یکی از روستای شگفت انگیز در ایران را ببینید/ لی لی پوت ها

یکی از روستای شگفت انگیز در ایران را ببینید/ لی لی پوت ها

یکی از روستای شگفت انگیز در ایران را ببینید/ لی لی پوت ها

 

در ایران روستاهای شگفت‌انگیز و تماشایی زیادی برای دیدن وجود دارد روستای ماخونیک Makhonik village یکی از هفت روستای شگفت‌انگیز جهان است و به لحاظ شهرت آن به شهر «لی‌لی‌پوت‌ها»، جذابیت‌های حیرت‌انگیزی دارد. با ما همراه باشید.

با روستای ماخونیک خراسان جنوبی آشنا شوید

 

یکی از روستای شگفت انگیز در ایران را ببینید/ لی لی پوت ها

 

هرچند ممکن است که با شنیدن نام ماخونیک اولین چیزی که ذهنتان می‌رسد، روستایی باشد که مردمان آن قدی کوتاه دارند و به روستای آدم کوتوله‌ها معروف شده است؛ اما قطعا بیشتر تعجب خواهید اگر با فرهنگ و باورهای خاص و عجیب و غریب اهالی ماخونیک آشنا شوید.

ماخونیک روستای شگفت‌انگیز و دورافتاده و پنهان در میان کوه‌ها است. روستایی که به خاطر آداب و رسوم و فرهنگی که مردمان زحمت کش و مهربانش دارند، نه‌تنها در ایران بلکه در جهان نیز معروف شده است.

روستای ماخونیک در منطقه ماخونیک و در نزدیکی مرز افغانستان قرار دارد. روستای ماخونیک یکی از هفت روستای شگفت‌انگیز جهان است.

همین دور بودن ماخونیک عاملی برای انزوا و تاثیرپذیری کمتر آن از محیط بیرونی شده است؛ به‌گونه‌ای که مسافران و سیاحانی که در قرن ۱۹ میلادی از این روستا دیدن کردند، از انزوای مردمان آن حیرت زده شدند. ماخونیک حتی تا ۴۰ سال پیش ارتباط بسیار محدودی با جامعه بیرون داشت و از دهه‌های اخیر است که این روستا به برخی از امکانات رفاهی دست پیدا کرده است.

از دیدنی‌های این روستا سنگ سیاه یا سنگ‌نگاره Black stone or lithograph، بنای برج و قلعه، برج گل انجیر، منزل سرگردونی و نادر مرده اشاره کرد. یک برج سنگی در طبقات بالای روستا ساخته شده است؛ به‌طوری که به اطراف روستا اشراف داشته باشد. از این برج جهت دیده بانی استفاده می‌کردند تا در صورت حمله احتمالی دشمن، به همه اهالی روستا اطلاع دهند.

علت نام‌گذاری روستای ماخونیک

 

شاید تنها منبع تاریخی که به توان نام و نشانی از روستای ماخونیک را در آن پیدا کرد، سفرنامه خراسان و سیستان کلنل چارلز اردوارد دبیت باشد که در دوره قاجار و به عهد ناصری به ایران آمده بود و در کتاب خود به توصیف منطقه ماخونیک پرداخته است؛ اما اینکه چرا این روستا به این نام خوانده می‎شود چندین روایت وجود دارد.

گفته می‌شود که که در گذشته‌ عده‌ای از مأموران دولتی به این روستا آمدند و ماخونیکی‌ها به گرمی از آن‌ها استقبال نکردند و با آن‌ها برخورد سردی داشتند و آن‌ها این نام را برای روستا انتخاب کردند. برخی وجود شکافی در کوه نزدیک روستا دلیل این نام‌گذاری می‌دانند که این شکاف ماده ماخونیک نام داشته و به مرور زمان به ماخونیک تغییر نام یافته است.

در برخی اسناد قدیمی نام این روستا مادخنیک ذکر شده است که مرکب از «ماد» و «خنیک» است. ماد در زبان پهلوی و پارسی باستان به ماه تبدیل شده که یکی از معانی آن شهر و مملکت است و درمجموع به ‌نام شهر ماخونیک است.

مردمان روستای ماخونیک چه کسانی هستند؟

 

یکی از روستای شگفت انگیز در ایران را ببینید/ لی لی پوت ها

 

اهالی ماخونیک افغان‌هایی هستند که چندین قرن پیش به ایران مهاجرت کردند و با زبان فارسی و با لهجه خاص محل تکلم می‌کنند. این مردمان اهل تسنن و پیرو ابوحنیفه نعمان بن ثابت، از ائمه چهارگانه اهل سنت هستند و بسیار به آموزش مسائل دینی علاقه‌منداند.

به‌طوری که در این روستا یک موسسه علوم قرآنی وجود دارد و در میان روستاهای منطقه مرکزیت دارد. روستاییان اطراف که از هم‌کیشان ماخونیکی‌ها هستند نیز ترجیح می‌دهند به‌جای مدارس دولتی، فرزندانشان را برای آموزش‌ به مدارس دینی بفرستند.

فرهنگ و آداب و رسوم روستای ماخونیک

 

یکی از روستای شگفت انگیز در ایران را ببینید/ لی لی پوت ها

 

آداب و رسوم و باورهای مردمان ماخونیک بسیار جالب و شنیدنی است و حتما از شنیدن آن‌ها متعجب خواهید شد.

• مهاجرت و رفتن به شهر در بین ماخونیکی‌ها یعنی طرد جامعه و جابه‌جایی آن‌ها نیز منحصر به کلاته‌های منطقه ماخونیک است. آنان حتی با وجود فقر و مشکلاتی که داشته‌اند، حاضر به ترک روستا نمی‌شدند؛ هرچند که برای کارهای موقت و فصلی به‌جای دیگر می‌رفتند که تعداد آن‌ها بسیار کم بوده است.

• در باورها و عقاید ماخونیکی‌ها تجاوز و غارت اموال دیگران معنایی ندارد و مردمانی صلح‌‌طلب هستند که حتی شکار هم نمی‌کردند. بسیاری از آداب و رسوم نیز از نحوه قضاوت تا شیوه کشاورزی و از چگونگی تقسیم ارث تا بازی‌ها، همگی از گذشته‌های دور جریان داشته و اغلب آن‌ها دست نخورده باقی مانده است.

• زمین‌های کشاورزی این روستا کوچک و مینیاتوری بود و رعایت عدالت و شراکت را بسیار رعایت می‌کردند؛ به گونه‎ای که تا حتی یک دانه زردآلو را به چندین قسمت مساوی قسمت می‌کنند. گاهی سهم یک خانواده از درخت عناب تنها چهار دانه عناب در سال است. تا ۸۰ سال پیش نیز گندم را نمی‌شناختند و نان گندم نمی‌خوردند.

• جالب است بدانید این مردمان تا همین ۵۰ سال پیش کارهای عادی و رایج را نیز انجام نمی‌دادند. مثلا چای نمی‌نوشیدند، گوشت هم نمی‌خوردند و سیگار نیز نمی‌کشند و این‌گونه کارها را گناه می‌دانستند. جالب‌تر آن که آن‌ها تلویزیون نداشتند و به آن شیطان می‌گفتند و هرگز اجازه نمی‌دادند کودکانشان تلویزیون تماشا کنند تا جادو نشوند.

• با قرنطینه کردن نیز آشنا بودند و چنانچه فردی بیمار می‌شد، او را به شکافی غار مانند در کوه می‌بردند و مداوا می‌کردند. با این نوع درمان، مردمان روستای ماخونیک به‌دنبال این بودند که از سرایت بیماری به دیگر افراد خانواده جلوگیری شود.

• خویشاوندی در بافت روستا بی‌تاثیر نبوده و بر اساس قوانین اجتماعی روستا، هر شخصی علاوه بر مالکیت خانه خود، مالک محدوده جلوی خانه‌اش نیز هست و به غیر از خانواده و اقوام نزدیک کسی حق ندارد در جلوی خانه‌اش خانه‌ای بسازد.

شغل مردمان ماخونیک

 

آب ‌و هوای ماخونیک و فقر طبیعت در این خطه محدویت‌های زیادی برای این مردمان به وجود آورده است؛ اما ماخونیکی‌ها به‌خوبی با طبیعت سازگار شده‌اند.

کشاورزی و دامداری پیشه اصلی ماخونیکی‌ها پیش از آمدن به این منطقه بوده است. در سال‌ها اخیر نیز عده‌ای از جوانان به کار در معادن سنگ رفتند. صنایع دستی چون قالی‌بافی نیز در روستا رایج شده است.

از آنجایی آب‌وهوای بیابانی این منطقه مناسب پرورش گاو و گوسفند نیست، به‌جای آن به نگهداری و پروررش بز می‌پردازند؛ چون این حیوان در برابر خشک‌سالی مقاوم‌تر است. از ابتدای بهار گله بزها را با چوپان به چرا می‌فرستند. برای چرا رسمی دارند به اسم گُماری که به یک دروه ۱۰ روزه گماری می‌گویند و هر کس به‌ازای هر ۱۰ بز که در گله دارد، باید یک روز به چوپان کمک کند.

ساکنان ماخونیک علاوه بر دامداری به کشاورزی و کشت محصولاتی چون سیر، چغندر، شلغم، جو و یونجه می‌پردازند و همه این‌ها را در زمین‌های مینیاتوری و کوچکی که ابعاد کوچک داشت و با جوی‌های آب بسیار باریک آبیاری می‌شد می‌کارند.

جالب آن که در گذشته این مردمان حتی گندم را نه می‌شناختند و نه کشت می‌کردند و این هم به خاطر شرایط اقلیمی منطقه بوده است. میوه‌های این روستا نیز عناب، زردآلو و انجیر است. درختانی نیز وجود دارد که عام المنفعه هستند و همه می‌توانند از آن استفاده کنند.

پوشاک مردمان ماخونیک

 

یکی از روستای شگفت انگیز در ایران را ببینید/ لی لی پوت ها

 

مردمان ماخونیک لباس‌هایی به مانند بلوچی‌ها دارند و شلوار، پیراهن و دستار می‌پوشند. از آن جا که بز دام رایج در این روستا است، استفاده از موی بز در بافته‌آن‌ها رایج است. لباس‌های زمستانی مانند پیراهن (Baraki)، جره (Jarred) (جوارب)، تبره Tobre، زیرانداز و بند کفش را از موی بز می‌بافند.

کفش‌های محلی آن‌ها کدراک (Kadrak) نام دارد که در گذشته به پا می‌کردند. کدراک را با چوب درخت بنه درست و آن را با نخ‌ها مویی به پا می‌کردند. یک نوع کفش تا همیت اواخر به پا داشتند که به آن چپت (Cappat) می‌گفتند. این کفش تخت آن پلاستیکی بود در بیرجند ساخته می‌شد.

خورد و خوراک مردمان ماخونیک

 

شاید باورتان نشود تا ۱۰ سال پیش ساکنان روستای ماخونیک تنها دو وعده می‌خوردند و در فرهنگ آن‌ها وعده‌ای به نام ناهار وجود نداشت. البته این نحوه غذا خوردن در بسیاری از مناطق اروپا در قرن‌های ۱۰ تا ۱۲ رایج بود.

تا چند دهه قبل ماخونیکی‌ها با گندم آشنا نبودند و غذای سنتی آن‌ها چغندر و شلغم پخته به اسم پختک است و تا سال ۸۴ نیز همچنان قوت غالب آن‌ها بود. پختک که در واقع چغندر و شلغم خشک شده است که آن را به‌صورت‌های مختلف مصرف می‌کردند. از آن آشی به نام کاچی (Kaci) درست می‌کردند؛

به این صورت که ابتدا تکه‌های پختک را در آب جوشانده و بعد مقداری آرد و نمک را به آن اضافه کرده و می‌پختند. پنبه دانه برشته نیز از دیگر غذای ماخونیکی‌ها است که بیشتر در زمستان رایج بود. این پنبه دانه را از طریق مبادله محصولات در بازار بیرجند تهیه می‌کردند.

ماخونیکی‌ها در طی روز تنها دو وعده غذا می‌خوردند و مهم‌ترین غذای آن‌ها پختک بود.
از دهه ۷۰ که گندم به این روستا رسید با آن نان می‌پختند و آن را همراه با کشک می‌خوردند. البته جالب بدانید غذای مردمان ثروتمند روستا کشک بود که آن را با سیر و روغن داغ می‌کردند و خالی یا همراه با پختک می‌خوردند.

البته باید این نکته را گفت که کشک ماخونیک با کشکی که ما می‌شناسیم و مصرف می‌کینم فرق دارد. کشک آن‌ها آردی است که به آن دوغ اضافه می‌کنند و به‌شکل خمیر درمی‌آورند.

سپس خمیر را خشک کرده و آن را دست آس می‌کنند. بعد سیر کوبیده را با روغن تفت می‌دهند و پودر کشک را به آن می‌ریزند و در آخر آب اضافه می‌کنند و به این نحو کشک تهیه می‌شود. این کشک را با نان خردشده می‌خورند.

ماخونیکی‌ها همچنین قروت یا کشک معمولی را با آب می‌ساییدند و با نان یا پختک می‌خوردند. قلورشیر، قلور ترش، سوزی، اشکنه زن کاهل، آب دوغ، گرماس، آب ماست، اشترغاز، تلخو از غذاهای مرسوم روستای ماخونیک در گذشته است.

قد مردم روستای ماخونیک

 

یکی از روستای شگفت انگیز در ایران را ببینید/ لی لی پوت ها

 

یکی از علت شهرت روستای ماخونیک قد مردمان آن است که به همین دلیل به آدم کوتوله معروف شده‌اند و روستایشان را شهر آدم کوتوله‌ها می‌گویند. ازدواج فامیلی ميان كوتاه قدها و نوع تغذيه، باعث شده كه افراد روستای ماخونيک كوتاه قد باشند و در گذشته اکثرا قدشان از ۱/۴۰ بیشتر نبوده است؛ اما در سال‌های اخیر با تغيير وضعيت تغذيه اهالی و مصرف قرص و قطره آهن، نسل جديد بلند قدتر شده‌اند.

معماری روستای ماخونیک و شهر آدم کوتوله‌ها

 

خانه‌های روستای ماخونیک نیز مثل باورهای آن خاص و دیدنی است البته تا حدود ۱۰۰ سال آن‌ها در شیله زندگی می‌کردند. شیله‌ها در واقع شکاف‌های طبیعی و مصنوعی کوه بودند که هنوز بقایای آن باقی مانده است. ماخونیکی‌ها خانه‌هایشان را در کنار همدیگر و به‌صورت فشرده بنا کردند.

خانه‌هایی کوچک که هر چند حیاط، ایوان و حتی پنجره ندارند و کیپ تا کیپ هم ساخته شده‌اند اما با صفا و پر مهر هستند و این نشان از همدلی و وحدت اهالی این روستا است و البته اقلیم نیز نقش زیادی در ساخت این خانه‌ها داشته است.

خانه‌ها ابعاد و اندازه یکسان ندارند و دیوارهای آن مستقیم بنا نشده‌اند. برخی اتاق‌ها چهارگوش، برخی نیم دایره و مثلثی و به‌صورت نامنظم ساخته‌اند. در ورودی نیز کوتاه و کوچک است و پای درگاه ورودی به‌سمت داخل نیز یک تا دو پله وجود دارد.

به‌طور کلی خانه‌ها شامل:

• کرشک: اجاقی است که در کنار دیوار ساخته شده و دودکش نیز دارد.

• کُرکار: کارگاه بافندگی انواع بافته‌های مویی و کرباس است.

• پهلوکرشکی: جایی در کنار اجاق که در آن هیزم و دیگ می‌گذارند.

• جاسفره: محل نگهداری سفره و خمیر کردن آرد

• جادستاس: محل نگهداری دستاس

• جاپالیشن: مکانی است که ظرف سفالی نمک را در آن قرار می‌دهند.

• جافرشی: محل نشستن و پهن کردن زیرانداز

• طاقچه علمی: این طاقچه محل نگهداری کتاب است.

• کندوک: محل نگهدای محصولات و موادغذایی است.

ماخونیک در حال حاضر

 

از دهه‌های اخیر ارتباط ماخونیک با دنیای بیرون از خود بیشتر و بیشتر شده است و مردمان این روستا نیز با تکنولوژی آشنا شدند و برخی از امکانات هر چند کم را به دست آوردند.

در سال‌های اخیر راه روستا ایجاد و آسفالت شده است و علاوه بر این، روستا دارای آب شرب، برق، خانه بهداشت، مدرسه ابتدایی، مکتب‌خانه، حمام و چندین مغازه از جمله خوار و بار فروشی، قصابی، نانوایی، تعمیرگاه موتور و جوشکاری است.

خانه‌های امروزی نیز با مصالح جدید و مقاوم در کنار خانه‌های سنتی و قدیمی ایجاد شده است. عده‌ای از جوانان برای کار به معادن سنگ رفتند. صنایع دستی چون قالی‌بافی به روستا آورده شده است. رژیم غذایی آن‌ها هم تغییر کرده و نان، برنج و گوشت مصرف می‌کنند.

ماخونیک کجاست؟

 

روستای ماخونیک در منطقه ماخونیک استان خراسان جنوبی و در نزدیکی مرز افغانستان واقع است و فقط ۳۰ دقیقه با آن فاصله دارد. این منطقه شامل ۱۲ روستا شامل ماخونیک، کفاز، چاپنسر، توتک، سفال بند، سولابست، لجونگ (سفلی و علیا)، کلاته بلوچ، دامدامه و میش نو، خارستو و جلارو است. روستای ماخونیک بزرگ‌ترین آن‌ها و مرکز این منطقه به شمار می‌رود.
این روستا یکی از جاهای دیدنی بیرجند محسوب می‌شود که در دهستان دُرُح و در ۷۸ کیلومتر سربیشه و ۱۲۵ کیلومتری جنوب شرق بیرجند واقع است.

مسیر دسترسی روستای ماخونیک

 

برای رفتن به روستای ماخونیک باید مسیر خراسان جنوبی را در پیش بگیرد و به شهرستان سربیشه سفر کنید. بعد از آن در مسیر جاده سربیشه، به روستای دُرُح و به ماخونیک خواهید رسید.

• آدرس روستای ماخونیک: استان خراسان جنوبی، ۱۲۵ كيلومتری شهرستان بيرجند و ۷۸ کیلومتری شهرستان سربیشه

See one of the most amazing villages in Iran / Lee Lee Pots


برچسبها:

راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان