ماجرای وحشتناک قتل یک پدر به دست دختر و مادر وقیح، تیتر اخبار حوادث روزنامه ها و رسانه ها شد.
جزئیات این قتل به شرح ذیل است:
دختر نوجوان که با همدستی مادرش نقشه قتل پدر خود را طراحی و اجرا کرده بود، صبح دیروز در جلسه محاکمه به تشریح جنایت پرداخت.
رسیدگی به پرونده این جنایت از بامداد شنبه 28 خرداد سال گذشته از زمانی کلید خورد که اعضای خانوادهای هنگام بازگشت از مسافرت موقع ورود به خانه شان در یکی از محلههای شرق تهران ناگهان با جسد خونین مردی روبه رو شدند.
به گزارش نازوب، مرد همسایه در نخستین تحقیقات به ماموران گفت:
حسن (مقتول) همسایه ما بود و خانه اش کمی بالاتر قرار دارد. ماموران سپس سراغ فریده همسر مقتول رفتند.
بازجوییهای فنی، تخصصی ادامه یافت تا اینکه سرانجام ساعتی بعد فریده و دخترش مهسا راز جنایت را فاش کردند. مهسا گفت: از سه سال قبل با پسری آشنا شده و قرار ازدواج گذاشتیم.
اما وقتی پدرم از موضوع با خبر شد به شدت مخالفت کرد و تهدید کرد به هیچ عنوان نباید با پسر مورد علاقه ام ازدواج کنم.
مادر و برادرهایم نیز به شدت اصرار کردند اما او توجهی نکرد. به همین خاطر از شدت ناراحتی تصمیم به قتل پدرم گرفته و موضوع را با مادرم در میان گذاشتم.
اما او که به شدت ترسیده بود مرا از این کار منع کرد اما گفتم اگر پدرم را نکشم از خانه فرار میکنم. بالاخره آنقدر گفتم تا مادرم قبول کرد.
وی ادامه داد: صبح جمعه نیز با همدستی مادرم مقداری مرگ موش خریده و آن را در غذای پدرم ریختیم.
ساعاتی منتظر ماندیم حالش بد شود اما هیچ اتفاقی نیفتاد و فقط کمی سرگیجه پیدا کرد. تا شب صبر کردیم تا اینکه حدود ساعت 11 شب کاردی برداشته و به سراغ پدرم که روی تخت خوابیده بود رفتیم.
همان موقع بالشتی روی صورتش گذاشتم و مادرم یک ضربه به شکم پدر زد. اما او بیدار شد و فریاد کشید. چاقو را گرفته و چند ضربه به پدرم زدم که جان باخت.
بعد او را لابه لای یک پارچه پیچیده و به راهروی طبقه پائین بردیم…
با بازسازی صحنه قتل از سوی مادر و دختر بازپرس پرونده برای دو متهم قرار مجرمیت صادر کرد.
در ادامه با تایید قرار مجرمیت از سوی دادیار اظهارنظر و صادر شدن کیفرخواست پرونده برای رسیدگی نهایی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه که صبح دیروز در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی همتیار برگزار شد، خانم کاکلی نماینده دادستان تهران با تشریح کیفرخواست گفت:
در این پرونده فریده 46 ساله و دخترش مهسا 17 ساله متهم هستند در تاریخ 28 خرداد سال گذشته پدر خانواده به نام حسن را با 44 ضربه کارد به قتل رساندهاند.
با توجه به اعترافات متهمان بازسازی صحنه قتل و گزارش پزشکی قانونی ارتکاب جرم از سوی متهمان محرز بوده و برای آنها تقاضای مجازات قانونی را دارم.
در ادامه مادر و دو پسر مقتول به عنوان اولیای دم در جایگاه حاضر شده و برای متهمان تقاضای قصاص کردند. رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به فریده از او خواست به دفاع از خود بپردازد.
زن میانسال نیز با قبول اتهام خود اظهار داشت:
دخترم سه خواستگار داشت که دو تن از آنها را شوهرم به دلایلی رد کرد. سر خواستگار سوم باز هم حسن با ازدواج مهسا مخالفت کرد.
زمانیکه با شوهرم صحبت میکردم مهسا حرفهای ما را شنید او علاقه زیادی به خواستگارش داشت و تهدید کرد یا باید پدرش را بکشیم یا از خانه فرار کنم، من هم فریب حرفهای دخترم را خورده و قبول کردم در قتل حسن با او همکاری کنم.
فریده:هر زن و مردی با هم اختلافاتی دارند من و شوهرم نیز یکسری اختلاف با هم داشتیم.
فریده: یکبار به همسرم قرص برنج دادم، اما اثر نکرد. یکبار هم در کشک بادمجان مرگ موش ریخته و آن را به شوهرم دادم اما او غذا را نخورد.
سرانجام چند قرص خواب آور را در شربت آلبالو ریخته و به شوهرم دادم. وقتی او به خواب رفت، مهسا یک متکا را روی صورتش قرار داد و من با کارد آشپزخانه 3 ضربه به شکم، پهلو و کتف شوهرم زدم بعد مهسا چاقو را از من گرفت و شروع به ضربه زدن به بدن پدرش کرد.
قاضی:به جز تو و دخترت فرد دیگری در این ماجرا نقش داشت؟
فریده:نه، من و مهسا مرتکب این قتل شدیم.
قاضی:شوهرت در برابر شما مقاومت نکرد؟
فریده: نه، به علت مصرف قرصهای خوابآور حالت هوشیاری نداشت تنها به مهسا گفت بابا تو چرا این کار را میکنی؟
در ادامه جلسه دادگاه قاضی از مهسا خواست در جایگاه حاضر شود که دختر نوجوان با قبول اتهامش گفت: من تک دختر خانواده بودم و پدرم علاقه شدیدی به من داشت هر چه میخواستم برایم فراهم میکرد اما مادرم همیشه سد راه خواسته هایم بود و از پدرم میخواست زیاد به خواستههای من بها ندهد.
مهسا: من عاشق خواستگارم بودم اما پدرم مدعی بود او معتاد و دروغگو است و به همین خاطر مخالف ازدواج ما بود.
من نقشه قتل را طراحی کرده و آن را به مادرم گفتم که او هم سریع قبول کرد. مادرم سه ضربه به پدرم زد و بقیه ضربات را من وارد کردم. نمیدانم چند ضربه زدم اما بخاطر دارم ضربات زیادی را به بدن پدرم زدم.
متهم در ادامه از قاضی خواست جلسه دادگاه را غیرعلنی کند تا او راحتتر بتواند درباره انگیزهاش توضیح دهد. پس از شنیدن اظهارات مهسا دوباره دادگاه به صورت علنی ادامه یافت که وکلای مدافع متهمان به دفاع از آنان پرداختند.
وکیل فریده در دفاعیات خود گفت: براساس آزمایشهای صورت گرفته روی مقتول هیچ آثاری از سم، مواد مخدر و داروی خواب آور در بدنش وجود نداشته، 44 ضربه به بدن مقتول وارد شده که از دادگاه درخواست دارم از طریق کمیسیون تخصصی پزشکی قانونی میزان ضربههای مرگبار را مشخص کند.
وکیل مهسا نیز در دفاع از موکل خود گفت: موکل من در زمان قتل 16 سال سن داشته و دختر باهوشی نیست.
او نمیتوانسته با حرف هایش مادر خود را تحت تاثیر قرار داده و راضی به این جنایت بکند. او شخصیتی دو قطبی دارد و خواستار بررسی سلامت روحی و روانی او از سوی کارشناسان پزشکی قانونی هستم.
فریده در آخرین دفاعیات خود با قبول اتهام مشارکت در قتل اظهار داشت: دخترم نقشه قتل را طراحی کرد و من سه ضربه به شوهرم زدم.
قاضی:بعد از قتل چرا جنازه را به خیابان منتقل کردید؟
فریده: میخواستیم طوری وانمود کنیم که او را در خیابان کشته اند.
مهسا نیز در آخرین دفاعیاتش گفت: من نقشه قتل را کشیدم و حالا از کار خود پشیمانم. بعد از آخرین دفاعیات متهمان رئیس دادگاه ختم رسیدگی به این پرونده را اعلام کرده و همراه 4 قاضی مستشار برای صدور حکم وارد شور شدند.