فرهنگ و آیین هر کشور خاص، جالب، عجیب و خواندنی است. مثل مراسم جالب یا عجیب عروسی در ژاپن. با توجه به كتاب داستان ازدواج نوشته كونیو یاناگیتا كه اثر معتبری در مورد رسوم اجدادی به حسابمیآید، قبیلههای كیوشو و شیكوكو مراسمی را تحت عنوان دزدیدن عروس به پا میداشتند.
به نظر میرسدكه این مراسم در نقاط بسیاری از ژاپن به شكلهای متفاوت شایع بوده باشد. درواقع، مردم علاقه زیادی بهازدواج بر مبنای رضایت طرفین داشتند.
در ابتدا و قبل از همه، زن و مردی بودند كه همدیگر را دوست داشتند. زمانی كه زن نتوانسته رضایت والدینخود را جلب كند، دوستان مرد، آن دختر یا عروس را میدزدند.
دختر دزدیده شده با این بازی موافق است. ضمنا دوستان مرد به والدین دختر اطلاع میدهند كه دخترشان در اختیار آنهاست و بنابراین بهتر است كه با ازدواج آن دو موافقت كنند!
اگرچه والدین دختر تمایلی به این ازدواج ندارند اما با توجه به دزدیده شدن دخترشان و احتمال خطر برای او مجبور به موافقت می شوند!
در این مدل رضایت گرفتن خانواده عروس متحمل هزینه زیاد نمی شوند و برای تدارکات این ازدواج پولی نمی پردازند.
در مناطق زراعی غرب ژاپن، رسم بر این بود كه مردم در زمان ازدواج به تمایلات و خواستههای روسای خود احترام میگذاشتند.
در این مراسم بسته به مكان عروسی تغییراتی ایجاد میشود. پس از جشن عروسی، خویشاوندان به همدیگر معرفی میشوند و سپس عكسهای یادگاری عروسی گرفته میشود.
مراحل 2 تا 7 را معمولا جزو برنامه سنتی ازدواج میدانند. «عروس دزدیدهشده» نیازی به اجرای چنین مراسمی نداشت. بنابراین تاثیر مراسم «دزدیدن عروس» كوتاه كردن این مراسمهای سنتی بود و از نظر مالی به والدین دختر كمك میكرد. حتی برخی پدرها به داماد آینده خود چنین پیشنهادی میكردند:
چطور است كه دختر من را بدزدی؟! بهرغم این مساله، شكی نیست كه مراسم «دزدیدن عروس» در عین اینكه راه كوتاهی برای ازدواج بود، یك ازدواج قانونی و مشروع را به دنبال داشت.
اگر ازدواج فقط به توافق بین دو جوان بستگی داشت، آنگاه آن دو باید میتوانستند كه مراسم دزدیدنعروس را انجام دهند و بدون رضایت والدین ازدواج میكردند.
جوانب اجتماعی جشن عروسی به صورت نمادین، در این مراسم، مشخص شده است. حتی اگر هر دو خانواده خواستار یك ازدواج بودند، تشریفات خاصی حتما باید صورت میگرفت؛ مگر در حالتی كه این باور وجود داشت كه (یك دختر به والدینش تعلق دارد) و والدین برای دختر خود اختیار تام داشتند.
این جشن عروسی، خود مراسمی بود كه به صورت نمادین یك استاندارد و معیار اجتماعی به حساب میآمد. به عبارت دیگر، مراسم عروسی رسومات گروهی آن جامعه را در قالب ازدواج به صورت نمادین به پا میكند.
اگر جامعهای تغییر كند، رسومات گروهی آن هم تغییر میكند. با تغییر رسومات اجتماعی، تشریفات آن جامعه تغییر میكند. درواقع میتوان از طریق تغییرات در جشن عروسی، تغییرات آداب و رسوم ازدواج در ژاپن را بررسیكرد.
یك ابتكار جالب، تصوری كه همه از عروسی سنتی ژاپنی ها دارند، عقد شینزن است؛ مراسمی كه در جلوی قربانگاه شینتو اجرا میشود.
داماد، عروس، والدین و خویشاوندان آنها و واسطههای عروسی در جلوی قربانگاه جمع میشوند. فرد روحانی جایگاه را پاك میكند. نذریها را پیشكش میكنند، خدا ظاهر میشود، فرد روحانی یكپیام تبریك را بیان میكند و ازدواج عروس و داماد را گزارش میدهد و سپس برای برخورداری از حمایت الهید عا میكند.
تنها پس از این مراسم است كه عروس و داماد میتوانند مراسم شیكی سنكن نوگی را اجرا كنند كه در آن هر كدام به نوبت از 3 فنجان، ساكی مینوشند؛ این كار نمادی از مشترك شدن در غذا و نوشیدنی است.
عروس و داماد پیمانی را مبنی بر وفاداری خود میخوانند و سپس یك شاخه از درخت مقدس را به خدا تقدیم میكند. مراسم عروسی همینطور است، اما بسیاری زوجهای جدید رد و بدل كردن حلقهها را هم به آن اضافه كردهاند.
از آنجا كه ژاپنی ها ازدواج را یك سنت میدانند، به نظر منطقی میرسد كه ازدواج «شینزن» بهرغم این كه یك مراسم سنتی عروسی ژاپنی است، به صورت یك امر ماورایی معرفی شود.
جالب توجه است كه عروسی شینتوب كاملا محصول ژاپن كنونی است. جشن عروسی با ازدواج شاهزاده كرون در سال 1900 آغاز شده است.
در آغاز، شینتوایسم عقیده داشت كه خدایان با این شیوه عروسی مردم، موافق نیستند. از این رو قبل از این زمان، مراسم عروسی در سیستمی كه شینتوایسم نامیده میشد، وجود نداشت.
جشن ازدواج یك ابتكار به حساب میآید. از آن به بعد، تا 94 سال، تغییری اساسی در جشن عروسی به وجود نیامد. این جشن بر مبنای آداب و رسوم ژاپن نیست اما با كنار گذاشتن و پیشی گرفتن از رسومات ژاپن به وجود آمده است.
روزنامهها در آن زمان از جشنهای عروسی به عنوان یك امر تازه و یا یك ابراز علاقه نوین یاد میكردند.
فواید این جشنها را میتوان در 3 مورد خلاصه كرد:
این نوع عروسی در مقابل عروسیهای سنتی آن زمان معایب زیادی داشت؛ آنها زمان زیادی میبرد، گرانقیمت و پرهزینه بود و تمامشان پایان خوشایندی نداشت.
در واقع عروسی های سنتی، مراسم هایی بود كه مجموعهای از جشن ها را دربر داشت و امكان داشت چند ماه تا چند سال طول بكشد. همچنین این مراسمها با توجه به موقعیت مكانی و اجتماعی مردم متفاوت بود. مراسم دزدیدن عروس را در نظر بگیرید.
معمولا این كار بعد از ظهر شروع میشد و تا دیر وقت و حتی فردا ادامه مییافت و به صورت متوالی تا 3 شبانه روز ادامه داشت.
یكی از مزایای جشنهای نوین عروسی این بود كه داماد شلوار میپوشید. تقریبا تا 20 سال پیش دامادها وعروسها، لباسهای مخصوص مراسم عروسی را میپوشیدند اما پوشیدن شلوار برای مراسمی كه در اتاقهای ژاپنی ها و به سبك ژاپنی ها برپا میشد، سخت بود بنابراین نشستن و ایستادن به شیوه غربیها مورد توجه قرارگرفت!
مردم ژاپن در دوره هیجی سالهای 1868 تا 1912 از غربی ها این موضوع را كه ازدواج باید اتفاق مقدسی باشد آموختند. ژاپنی هایی كه برای شهادت ازدواج به كلیسای مسیحی ها فرا خوانده میشدند، در فضای موقری قرارمیگرفتند و مفهوم ازدواج به آنها آموخته میشد.
از این رو ژاپنی ها تصمیم گرفتند كه مراسم جشن ازدواج قابل مقایسهای با غربی ها پدید آورند. مراسم شیكیــ سنكنــ نوــ گی، از ازدواج سنتی ژاپنی ها گرفته شد و خواندن سوگندنامه هم بر مبنای درك مستقل زوجها از ازدواج اضافه شد.
این سوگندنامه بر این اصل پافشاری میكند كه ازدواج فقط پیوند بین دو قوم یا فامیل نیست. مهمترین تغییری كه در عروسیهای ژاپنیها رخ داد این بود كه:
جشن عروسی از خانه به محل دیگری خارج ازخانه منتقل شد و جزئیات جشن به افرادی سپرده شد كه شغل آنها این بود. حتی قبل از پایان دوران میجی، گرفتن عكسها بعد از عروسی در یك معبد و سپس برپایی میهمانی در یك رستوران یا هتل مرسوم بوده است.
این شیوه امروزه به سرعت در ژاپن شایع و باعث شده تالارهای عروسی و هتلها در سطح وسیعی خدمات مجالس عروسی از جمله سالنهای زیبا، عكاس و اتاق پذیرایی را، ارائه دهند.
علیرغم این موضوع، تا پایان جنگ جهانی دوم اغلب عروسیهای ژاپنی در خانهها انجام میشد.
در دوران بعد از جنگ با وجود رشد سریع اقتصادی، عروسیها به روش «شینزن» انجام میشد كه تنها روشیكه نسل آن روز ژاپن با آن آشنا بود.
تالارهای عروسی، این مراسم سنتی را گسترش دادند و با تغییر آداب ورسوم اجتماعی و تغییر جامعه، در این مراسم هم تغییراتی به وجود آمد. موافقت والدین هر دو طرف و انجمن دهكده، ضروری بود.
چرا كه شیوه امرار معاش كشاورزان، مزرعهای كه زوج وارث آن میشدند و ساختارزندگی در دهكده این امر را ایجاب میكرد.
آنچه كه این تغییر را در جامعه منعكس میكرد تنها خود جشن عروسی نبود، بلكه میهمانی بعد از عروسیبود. همانطور كه گفته شد، مراسم عروسی شینزن تفاوت اساسی نكرده، اگرچه در 10 سال گذشته آمار عروسی در مكانهای غیرمذهبی افزایش یافت.
آنچه كه امروزه به آن نیاز است، ساده سازی است. این امر در سال 1990 و با عنوان «فردگرایی» شایع شد. درواقع «فردی بودن» باعث شد تا آمار جشن های عروسی كاهش یابد.
این ساده سازی محصول مشترك دو عامل است. یكی بدست آوردن یك عشق و علاقه ایدهآل و دیگری اینكه بسیاری از زنان ژاپنی به كارهای خارج از خانه مشغولند. در واقع آنها سهم خودشان را دارند.
امروزه زنان، چه مجرد و چه متاهل، برای خود منبع درآمد دارند و دیگر از نظر مالی به پدر یا همسر خود نیازمند و وابسته نیستند. این تغییر و تحول باعث شد. تا مردها هم تمایلی برای ازدواج نداشته باشند و درزندگی مشترك سهمی برای خود احساس نكنند.
از این روست كه در صحبتهای عروسی دیگر عبارت نایجوــ نوــ كو به معنی سهیم بودن به عنوان یك یاور رایج نیست! و همین ماجراهای جالب سبب شده آمار ازدواج با هر شیوه و سنتی پایین بیاید.