوجوان بود، استخدام کرد تا همراه او سفر کند و در امر ترجمه کمک نماید. تروگانینی دختر رئیس قبیله‌ای بومی بود و شوهرش توسط مهاجران به قتل رسیده‌بود. اما رابینسون در نهایت از ادامه‌ی هدف‌ش منصرف شد و تروگانینی رها گردید. او که دیگر جایی را برای رفتن نداشت، به گروهی از تاسمانیایی‌ها پیوست که دست به جنایت و دزدی از مهاجران می‌زدند تا بتوانند از خود محافظت کنند. در نهایت تروگانینی گرفتار شد و به جزیره‌ی فلیندرز فرستاده شد. آن‌جا بود که فهمید این جزیره بیشتر یک زندان است تا یک پناهگاه. افراد تاسمانیایی این اردوگاه یک به یک مردند و از آن میان، تروگانینی تنها کسی بود که زنده مانده‌بود.

 

 

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

 

 

3- آخرین ناواژو در ووپاتْکی

منطقه‌ی ملی ووپاتکی در آریزونا، تاریخچه‌ای غنی دارد. در طول ۱۱۰۰۰ سال، قبایل و جوامع مختلفی در این منطقه سکونت کردند، از جمله اقوام سیناگووان که در حدود ۸۰۰ سال قبل در آن‌جا دهکده‌ای دیدنی برای خود بنا نمودند. اخیراً بازماندگان مدرن قبیله‌ی هوپی در کنار چند نفر معدود که از قبیله‌ی ناواژه به جای مانده‌اند، در این منطقه زندگی می‌کنند.

بیشتر افراد ناواژو در سال ۱۸۶۴ از سرزمین ووپاتکی به زور رانده‌شدند. در آن سال ارتش آمریکا آنان را مجبور کرد از آریزونا به نیومکزیکو بروند که این واقعه با عنوان «پیاده‌روی طولانی» در تاریخ معروف است. در نهایت چند تن از اهالی ناواژو بازگشتند و در محل اولیه ساکن شدند اما دولت آمریکا در سال ۱۹۲۴، این منطقه را به عنوان پارک ملی اعلام کرد.

 

 

 

تنها به ناواژوهایی که قبلاً در محل بودند، اجازه‌ی ادامه‌ی سکونت در آن‌جا داده شد. یکی از آن‌ها، «استلا پِشالاکای اسمیت» بود. او درست یک ماه پیش از تصویب قانون جدید در ووپاتکی به دنیا آمد. وقتی که استلا بمیرد، خانواده‌ی او بابد به منطقه بیایند و ملک را تخلیه کنند و بلافاصله محل را ترک کنند، چرا که اجازه‌ی اقامت در منطقه را نخواهند داشت. با مرگ استلا، او آخرین ناواژویی خواهد بود که توانست در ووپاتکی زندگی کند.

 

 

 

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

 

 

 

4- آخرین نینجا

جینیچی کاواکامی، یک پروفسور دانشگاه، رئیس موزه و مهندس ۶۳ ساله است که شدیداً ادعا می‌کند آخرین فرد بازمانده از نسل نینجاهای افسانه‌ای ژاپنی است. او تمرینات نینجوتسو را از ۶ سالگی آغاز کرد. مهارت‌های کاواکامی افزایش یافت و به عنوان بیست و یکمین رئیس گروه نینجاهای «بان» انتخاب شد که تاریخچه‌ای ۵۰۰ ساله دارد. در حالی که انتظار می‌رفت او نیز به سنت گذشتگان به آموزش سرّی نینجاها بپردازد، ناگهان اعلام نمود که تکنیک‌های نینجاها در دنیای جدید جایی ندارد. بنابراین او برای گروهِ بان، پس از خود جانشینی تعیین نخواهد کرد!

