جدیدترین اصطلاحی که برای چهره ها و بازیگران در اینستاگرام و شبکه های اجتماعی به کار برده شده است معروف به میم های مشهور!
در ادامه این مطلب از سایت نازوب با میم هاي مشهور و پرطرفدار اینستاگرام و توییتر آشنا خواهیم شد. meme یا میم هایی کـه در شبکه هاي اجتماعی میبینیم، در واقع تقلید کاربران از یک روش یا ترند فراگیر میباشد.
میم ها می توانند ویدیو، عکس یا غیره باشند کـه بر موضوع خاصی تمرکز دارند. بدلیل استقبال گسترده از میم ها، در ادامه با مشهور ترین و جذاب ترین میم هاي پارسی در اینستاگرام و توییتر آشنا میشویم.
«میم» «بـه انگلیسی Meme یا مِم؛ بـه فرانسوی meme»: میم ایده، رفتار یا روشی اسـت کـه از طریق فرهنگ از فردی بـه فرد دیگر منتقل میشود. میم در اینترنت اکثراً بصورت تقلید یک فرد از فرد دیگر، پخش می شود.
میم اینترنتی میتواند یک فکس، ویدئو، سایت، هشتگ، کلمه، عبارت یا حتی یک نادرست املائی باشد. در زیر مشهور ترین میم هاي پارسی را مرور خواهیم کرد.
ماجرا چـه بود؟ سامی همین حالا تقریباً ۱۱ ساله اسـت. او وقتی ۱۱ ماهه بود مادرش این عکس را در ساحل از او گرفت و روی صفحه مجازی خود گذاشت.
عکس با نوشتههاي مختلف و با سرعت نور دستبـهدست شد. او آنقدر مشهور شد کـه حتی از عکسش در تبلیغات بازرگانی هم استفاده کردند.
عکس دیگری در پنج سالگیِ سامی منتشر شد کـه روی آن نوشته شده بود: «پنج سال بعد؛ هنوز یک میم!» و حالا سامیِ ۱۱ ساله بعد از گذشت یک دهه هنوز هم یک میم اسـت.
البته او ازآن میمهاي خوششانس اسـت کـه از همین راه موفق شده برای پدرش کلیهاي جدید بخرد و از اینکه بـه یک میم تبدیل شده خیلی هم خوشحال اسـت؛ بهمین خاطر اسـت کـه با نام «کودک موفق» شناخته میشود.
ماجرا چـه بود؟ حتماً تصویر مرد رکابی پوش و خستهاي را دیدهاید کـه روی تخت نشسته و کاربران شبکههاي اجتماعی روی آن، جملاتی نوشتهاند کـه همه ی را میخنداند.
می دانید این تصویر از کجا آمده اسـت؟ انیمیشنهاي سوریلند را دیدهاید؟ سروش رضایی، انیماتور و صداپیشه ایرانی اسـت کـه با مجموعه آثارش بنام سوریلند با نگاهی طنز بـه مشکلات و نابهنجاریهاي جامعه پرداخته اسـت.
مشهورترین آثار او پرویز و پونه اسـت کـه با استقبال خوبی همراه شده و میلیونها بیننده دارد. بعد از انتشار این پویانمایی، کاربران شوخیهاي جالبی با یکی از عکسهای این انیمیشن کردند. آن جاییکه مرد رکابی پوش روی تخت نشسته و معنی «اسیر شدیم» می دهد.
ماجرا چـه بود؟ «نه میم داره، نه ه داره، نه دال داره. فقط یه دونه ر داره!» چند وقتی هست ویدئوهاي طنزی در فضای مجازی از گفتوگو جالب علی دایی و نام بردن او از «عباس بوعذار» منتشر میشود. ماجرا از این قرار اسـت کـه علی دایی، آن زمان، سرمربی نفت بوده و شجاع خلیلزاده برای سپاهان بازی میکرد.
گویا داور بـه دایی میگوید خلیلزاده بازیکن سپاهان روی فردی بنام محمدی خطا کرده اسـت و بهمین دلیل، کارت گرفته، اما بعداً مشخص میشود فردی بنام «محمدی» اصلا وجود خارجی ندارد و بازیکن مدنظر داور، عباس بوعذار بوده اسـت! همین میشود کـه علی دایی با عصبانیت در آن نشست خبری، نام «عباس بوعذار» را بر زبان میآورد و فضای مجازی را میترکاند.
ماجرا چـه بود؟ مختارنامه در طول این سالها اینقدر از تلویزیون بازپخش شده کـه دیگر هر صحنه و سکانس آن رابه یاد داریم. در طول این سالها بعضی کاربران فضایمجازی با یکی دو صحنه این سریال هم شوخی کردهاند. مثل سکانسی کـه مختار، خسته از روزگار و از بیوفایی کوفیان بـه درختی تکیه داده و با کیان ایرانی درددل میکند.
اما کاربران از این تصویر، برای بیان شوخیهایشان استفاده میکنند. نمونه این شوخیها با بازپخشهاي بسیار زیاد این سریال اسـت. مثلاً کاربری روی این تصویر از قول مختار ثقفی نوشته:
«چـه خبر اسـت کیان؟!» کیان هم در پاسخ می گوید: «ابواسحاق بالاخره جومونگ بـه پایان رسید و نوبت ماست کـه بـه میدان برویم!»
ماجرا چـه بود؟ شمشیری کـه روی دوش یک چهره قرمزپوش خشمگین اسـت، بدنی کـه از وسط نصف شده و آدمهایي کـه شبیه یک قاضی و متهم عمل میکنند!
تصویری شبیه کارتونهاي شاهنامهاي دراین سالها همیشه مشهور بوده اسـت. تصویری کـه با عنوان «چرا کشتیش؟» همیشه شوخیهاي بامزهاي در خودش داشته اسـت.
نمونههایي از این شوخیها را بخوانید:
«چرا کشتیش؟ توی این اوضاع کرونا اومده بود مسافرت!»، «چرا کشتیش؟ اندازه گودزیلا سن داشت، اما بـه آره میگفت: آله»، «چرا کشتیش؟ ساعت ۷ صبح زنگ میزد، میگفت صدای خوابالوتو دوس دارم!»، «چرا کشتیش؟ چون پرسید ساعت قدیمه یا جدید؟» و ….
ماجرا چـه بود؟ بی شک، میمدارترین بازیگر ایرانی، شهاب حسینی اسـت! از بازیاش در «امتحان نهایی» و «جدایی نادر از سیمین» تا «فروشنده» و … آنقدر از شهاب حسینی میم اینترنتی ساختهاند کـه شـما برای دعوا، برای دعوت بـه آرامش، برای سوگند خوردن، برای تعجب کردن و … می توانید از میم مخصوص خود استفاده کنید.
در همین برنامه «همرفیق» هم کاربران، بدون خلاقیت ننشستند و از تصویر مالیدن دستهاي شهاب بـه هم دیگر کـه دراین برنامه خیلی استفاده می شد، برای پیام دست شستن در روزهاي کرونایی کمک می گیرند! مثلاً کاربری روی عکسی از فیلم «امتحان نهایی» نوشته:
«اصلا نمیخوام درس بخونم! میخوام برم شوهر کنم!» دیگری روی تصویری از فیلم «جدایی نادر از سیمین» نوشته: «یه کمی آرومتر، بچه خوابیده! نمیفهمید؟»
ماجرا چـه بود؟ صحنه مشهور بـه «نرو سمیه» را دیگر هزاران بار دیدهایم. آخرین روزهاي سال ۹۴ بود کـه فیلم سینمایی «ابد و یک روز» نخستین ساخته سعید روستایی اکران شد.
حتماً حرفهاي محسن بـه سمیه را یادتان هست؟ جملاتی از سر استیصال و عجز و دیالوگهایي کـه در اوج ناامیدی ادا می شود و بیشتر شبیه التماس اسـت کـه سمیه نرود.
کاربران، اما برای شوخیهایشان از عجز و التماسهاي نوید محمدزاده استفاده میکنند. بیایید چند شوخی بامزه را مرور کنیم:
«نرو سمیه، روزهایي کـه نیستی، هیچ کی بـه مـن پسورد وای فای رو نمیده، میترسن حجم ترافیک تموم بشه!»، «سمیه بـه یحیی گلمحمدی بگو زود قهرمان نشو، اگه زود قهرمان بشی، نمیگن کارت خیلی درسته، میگن بقیه تیما ضعیف بودن!» و…
ماجرا چـه بود؟ اگر اهل گشت وگذار در فضای مجازی و تماشای ویدئوهاي پرطرفدار هرروز جهان باشید، بیشک «خابی لامه» را دیدهاید.
جوان ۲۱ ساله و سیاه پوستی کـه روبه روی دوربین قرار می گیرد و با ویدئوهاي گوناگون شوخی میکند. خابانه لامه، با نام مستعار خابی، این روزها تبدیل بـه ستارهاي شده اسـت کـه تعداد مخاطبانش در نرم افزار تیکتاک بـه بیش از 95 میلیون نفر میرسد.
ویدئوهاي خابی کوتاه اسـت، محتوای طنز دارد و بـه ساده ترین شکل ممکن تهیه می شود. این ایدهها و فعالیتها می تواند درباره یک ابداع بی فایده باشد یا بزرگ نمایی یک حرکت ساده ورزشی.
هرچه هست خابی تلاش میکند تا مشت سازنده ویدئو را برایتان باز کند و ایده اولیهاش را دست مایه طنزهاي خود قرار دهد. دراین بین اما، یکی از عکسهاي او در ایران پرطرفدار شده اسـت.
ماجرا چـه بود؟ شاید بتوان گفت کـه این روزها هیچ بازیگر مردی درآمدزاتر از «دواین راک جانسون» وجود ندارد. «راک» پردرآمدترین بازیگر سینمای سال ۲۰۲۰ شد و برای دومین سال پیاپی توانست بـه پردرآمدترین بازیگر سینما در هالیوود و بـه تعبیری سراسر جهان تبدیل شود.
درسالهاي اخیر این بازیگر تنومند نشان داده کـه میتواند تماشاگران بسیاری رابه سالنهاي سینما بکشاند یا حتی کاربران شبکههاي اجتماعی را سرگرم کند.
نمونه اینها تصویری از راک و مسافر صندلی عقبش اسـت کـه او در عکس هایي کـه ترند شده با آدمهاي مختلفی کـه انگار مسافر تاکسی او هستند، صحبت می کند و با تعجب زیادی، واکنشی رابه صحبتهاي مسافر نشان میدهد کـه فضای خندهداری را تولید میکند.
اگر اهل فضای مجازی باشید، اینروزها عکس پیرمردی کـه بـه یک میم اینترنتی تبدیل شده اسـت را حتماً دیده اید. شخصی کـه تصویرش در صفحات مجازی برای نشان دادن ناکامی ها و اتفاقاتیکه با پیشبینی و انتظارات اولیه تفاوت زیادی دارد، مورد استفاده قرار می گیرد. این شخص آندرس آراتو نام دارد. یک مهندس برق بازنشسته اهل کشور مجارستان.
یک دهه پیش تصویر خودم را در گوگل سرچ کردم و نتیجه مـن رابه شدت شوکه کرد. متوجه شدم کـه عکسم بـه یک میم اینترنتی تبدیل شده اسـت.
کاربران فضای مجازی از لبخند مـن و نوع نگاهی کـه در چشمانم بود، تصور کرده بودند کـه مـن غمگین هستم و برای همین شروع کرده بودند زیر عکسها برایم کامنت هاي دل گرم کننده مینوشتند. عکس زیر را حدودا ۱۱ سال پیش گرفته بودم.
درست زمانی کـه هنوز بعنوان مهندس برق کار می کردم. یک عکاس حرفه اي بعد ازآن کـه عکس هایم را در فیس بوک دیده بود با مـن تماس گرفت و گفت بـه دنبال فردی شبیه بـه مـن اسـت تا در عکس هایش بعنوان مدل از او استفاده کند.
مـن هم کـه عاشق اینکار بودم با خوشحالی پذیرفتم. عکاس مـن رابه استودیویی در بوداپست مجارستان دعوت کرد.
مـا عکسهای مختلف از زوایای گوناگون ودر مکان هاي مختلف گرفتیم و او در مدت دو سال همکاری مان صدها عکس از مـن برای پروژه هاي مختلفش گرفت.
مـن تصور میکردم کـه قرار اسـت شرکت ها و وبسایت هاي مختلف از این عکسها استفاده کنند. اما اصلا انتظار گسترش این میم هاي اینترنتی را نداشتم. بعد از مدت کوتاهی متوجه شدم کـه کاربران و مردم روی عکس هایم متن هایي را مینویسند.
آنها در مورد همسرهایشان میگویند کـه ترک شان کرده اند یا از سرقت هویت شان در فضای آنلاین و خالی شدن حساب هاي بانکی شان صحبت می کنند.
در واقع انها از عکسهای مـن استفاده میکردند، چون تصورشان این بود کـه عکس مـن لبخندی همراه با ناراحتی اسـت و اصطلاحا “خنده تلخی” بر لب دارم.
حالا مهم نیست قضیه «شیب؟ بام؟» باشد و بـه یک تراژدی در زندگی کودکی تبدیل شود یا «نرو سمیه» باشد و مورد استفاده هر طیفی قرار بگیرد؛ مهم این اسـت کـه «خنده بر هر درد بیدرمان دواست!» اما اساسا در فلسفه «میم» قرار نبود بـه چنین مرحلهاي برسد؛ قرار بود ایدهاي خلاقانه و عمیق در هنر و فلسفه باشد.
البته میم هنوز هم میتواند این کارکرد را داشتهباشد اگر شبکههاي مجازی و کاربرانش اجازه بدهند؛ کـه احتمالا نمی دهند. اما آنچـه از خودِ میمها و فلسفه آنها جالبتر اسـت، این اسـت کـه هر کدام قصهاي دارند و کاربران اغلب قصه آنها را نمیدانند. این عکسهای میتوانند آشنا و خندهدار باشند، اما قصه آنها احتمالا ناآشناست.
مطالب مرتبط :
تولید روزانه 100 کیلو مدفوع انسان در کره شمالی به دستور کیم جونگ اون
کالج میمون ها در تایلند برای باسواد کردن میمون ها + عکس
بدترین دردهایی که یک انسان در طول عمرش دچار میشود از شکستگی آلت تناسلی تا …
پرنده هایی که تا لحظه مرگ به همسر خود وفادار هستند + عکس