دعای امام حسین قبل از شهادت به امام سجاد

دعای امام حسین قبل از شهادت به امام سجاد

 

 

حضرت علی بن الحسین، امام سجاد (ع) در ‌۵ شعبان یا ۱۵ جمادی الاولی سال ۳۸ هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود و در دوازدهم یا هجدهم ‌و بنا بر مشهور در ۲۵ محرم سال ۹۵ ه. ‌ق در ‌حدود ۵۶ سالگی مسموم شده و به شهادت رسید.

 

حضرت سجّاد (ع) پدری چون حسین دارد و مادرش شهربانو دختر یزدگرد پادشاه ایران است که دست عنایت حق بطور خارق العاده این دختر را به امام حسین(ع) می‌رساند. شرافت این زن آن است که مادر نه نفر از ائمة طاهرین می‌شود و چنانچه حسین (ع) اب الائمه است. این زن نیز‌ام الائمه است. و اما از نظر فضایل انسانی: امام سجّاد (ع) گرچه با اهل بیت علیهم السلام وجه اشتراک در همة فضایل دارند و هیچ فرقی میان آنان از نظر صفات و فضایل انسانی نیست، اما از نظر گفتار و کردار شباهت تامّی به جدشان امیرالمؤمنین علیه السلام دارد.

 

آن حضرت در واقعه کربلا ۲۳ سال داشت، مرقد شریفش در مدینه در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی (ع) است. دوران امامت ایشان که ۳۵ سال بود، مصادف با دشوار‌ترین دوران ظلم و خفقان امویان (از یزید تا ولید بن عبدالملک) گذشت.

 

در طول حیاتشان، از آنجا که شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ و یاران باوفایش از منظر عمومی، آثار ویرانگری برای حکومت بنی امیه داشت و مشروعیت آن را زیر سؤال برده بود و نیز برای اینکه این تراژدی غم بار به دست فراموشی سپرده نشود، امام چهارم با گریه بر شهیدان نینوا و زنده نگه داشتن یاد و خاطره جانبازی آنان اهداف شهیدان کربلا را دنبال می‌کرد. ظلمت حادثه کربلا و قیام جاودانه عاشورا به قدری دلخراش بود که شاهدان آن مصیبت عظیم تا زنده بودند آن را فراموش نکردند.

 

برخی از مورخان معتقدند که امام زین العابدین (علیه‎السلام) در واقعه جانگداز و خونین کربلا ۲۴ ساله بوده است و بعضی دیگر نوشته‎اند که از سن مبارکش ۲۲ سال می‌‎گذشت. محمد بن سعد در کتابش می‌‎نویسد: «علی بن الحسین (علیهماالسلام) در واقعه کربلا همراه پدرش بود و در آن هنگام از عمر شریفش ۲۳ سال می‌‎گذشت. فرزند ایشان، امام محمدباقر (علیه‎السلام) که از کربلا تا شهادت همراه پدر بود، سه یا چهار ساله بود. امام زین العابدین در آن هنگام به سبب بیماری در جهاد شرکت نکرد و خداوند او را برای هدایت مسلمانان نگه داشت و نسل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از فاطمه (علیهاالسلام) در ذریه امام حسین (علیه‎السلام) به امام سجاد (علیه‎السلام) و اولاد او منحصر گردید.»

 

شیخ مفید در این باره می‌‎گوید: «همین که امام حسین (علیه‎السلام) شربت شهادت نوشید، شمر به قصد کشتن امام سجاد (علیه‎السلام) نیز حمله برد. امام زین العابدین (علیه‎السلام) در بستر بیماری به سر می‌‎برد و حمید بن مسلم به دفاع پرداخت و مانع حمله شمر شد. عمر بن سعد آن حضرت را در حالی که از بیماری رنج می‌‎برد با اهل بیت به کوفه انتقال داد.» امام زین العابدین بیمار؛ غلط است. چرا که ایشان فقط در واقعه کربلا بنا بر مصلحت خداوند چند روزی بیمار بودند که در این واقعه به علت بیماری به شهادت نرسند تا بار مسئولیت امامت را بعد از حضرت سیدالشهدا (علیه‎السلام) بر دوش بکشند.