 

 

در مقابل، برای حفظ این سنت باستانی، کاواکامی زمان زیادی را صرف مطالعه‌ی تاریخچه‌ی نینجاها و تکنیک‌های آنان کرده‌است. او موزه‌ی نینجاها را در ایگاریو اداره می‌کند و به جمع‌آوری و حفظ کتیبه‌های مخفی این گروه می‌پردازد، از جمله دستورالعمل‌های سموم! اتفاقاً این سموم یکی از دلایلی است که باعث شده کاواکامی ادعا کند دیگر آداب نینجا بودن در دنیای امروز جایی ندارد، چرا که نمی‌تواند کارکرد این سموم را امتحان نماید.

 

 

 

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

 

 

 

5- بازماندگان آخرین کشتی بردگان

پنجاه سال پس از آن‌که آمریکا تجارت بین‌المللی برده‌ها را غیرقانونی اعلام کرد، همچنان برده‌های زیادی بطور غیرقانونی قاچاق می‌شدند. یکی از این برده‌ها «کوجو لوییس» نام داشت. او مسافر یکی از آخرین کشتی‌های انتقال بردگان بود که سه سال پس از ابطال کلی این تجارت، سوار آن شده‌بود. کوجو در سرزمینی متولد شد که امروزه بِنین شناخته می‌شود و و با حمله‌ی انتقامجویانه‌ی یکی از سلطان‌ها، به اسارت رفت. کوجو به عنوان یک برده فروخته شد و با کشتی کلوتیدا، به آلاباما رفت.

 

 

سفر ۴۵ روزه‌ی دریایی به خودیِ خود خطرناک بود و این وخامت، با نفْس غیرقانونی تجارت برای بردگان و خدمه‌ی کشتی بیشتر هم می‌شد. کوجو بعدها به نویسنده‌ی به نام «زورا نیل هِرستِن» گفت که شرایط سفر تا چه اندازه وحشتناک بوده‌است. برده‌ها را برهنه در محلی تنگ و تاریک نگه می‌داشتند و کلوتیدا با وحشت حمله‌ی دزدان دریایی، نیروی دریایی و طوفان سینه‌ی دریا را می‌شکافت و به پیش می‌رفت. حتی زمانی که به مقصد رسیدند هم برده‌ها را بایستی پنهان نگه می‌داشتند تا در نهایت میان مزارع مختلف، تقسیم گردند.

 

 

کوجو به مدت ۵ سال تا به دست آوردن آزادی‌اش، برده باقی ماند. او و هم‌سفران‌ش در کشتی کلوتیدا بعداً به محلی به نام شهرک آفریقایی منتقل شدند که از صاحب سابق‌شان خریداری شده‌بود. کوجو بعد از آن در آن‌جا زندگی کرد و تا سال ۱۹۳۰ در شهرک آفریقایی تا پایان عمرش زندگی کرد، طولانی‌تر از سایر ساکنین شهرک آفریقایی.

 

 

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

 

 

 

۶- پایان آوانگ باتیل

آوانگ باتیل یک سنت داستان‌سرایی شفاهی و نمایشی در مالزی است. در این آیین، داستان‌سرا قصه‌اش را در حال کوبیدن بر یک درام برنجی (همان باتیل) اجرا می‌کند. معمولاً این سنّت با سوزاندن یک بخور آغاز می‌گردد که محل داستان‌گویی پاک شود. معمولاً داستان‌سرا از چندین ماسک برای کار خود استفاده می‌کند و وسایلی مانند دستمال‌ به همراه دارد تا داستان خود را آرایش دهد و خود این کاربرد دستمال‌ها، با مراسمی همانند جشن  شیوه‌ای طنازانه مورد استفاده قرار می‌گیرند.

متأسفانه سنت آوانگ باتیل و داستان‌سرایی در سراسر مالزی و حتی مناطق روستایی، رو به زوال نهاده‌است و این در حالی است که هنوز سنت‌هایی وجود دارند که برای بقا، در تلاش‌ند. با روی آوردن مردم به سمت ابزارهایی مانند تلویزیون  و سایر وسایل سرگرمی مدرن، حفظ چنین سنت‌هایی بسیار دشوار به نظر می‌رسد. در حال حاضر، تنها یک نفر است که هنوز سنت آوانگ باتیل را اجرا می‌کند: رُملی محمود که بیش از ۵۰ سال سن دارد. محمود قصد ندارد این هنر را به کسی دیگر آموزش دهد، چرا که عقیده دارد که افسانه‌های این سنت بسیار کهن‌تر و طولانی‌تر از آن هستند که در حوصله‌ی مخاطب مدرن بگنجند. بنابراین این سنت با مرگ وی، به‌طور کامل از میان خواهد رفت.

 

 

 

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

7- آخرین دُن

در سال‌های ۲۰۰۰، نیویورک هنوز در وحشت «پنج خانواده» کاسا نوسترا بود «جان گُتی»، رنیس خانواده‌ی جنایتکار گامبینو، در زندان درگذشت. رؤسای خانواده‌های مافیایی جنووِس و کُلُمبو هم زندانی شدند. در این میان «آل دی‌آرکو» از خانواده‌ی لوشِس به خانواده‌های مافیایی پشت کرد و یک شاهد دولتی شد.

 

 

 

رئیسی که هنوز گرفتار نشده‌بود، «جوزف ماسینو» از خانواده‌ی بونانو بود و رسانه‌ها او را «آخرین ذُن» می‌خواندند. ماسینو در شرایطی پدرخواندگی خانواده را به‌دست آورده‌بود که با رقبای جناح‌های مخالف، درگیری خون‌باری داشت. در آن زمان گمان می‌رفت که ماسینو چند تن از رقبای‌ش را به قتل رسانده‌است. امروزه دن ماسینو یک شاهد دولتی است و به دولت فدرال برای جمع‌آوری مدارک علیه خانواده‌های مافیایی کمک می کند. خانواده‌ی بونانو هنوز هم وجود دارد، اما دیگر از آن امپراتوری پردبدبه‌ی تبهکارانه، خبری نیست!

 

 

 

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

 

 

8- آخرین رئیسِ کنگو گامی

کنگو گامی یک شرکت ساختمانی ژاپنی است که پیشینه‌ی ان به سال ۵۷۸ پس از میلاد مسیح می‌رسد. تخصص این شرکت، بنای معابد بودایی بود که متضمن کارکرد طولانی‌مدت آن شد. در طول ۱۴۰۰ سال، ریاست شرکت در خانواده‌ی کنگو باقی ماند. ریاست شرکت بر اساس سنت ژاپنی که هرکس پس از وجوب شرایطی، ثابت نمود که لایق‌ترین فرد است، به رؤسای مختلف رسید.

 

 

با آغاز سال‌های ۱۹۹۰، بالاخره مدرنیته بر سنت ساختمان‌سازی خانواده‌ی کنگو غلبه کرد. همزمان با کاهش مشتریان خواهان خدمان آن‌ها، شرکت پول هنگفتی را به خاطر سرمایه‌گذاری بد در املاک و مستغلات از دست داد. ماساکاسو کنگو، که چهلمین رئیس شرکت کونگو به شما می‌رفت، با یک تصمیم دشوار مواجه شد: اخراج کارگران شرکت. بدهی‌های شرکت هر روز رو به فزونی می‌نهاد و او در نهایت مجبور به فروش میراثی شد که بیش از ۱۴۲۲ سال در دست خانواده‌اش بود و به این ترتیب، آخرین رئیس شرکت کنگو شد. شرکت کنگو گامی امروزه هم وجود دارد، اما حالا خود یک شرکت وابسته به شرکت ساختمان‌سازی بزرگی در ژاپن است.

 

 

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

 

 

 

9- آخرین حکاواتی

آوانگ باتیل، آخرین سنت داستان‌سرایی در حال مرگ نیست. حکاواتی یک سنت داستان‌سرایی در کشور سوریه است که عجیب نیست با وضع فاجعه‌بار این سرزمین در حال از میان رفتن باشد. بخشی از این سنت، مانند همتای مالزیایی خود، بر مبنای نمایش و بخشی دیگر بر اساس روایات تاریخی است. داستانسرای این سنت که او هم حکاواوتی نامیده می‌شود، با استفاده از لوازم، لهجه‌ها و حتی مشارکت مخاطبان، داستان‌هایی را از تاریخ عرب نقل می‌کند. آن‌چه که حکاواتی را جالب توجه می کند، نحوه‌ی اجرای آن است. حکاواتی نمایش خود را به جای آن‌که با دوره‌گردی اجرا کند، همیشه در قهوه‌خانه‌ی و کافه‌ی همیشگی اجرا می‌کند و این مخاطبان او هستند که برای دیدن‌ش، بایستی به آن محل بیایند. داستان‌های حکاواتی طبیعتی سریال‌مانند دارند و چندین خوانش لازم است تا یک داستان تکمیل گردد، این موضوع البته، از ویژگی های اشعار حماسی عربی است. این داستان‌ها که بسیاری از آن‌ها را در قالب داستان‌های «هزار و یک شب» می‌شناسیم، در سبک محاوره ای منحصر به‌فردی برای مخاطبان اجرا می‌شود و به انتقال راحت‌تر آن‌ها، کمک می کند.

 

 

 

باور بر این بود که «ابو شادی»، آخرین حکاواتی برجای‌مانده در خاک سوریه باشد. بسیاری از مخاطبان او، مردانی ۶۰ ساله بودند که عادت داشتند از کودکی برای تماشای حکاواتی بیایند. ابو شادی معتقد بود یکی از دلایل اصلی کاهش حکاواتی، این است که مخاطبان منظم روز به روز کاهش می‌یابند. مخاطبانی که به سبک نمایش به خوبی پاخ می دهند و در عوض در حکاواتی شور ایجاد می‌کنند. تغییر جمعیتی در دمشق و شهرهای دیگر سوریه منجر به این شد که مخاطبان در میانه‌ی جنگ و مصایب آن، دیگر حال و شوری برای داستان‌های ابو شادی نداشته‌باشند. با این وجود ابوشادی سنت را با افتخار هر روز اجرا کرد تا آن که در سال ۲۰۱۴ فوت کرد و آخرین حکاواتیِ سوریه هم از میان رفت.

 

 

 

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

 

 

 

10- آخرین یهودی در افغانستان

«زابلون سیمینتوف» صاحب یک کبابی کوچک در کابل است. این کبابی، درون کنیسه‌ای وجود دارد که زابلون امیدوار است تعمیر و بازسازی گردد. زابلون، آخرین یهودی بازمانده در افغانستان به شمار می‌رود.

 

 

 

در میان هرج و مرجی که در طول بیست سال گذشته خاک افغانستان را فرا گرفته‌است، بسیاری از اقلیت‌های مذهبی این کشور را ترک گفته‌اند. مسیحیان افغان و همچنین هندوها، از افغانستان خارج شده‌اند. زابلون از سال ۲۰۰۵ به بعد، آخرین یهودی افغانستان است. تنها بازمانده از مذهبی که در این سرزمین، پیشینه‌ای ۱۱هزار ساله‌ داشت. همسر و فرزندان زابلون همگی به اسرائیل مهاجرت کرده‌اند، اما زابلون همچنان احساس تعلق خاطری به کشورش دارد که به او اجازه نمی‌دهد از افغانستان خارج شود. با آن که همسایگان زابلون او را به خوبی می‌شناسند، او همچنان اقدامات احتیاطی را فراموش نمی‌کند. مثلاً وقتی بیرون می‌رود عرق‌چین خود را از سر بر می‌دارد و در تبلیغات‌ش ذکر نمی‌کند که کبابی‌اش توسط یک یهودی اداره می‌شود. با آن که افغانستان دیگر تحت اشغال آمریکا نیست، اما همچنان رستوران او ضرر می‌دهد. شاید زابلون هم کم‌کم به این نتیجه می‌رسد که راهی جز ترک وطن‌ش ندارد و به این ترتیب، افغانستان آخرین یهودی‌اش را هم از دست بدهد.

 

 

 

 

 

 

سرنوشت 10 فرد مغموم و باقیمانده از نوع خود در جهان + عکس

 

 

 


راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان