ramazan
ramazan

داستان واقعی 48 ساعت زنده ماندن در سردخانه

داستان واقعی 48 ساعت زنده ماندن در سردخانه

ماجرا و داستان واقعی 48 ساعت زنده ماندن جانباز دشتستانی درسردخانه از زبان خودش

 

درحالی که بر ویلچر نشسته بود به استقبالمان آمد و با دیدن فرماندار و مسوولان شهرستان احساس خوشحالی و شعف باورنکردنی داشت طوری که این احساس و اعتماد به نفس بالا باعث شادی مهمانان شده بود و ما را به اتاق پذیرایی خود دعوت کرد.

دراین اتاق تصویر بزرگی از رهبر معظم انقلاب در جبهه های جنگ در دوران دفاع مقدس و تصاویری از دوران جبهه و جنگ این جانباز خودنمایی می کرد.

جانباز دوران هشت سال دفاع مقدس درهمان حالت نشسته بر ویلچر آغاز سخن کرد و گفت: حضور شما مسوولان باعث شادی روحیه ما جانبازان و خانواده هایمان می شود و بسیار خوشحالم و دست شما مسوولان را می بوسم.

قادری افزود: باید به جمهوری اسلامی ایران و نظام اسلامی به این خوبی افتخار کنیم.

 

وی درباره چگونگی جانبازشدنش دردفاع مقدس بیان کرد: به عنوان بسیجی داوطلب خط شکن و تک تیرانداز در جبهه حضور داشتم و درسال 1361 درعملیات بیت المقدس درمنطقه فکه فتح المبین بر اثر اصابت خمپاره زخمی و بیهوش شدم که با کمک نیروهای امدادی و پزشکی به بیمارستان دزفول انتقال یافتم.

قادری ادامه داد: براثر شدت جراحات وارده به بخش های اصلی بدن مغز و اعصاب و بیهوشی کامل، با تشخیص مجموعه تیم پزشکی بیمارستان مرا به عنوان شهید به سردخانه انتقال دادند، طوری که 48 ساعت درسردخانه بیمارستان دزفول نگهداری شدم تا این که فردی به نام علی عباسی از اهالی شهر خورموج شهرستان دشتی استان بوشهر که برای تجسس و هویت برادر شهیدش به سردخانه بیمارستان آمده بود، آنجا متوجه زنده بودنم شد.

وی گفت: عباسی درب سردخانه را که باز کرده بود، دیده بود که روی آن قسمت پلاستیک که مقابل دهان و بینی ام قرار داشته بخار زده، او سپس دستش را روی سینه ام گذاشته و احساس کرده بود که قلبم کار می کند و به سرعت به رییس بیمارستان و کادر پزشکی اطلاع داده بود.

قادری ادامه داد: رییس بیمارستان و کادرپزشکی با دیدن این صحنه فوری مرا از سردخانه خارج و برای مداوا و درمان اساسی به شیراز اعزام می کنند.

جانباز دوران دفاع مقدس گفت: با وجودی که در بیهوشی کامل بودم و سرم نیز ضربه شدید و فرورفتگی داشت در بیمارستان نمازی شیراز مورد معالجه قرار گرفته و پس از 45 روز به هوش آمدم.

 

 

وی گفت: نزدیک به دو سال در این بیمارستان بستری بودم و پس از مدتی با دست و پای چب شروع به راه رفتن کردم و پس از بهبودی نسبی از بیمارستان مرخص شدم.

قادری افزود: چهار ترکش در ناحیه سر و زیر گلو دارم و ترکشی نیز در قسمت های نخاع است که علاج ندارد.

وی گفت: از وضعیت جسمی خود با وجود محرومیت از یک دست و پا نسبت به دیگر دوستانمان که شرایط جسمی آنها از من هم بدتر است راضی و شاکر هستم.

قادری، تنها آرزوی خود را سلامتی رهبر معظم انقلاب، موفقیت مسوولان نظام و خوشحالی مردم عنوان کرد و گفت: هیچ ادعا و توقعی ندارم.

این جانباز هفت پسر و دو دختر دارد که آنها را نعمات بزرگ الهی برای خود و همسرش می داند و شکرگزار است.

فرماندار دشتستان دراین دیدار گفت: وقتی در جمع شما جانبازان حاضر می شویم افتخار می کنیم روحیه بالای ایثارگری شما باعث اعتماد به نفس بیشتر ما مسوولان در خدمت رسانی به مردم می شود.

 

 

ارسلان زارع افزود: جانبازان حماسه ای آفریدند که تاریخ مانند آن فداکاری ها را به خود ندیده و ما محتاج دعای آنها هستیم و به شما که دین خود را به دین و مملکت ادا کردید، افتخار می کنیم.

فرماندار دشتستان اضافه کرد: بی شک سرافزاری امروز ما مرهون فداکاری های مردانی است که در سالهای نه چندان دور، جان خود را در طبق اخلاص نهادند و از این مرزوبوم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دفاع کردند.

زارع ادامه داد: امروز بر ما لازم است تا آن فداکاری ها را ارج نهاده و سینه به سینه حفظ کنیم تا سرمشق و چراغ راهی برای آیندگان باشد.

رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان دشتستان گفت: علی قادری از جانبازان 70 درصدی است که در عملیات سال 1361 بیت المقدس در منطقه فکه مجروح شد.

 

 

احمد ملک زاده افزود: وی بر اثر شدت جراحات در بخش هایی از مغز با بیهوشی کامل به مدت 48 ساعت در سردخانه بیمارستان دزفول به سر برد.

وی بیان کرد: این جانباز هم اکنون از ناحیه دست و پا فلج و بر اثر موج انفجار ترکش هایی که در بدن دارد، جانبار اعصاب و روان است.

در پایان این دیدار این جانباز شعر و متنی که به یاد روزهای جبهه و جنگ سروده بود برای جمع قرائت کرد.

شهر برازجان با 100 هزار نفر جمعیت مرکز شهرستان دشتستان در فاصله 65 کیلومتری شرق بوشهر واقع است. ک/2

7213/6043


راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان