آرایشگاه های زنانه از آن مکان هایی است که هر طرفش پر از سوژه است . از انواع کارهای محیر العقولی که برای زیباسازی خانم ها انجام می شود گرفته تا کارهای جانبی مثل خرید و فروش ادوات زیبا ساز برای همه اقشار و همه سنین. اما کار کردن در یک آرایشگاه زنانه از آن دست کارها است که بر عکس ظاهر جذاب و شیکی که دارد پر زحمت و گاهاً طاقت فر سا ست .
قدم اول،راضی کردن مشتری
مثل همه کارهای دیگر آرایشگر خوب بودن هم برای خودش قوانینی دارد. قدم اول راضی کردن مشتری است .
البته ممکن است که این کار به نظر ساده بیاید، ولی مهناز کسی که تقریباً هفت سال سابقه کار در آرایشگاه را دارد در این باره می گوید :"سخت ترین قسمت کار ما ، راضی کردن مشتری است . خیلی از مشتری ها خودشان نمی دانند که چه چیزی واقعاً به قیافه شان می آید و صرفاً به خاطر اینکه مدلی را دیده اند که خوششان آمده است ،اصرار به استفاده دارند، اما در آخر کار وقتی نتیجه آن چیزی نیست که می خواهند ایراد کار را از آرایشگر می دانند."
مینا هم که خودش تا به حال دو تا آرایشگاه داشته است معتقد است : "برخی از مشتریان همه چیز را به عهده آرایشگر می گذارند تا در آخر کار مجالی برای اعتراض داشته باشند . تجربه این همه سال کار می گوید که باید انتخاب را به عهده خود مشتری گذاشت و همان کاری را انجام داد تا او می خواهد ."
فروزان البته در این زمینه نظری مخالف با بقیه دارد و معتقد است :"ما به عنوان کسی که سال ها در این کار تجربه داریم خوب می دانیم که به هر قیافه ای چه چیزی می آید . مهم نظر ما است و شاید چیزی از دیدگاه مشتری خوب باشد ولی از نظر کار حرفه ای نباشد این طوری به سابقه کار آرایشگاه هم لطمه وارد می شود . من همیشه همان کاری را که به صلاح مشتری می دانم انجام می دهم."
قدم دوم ،شیک بودن
ظاهر آرایشگر در جلب مشتری بسیار موثر است . حتی برخی از آرایشگران از نام های مستعار و فانتزی در محیط کارشان استفاده می کنند البته پسوند"جون" که در ادامه همه نام ها می آید هم جزو لاینفک آن است .
"کتی جون " که اسم شناسنامه ای اش زری است در این باره می گوید : در این مدتی که کارکردم فهمیدم که تنها چیزی که در جذب مشتری مهم است ظاهر و اسم دهان پر کن است . خیلی ها نوع کاری که انجام می شود اصلاً برایشان مهم نیست ،بلکه کلاس کار آرایشگاه و آرایشگران بیشتر برایشان مهم است .
"بتی" هم با اشاره به تاثیر قیمت های سرسام آور ،در مورد ظاهر آرایشگر هم می گوید :"علاوه بر قیمت زیاد که به نوعی مشتری را راضی نگه می دارد،ظاهر آرایشگر هم در ارائه کارهای جدید خیلی مهم است . وقتی مشتری کار جدیدی را روی ظاهر آرایشگر می بیند، همین را می خواهد . من خودم هر چیز جدیدی را که استفاده می کنم همان مشتری زیادی پیدا می کند ."
خواهی نشوی رسوا …
الهام که چند ماهی بیشتر نیست این شغل را شروع کرده و به تازگی دوره آزمایشی اش را به پایان رسانده است می گوید :"محیط آرایشگاه های زنانه همه جا یکسان نیست .خیلی ها برای این که خودشان را با کلاس نشان بدهند و زودتر با محیط اخت شوند، همان کارهایی را انجام می دهند که باقی می کنند. من حتی کسی را می شناختم که به خاطر محیط کارش روزی چند تا سیگار می کشید و حالا بعد از چند سال سیگاری حرفه ای است ."
مونا هم در ادامه حرف های الهام می گوید:"البته فقط سیگار نیست . مثلا همین تتوی ابرو یک زمانی مد شده بود و همه آرایشگر ها این کار را انجام می دادند . حتی من یادم هست که جای قبلی که کار می کردم دختر هفده ساله ای بود که این کار را انجام داده بود و بعد هم پشیمان شد."
وقتی تخصص حرف اول را می زند
چند سالی هم هست که تخصص محوری در آرایشگاه ها جای خود را باز کرده است و مثل قدیم نیست که یک نفر یک تنه تمام کارهای آرایشگاه را انجام می داد . امروز مدیریت آرایشگاه ها افراد مختلف را با تخصص های گوناگون استخدام می کند . مثلا یک نفر به عنوان کالوریست که انواع رنگ و مش و کارهایی از این دست را انجام می دهند و …
لیلا که کارش را با دستیار بودن شروع کرده، در این باره می گوید : این خیلی خوب است که هر کسی در کار خاصی تخصص داشته باشد، اما این در صورتی است که واقعاً توانایی و تخصص حرف اول را بزند. بارها برای من پیش آمده که مجبور شدم به عنوان دستیار کسی کار کنم که اصلاً چیزی بلد نبود، ولی به خاطر این که با مدیریت آشنا بوده و یا فلان مدرک را از کشور خارجی داشته و یا زیر دست فلان آموزشگری که در ماهواره تدرس می کند و در دبی مدت کوتاهی آموزش دیده ،کار کنم و این خیلی سخت است، چون علاوه بر این که دستیار هستی با وجود تخصصی که داری، مجبوری تن به هر کاری بدهی و کارهای خیلی بی ارزشی را انجام بدهی !
البته تخصصی کار کردن هم دردسر های دیگری هم دارد. فرشته در این باره می گوید : این که در کار خاصی مهارت داری، خیلی خوب است. اما درآمد آدم را هم محدود می کند . هر روز شاید پنج تا ده مشتری داشته باشی که شصت درصد هزینه دریافتی را مدیریت بر می دارد و چیزی برایت نمی ماند . به خاطر همین هم خیلی ها مجبور می شوند کارهای دیگری انجام بدهند. از انواع ماسک های مو گرفته تا کراتینه کردن و … که باعث می شوند تا مشتری بیچاره را که برای کار دیگری به آرایشگاه آمده تحت فشار مجبور کنی تا از خدماتی که تو ارائه می کنی استفاده کند !
بدون مرخصی و اضافه کار
آزاده که مادرش هم آرایشگر بوده درباره سختی های این شغل می گوید: اگر در این کار بتوانی اعتبار به دست بیاوری، حتی اگر کار تخصصی داشته باشی درآمد بالایی داری،به خصوص نزدیک عید نوروز و یا زمانی که پیک عروسی است . اما همین امر سبب می شود تا تو به هیچ وجه نتوانی از کارت غیبت کنی ،حتی اگر سخت مریض باشی مجبور می شوی تا سرکار بیایی . چون علاوه بر این که درآمدی در آن روز نداری به دلیل این که به اعتبار آرایشگاه لطمه می خورد و ممکن است مشتری ها ناراضی باشند ، کارت هم در معرض خطر است و ممکن است آن را از دست بدهی .
صوفی هم از این مساله خیلی گله دارد و می گوید : به هر حال این شغل دوم خانم ها است و زن هر جا هم که کار کند کار های خانه را هم بر عهده دارد . تصور کنید ما حتی گاهی جمعه ها هم مجبوریم که سرکار باشیم چون مشتری ها وقت گرفته اند . تازه من خودم کسی را می شناسم که تنها دو هفته بعد از زایمان مجبور شده بود سرکارش حاضر شود تا کارش را از دست ندهد !
این طور به نظر می رسد که آرایشگری پشت ظاهر مردم فریب و پر زرق و برقش مشکلات و گرفتاری های خاص خودش را دارد . البته هستند کسانی هم آن قدر به این شغل علاقه دارند که هر سختی و مصائبی را به جان می خرند . عده ای هم از سرناچاری تن به کار می دهند تا شاید بتوانند درآمد بالایی کسب کنند .
آرایشگری با وجود این در لیست مشاغل سخت و زیان آور قرار ندارد اما شاید به نوعی جزو همین شغل ها محسوب شود . به دلیل این که اکثر کسانی که مدت طولانی به این کار اشتغال داشته اند از درد های مفصلی و آرتروز های شدید گردن و پا رنج می برند که در اثر ساعات طولانی ایستادن و نوع بد نشستن و … به وجود می آید و همه این ها در صورتی است که آرایشگر نکات اولیه بهداشتی را رعایت کند وگرنه هیچ معلوم نیست با حجم زیاد آدم های رنگارنگی که هر روز با آن ها ارتباط دارد در معرض چه بیماری های دیگری قرار دارند …