 

 
امام سجاد (علیه‎السلام) در قیام خونین کربلا مدت کوتاهی (بنا به مشیت الهی) بیمار بود و پس از بهبودی، مدت ۳۵ سال امامت و زمامت جامعه مسلمین را تداوم بخشید. اینکه برخی این امام همام را دائم المریض معرفی کرده‎اند تا آنجا که در اذهان عوام این قضیه مانده است، در حقیقت نسبت به امام چهارم (علیه‎السلام) و فداکاری‎های ایشان بی‌توجهی کرده‎اند. پس دریافتیم اینکه گفته می‌‎شود: امام زین العابدین بیمار؛ غلط است. چرا که ایشان فقط در واقعه کربلا بنا بر مصلحت خداوند چند روزی بیمار بودند که در این واقعه به علت بیماری به شهادت نرسند تا بار مسئولیت امامت را بعد از حضرت سیدالشهدا (علیه‎السلام) بر دوش بکشند.

 

دعایی که امام حسین علیه السلام قبل از شهادت به امام سجاد تعلیم دادند

 

 

 
از حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده است که فرمودند: پدرم در روزی که کشته شد، در حالی که خون‌ها {از بدنش} می‌جوشید من را به سینه چسبانید و فرمودند: «ای پسرم، از من حفظ کن دعایی را که فاطمه صلوات الله علی‌ها من را تعلیم نمود و رسول الله صلی الله علیه و آله او را تعلیم کرده بود و جبرئیل به پیامبر در حاجت‌ها و امور مهم و غم و غصه‌ها تعلیم داده بود و همچنین در امور مهمی که از آسمان نازل می‌شود و کارهای بزرگ و سهمگین؛ فرمود بخوان: بحق یس والقرآن الحکیم، و بحق طه و القرآن العظیم، یا من یقدر علی حوائج السائلین، یا من یعلم ما فی الضمیر، یا منفّس ان المکروبین، یا راحم الشیخ الکبیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا من لا یحتاج الی التفسیر، صلی علی محمد و آل محمد و افعل بی‌کذا و کذا» و بالاخره آخرین مطلبی که از حضرت زین العابدین علیه السلام در روز عاشورا تا قبل از شهادت حضرت امام حسین علیه السلام نقل شده است مربوط به آخرین وداع ایشان با پدرشان می‌باشد.

 

چرا امام سجاد (ع) زبان دعا را برگزیدند؟ 

پس از واقعه کربلا، جریان ولایت ستیز فرهنگی، سیاسی و نظامی شکل گرفت که همگی در کنارگذاری خط ولایت اهداف مشترکی داشتند. جریان امویان سفیانی، امویان مروانی و آل زبیر چنان سرزمین‌های اسلامی را دچار انحطاط و انحراف کرده بودند که ایمان و تقوا و معنویت، عدالت و ولایت به کلی از جامعه رخت بربسته بود و تمامی حرکت‌های اسلام خواهی، ولایتمداری، عدالت گستری و استکبار ستیزی سرکوب می‌شد. نمونه آن، واقعه حُرّه و آن جنایات بی‌شمار است. به همین دلیل امام سجاد علیه السلام در قالب دعا به مخاطبانشان بصیرت می‌دادند و با اتخاذ سیاست صبر و انتظار به بازسازی جبهه ولایت مدار می‌پرداختند.

 

 
امام سجاد علیه السلام در غربت غریبانه‌شان، باید احیای اسلام راستین را طراحی می‌کردند. ایشان به خاطر فضای عذاب آور حاکم باید در قالب‌هایی بدون تحریک سردمداران جبهه ولایت ستیزی، مفاد اسلام ناب محمدی صلّی ا… علیه و آله را در ابعاد مختلف بیان می‌کردند. کتب معتبر تاریخی نگاشته‌اند که آن حضرت در مدینه و کوفه بیش از بیست نفر صحابی نداشتند لذا غیر از عرضه دین و مقابله با دشمنان و بازسازی جبهه ولایتمدار به عنوان یک سیاست راهبردی، راهی نمانده بود.

 

 
به همین جهت «صحیفه سجادیّه» هم -که در پنجاه وسه دعای آن، مطالب بسیار عمیق معرفتی، رفتاری، اخلاقی، خانوادگی، سیاسی و نظامی موجود است- دو نسخه بیشتر نبود و سال‌ها در دست خاندان رسول ا… صلّی ا… علیه و آله پنهان بود. در پرتو واسازی جامعه ولایت مدار توسط امام سجاد علیه السلام، نهضت علمی امام باقر و امام صادق علیهما السّلام شکل گرفت و قیام‌های متعدد «زید بن علی» و «یحیی بن زید» در سرزمین‌های اسلامی به وقوع پیوست که سقوط نظام پلید اموی از آثار آن بود.

 

ایمان امام سجاد (ع)

امیرالمؤمنین (ع) در دعای صباح می‌گوید:

یا من دل علی ذاته بذاته. «ای کسی که برهان وجود خود هستی.»

 

حضرت سجّاد نیز در دعای ابوحمزة ثمالی می‌گوید:

 بک عرفتک وانت دللتنی علیک وعوینی الیک ولولا انت لم أدرما انت. «تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودی مرا بر خودت و دعوت نمودی به خودت و اگر نبودی، ترا نمی‌شناختم.»

 

این گونه کمات منتهای ایمان را می‌رساند و این‌‌ همان ایمان شهودی است که امیرالمؤمنین می‌فرماید:

لو کشفت لی الغطاء ما ازددت یقینا. «اگر بر فرض محال ممکن بود خدا را بر این چشم ظاهری دید و می‌دیدم بر یقین من که الآن به ذات مقدس حق دارم افزوده نمی‌شد.».

 

علم امام سجّاد (ع)

اگر امیرالمؤمنین علیه السلام می‌گوید: «از من بپرسید هرچه می‌خواهید که به خدا قسم تمام وقایع را تا روز قیامت می‌دانم،

 

حضرت سجاد نیز می‌گوید: «اگر نمی‌ترسیدم که مردم در حق ما غلوّ کنند، وقایع را تا روز قیامت می‌گفتم.»

تقوای امام سجاد (ع)

 

امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمود:

والله لو اعطیت الاقالیم السبعة وما تحت افلا ک‌ها علی ان اعصی فی نملة اسلب‌ها جلب شعیرة ما فعلت.

 

«به خدا قسم اگر تمام عالم هستی را به من دهند که به مورچه‌ای ظلم کنم و بیجهت پوست جوی را از دهان آن بگیرم، نمی‌کنم.»

 

عبادت امام سجاد (ع)

دربارة امیرالمؤمنین گفته شده است که روز‌ها به ایجاد باغ و قنات برای فقرا و محتاجین مشغول بود، و تا به صبح عبادت می‌کرد.

 

حضرت سجّاد نیز چنین بود چه بسیار باغ‌ها و قنوات که به دست ایشان برای دیگران آباد یا ایجاد شد. عبادت و سجدة او به حدی بود که به زین العابدین و سجّاد ملقّب شد.

 

از رسول اکرم روایت شده که روز قیامت خطاب می‌شود: «کجا است زین العابدین؟» و می‌بینم که فرزندم علی بن الحسین جواب می‌دهد و می‌آید. از امام باقر روایت شده که: «پدرم را می‌دیدم که از کثرت عبادت پاهای او ورم کرده، و صورت او زرد، و گونه‌های او مجروح، و محل سجدة او پینه بسته بود.»

 

سخاوت، فتوت و رأفت امام سجّاد (ع)

در تاریخ است یکی از کارهای امیرالمؤمنین (ع) اداره کردن فقرا بطور مخفیانه بوده است. امیرالمؤمنین شب‌ها خوراک، پوشاک و هیزم به خانة بینوایان می‌برد، و آن بینوایان حتی نمی‌دانستند که چه کسی آن‌ها را اداره می‌کند. همچنین میان مورخین مشهور است که امام سجاد (ع) چنین بوده است.

 

راوی می‌گوید: در محضر امام صادق (ع) بودیم که از مناقب امیرالمؤمنین (ع) صحبت شد و گفته شد هیچ کس قدرت عمل امیرالمؤمنین را ندارد و شباهت هیچ کس به امیرالمؤمنین، بیشتر از علی بن الحسین نبوده است که صد خانواده را اداره می‌کرد. شب‌ها گاهی هزار رکعت نماز می‌خواند.»

 

از طریق اهل تسنن روایت شده است که چون حضرت سجاد شهید گشت روشن شد که آن حضرت صد خانواده را بطور مخفی اداره می‌کرده است.

 

زهد امام سجّاد (ع)

چنانچه امیرالمؤمنین (ع) زاهد به تمام معنی بوده است و دلبستگی به مالی و به کسی جز به خدای متعال نداشته است.

 

همچنین بوده است امام سجاد (ع). لذا به اصحاب خود سفارش می‌فرمود:

اصحابی، اخوانی، علیکم بدار الآخرة ولا اوصیکم بدار الدنیا فانکم علی‌ها وب‌ها متمسکون اما بلغکم ان عیسی علیه السلام قال للحواریین. الدنیا قنطرة فاعبرو‌ها ولا تعمرو‌ها. وقال: من یبنی علی موج البحر داراً؟ تلکم الدار الدنیا ولا تتخذو‌ها قراراً.

 

«ای یاران من، برادران من، مواظب خانة آخرت باشید من سفارش دنیا را به شما نمی‌کنم زیرا شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زده‌اید. آیا نشنیده‌اید که حضرت عیسی به حواریون می‌گفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید! چه کسی روی موج آب خانه می‌سازد؟ موج دریا این دنیا است، به آن دلبستگی نداشته باشید.»

 

شجاعت امیرالمؤمنین (ع)

شجاعت امیرالمؤمنین (ع) زبانزد خاص و عام است. و اگر گفتار امام سجاد (ع) را در مجلس ابن زیاد و در مجلس یزید و مخصوصاً خطبة آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگیریم شجاعت این بزرگوار نیز بر ما روشن می‌شود.

 

امیرالمؤمنین شجاعت خود را در میدان برای افرادی مثل عمروبن عبدود و مرحب خیبری به کار می‌برد و فرزند گرامی او امام سجّاد، شجاعت را در مجلس ابن زیاد و مجلس یزید و روی منبر در مسجد شام به کار برده است.

 

سیاست امام سجّاد (ع)

امیرالمؤمنین به اقرار همة مورخین از سنّی و شیعه پاسدار اسلام بود و رأی و تدبیر او فوق العاده مفید بود، چنانکه عمر بیشتر از هفتاد مورد گفته است: لولا علی لهک عمر، یعنی: «اگر علی نبود عمر هلاک شده بود.»

 

امام سجاد علیه السلام در مدت سی و پنج سال پاسدار شیعه بود. مورخین معتقدند که تدبیر امام سجّاد، مدینه را و بسیاری از شیعیان را از دست کسانی چون یزید و عبدالملک مروان نجات داد.

 

حلم امام سجاد (ع)

دربارة امیرالمؤمنین گفتاری نقل شده و ایشان فرمودند: «برآدم بیخردی گذشتم که به من بد می‌گفت. از او صرف نظر کردم گویی که او حرفی نزده است.»

 

دربارة امام سجاد نیز گفتاری نقل شده است و ایشان فرمودند:

 

«بر کسی گذشتم که به من بد می‌گفت. بدو گفتم که اگر راست می‌گویی خداوند متعال مرا رحمت کند، و اگر دروغ می‌گویی خدا تو را بیامرزد!»

 

تواضع امام سجاد (ع)

آن حضرت با فقرا می‌نشست، با آنان غذا می‌خورد، از آنان دلجویی می‌کرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود، برای آنان کار می‌کرد و از آنان پذیرایی می‌نمود، و دربارة آنان به دیگران سفارش می‌کرد.

 

تاریخ نویسان اقرار دارند که امام سجاد (ع)، دوست داشت فقیران، یتیمان و بینوایان سر سفره‌اش باشند و با آن‌ها بنشیند، غذا برای آن‌ها آماده کند و حتی غذا در دهن آنان بگذارد.

 

فصاحت و بلاغت امام سجّاد (ع)

فصاحت به معنی خوب سخن گفتن، مجاز، کنایه، لطایف و مثال‌ها را به کار بردن است. و بلاغت سخن خوب گفتن، بجا سخن گفتن، از طول کلام بی‌فایده پرهیز داشتن است. فصاحت و بلاغت امیرالمؤمنین مورد اقرار همه است آنچنانکه دربارة نهج البلاغه گفته شده:

دون کلام الخالق وفوق کلام المخلوق.

 

 «پایین‌تر از کلام خالق و بالا‌تر از کلام مخلوق است.»

امام سجّاد صحیفة کامله سجادیه را به جهان عرضه داشت. صحیفه‌ای که چون آن نیامده و نخواهد آمد. صحیفه‌ای که در ضمن دعا، معارف اسلام، سیاست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعیات اسلام، حقانیت شیعه، حقانیت اهل بیت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقیقت، و بالاخره یک دوره معارف اسلامی را آموزش می‌دهد. صحیفه‌ای که محققین اسم آن را اخت القرآن، انجیل اهل بیت، زبور آل محمد نهاده‌اند. صحیفه‌ای که ابلهی با فصاحت ادعا کرد که می‌تواند چون آن بیاورد چون قلم به دست گرفت و نتوانست، دق کرد و مرد.

 

جهاد امام سجاد (ع)

امیرالمؤمنین علیه السلام بزرگ‌ترین مجاهد اسلام است که توانست اسلام را از دست کفار و مشرکین نجات دهد. ولی فرزندش امام سجّاد گرچه در کربلا کشته نشد اما وجودش، بقایش و اسارتش عامل بقای اسلام بوده است. قیام ابی عبدالله الحسین (ع) درختی بود که در کربلا کاشته شد و آبیاری و به ثمر رساندن و نگاهداری از آن به دست امام سجاد (ع) به دست زینب کبری انجام گرفت.

 

تدبیر امام سجاد در اسارت، گریه‌های امام سجاد در مدینه، نوحه خوانی و روضه خوانیهای آن حضرت در مدت سی و پنج سال سخنرانیش، به موقع جهادی بود فوق العاده مفید و ثمربخش که تحلیل سیاسی تاریخ، این مطالب را نشان می‌دهد.

 

عفو و جوانمردی امام سجّاد (ع)

اگر تاریخ دربارة امیرالمؤمنین (ع) می‌گوید که چگونه از ابن ملجم مواظبت کرد و هنگامی که ظرف شیری را برای حضرت می‌آوردند نیمی را می‌خورد و نیم دیگر را برای او می‌فرستاد، و دربارة او وصیّت و سفارش فراوان نمود، دربارة امام سجّاد نیز منقول است که: فرماندار مدینه که دل امام سجاد را خون کرده بود، از طرف عبدالملک مروان معزول شد و امر شد که او را به درختی ببندند و مردم بیایند و به او توهین کنند. امام سجاد (ع) اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود که مبادا به او توهین شود! امام سجاد نزد او رفت و او را دلداری داد و نزد عبدالملک مروان وساطت او را کرد که از این خواری نجات یابد.

آن فرماندار معزول می‌گفت از علی بن الحسین و یارانش ترس دارم زیرا به آن‌ها ظلم بسیار کردم.

 

ابهت و شخصیت امام سجّاد (ع)

دربارة امیرالمؤمنین (ع) گفته شده که بسیار متواضع بود، ولی بزرگی شخصیّت آن بزرگوار میان همه محفوظ بود. همچنین است فرزند عزیزش امام سجاد (ع).


راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان