یكى از بهترین شیوههاى تربیت، معرفى الگوهاى موفق است، الگو به كلیات و تئورىها، روح و حیات مىبخشد. الگوى خوب، مردم را از رفتن به سراغ الگوهاى بد باز مىدارد و دعوت و تبلیغ عملى است. دلیل و فلسفه مجالس عزادارى امامان معصوم به خصوص امام حسین علیه السلام آن است كه پرچم الگوهاى ایمان و استقامت در تاریخ برفراز باشد.
خداوند، بارها به پیامبرش دستور داده، نمونههاى برجسته انسانیت را به مردم معرفى كند تا این الگوها به فراموشى سپرده نشود. در یك آیه مىفرماید: «واذكر فى الكتاب ابراهیم؛ یاد ابراهیم را زنده بدار» و در آیهاى دیگر مىفرماید: «واذكر فى الكتاب مریم؛ یاد مریم را زنده بدار». آرى، دیدن الگو، مطالب تصورى و ذهنى و شاید محال را به صورت عینى مجسم مىكند.
الگویی نیكو
قرآن درباره الگو بودن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مىفرماید:
«لقد كان لكم فى رسول اللّه اسوة حسنة لمن كان یرجوا اللّه و الیوم الاخر و ذكر اللّه كثیرا» همانا براى شما در (سیره) رسول خدا، الگو و سرمشقى نیكوست، (البته) براى كسانى كه به خدا و روز قیامت امید دارند و خدا را بسیار یاد مىكنند.
یكى از بهترین شیوههاى تربیت، معرفى الگوهاى موفق است، الگو به كلیات و تئورىها، روح و حیات مىبخشد. الگوى خوب، مردم را از رفتن به سراغ الگوهاى بد باز مىدارد و دعوت و تبلیغ عملى است. دلیل و فلسفه مجالس عزادارى امامان معصوم به خصوص امام حسین علیه السلام آن است كه پرچم الگوهاى ایمان و استقامت در تاریخ برفراز باشد
گرچه این آیه در میان آیات جنگ احزاب است، اما الگو بودن پیامبر صلی الله علیه و آله، اختصاص به مورد جنگ ندارد، بلكه آن حضرت در همه زمینهها بهترین الگو است. به چند نكته در این آیه توجّه كنید:
1- آیه با كلمه «لقد» شروع مىشود كه هم حرف لام به معناى قطعاً است و هم حرف «قد». یعنى قطعاً و حتماً پیامبر براى شما الگوست و در الگو بودن او شك نكنید.
2- كلمه «كان» به معناى ثبوت و دوام است. یعنى الگو بودن پیامبر صلی الله علیه و آله در همه عصرها و براى همه نسلهاست.
3- به جاى آنكه بگوید: «رسول اللّه اسوه است»، مىفرماید: «در رسول اللّه اسوه است» «فى رسول اللّه اسوة حسنة» یعنى شما نمىتوانید مانند رسول خدا باشید، ولى مىتوانید در لابلاى رفتار و گفتار و اخلاق او، براى خود الگویى بیابید.
4- واژه «اسوة» در مورد تأسّى و پیروى از دیگران در كارهاى خوب به كار مىرود. در قرآن، این كلمه، درباره دو پیامبر عظیم الشأن آمده است: یكى درباره حضرت ابراهیم علیه السلام و دیگرى درباره پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله. جالب آن كه اسوه بودن حضرت ابراهیم در برائت از شرك و مشركان است ولى الگو و اسوه بودن پیامبر در همه امور است:
در مهربانى با زیردستان، گشادهرویى با مردم، مشورت كردن، اخلاص، ساده زیستى، تشویق به كسب علم، عبادت، استقامت، در گفتار و عمل، مبارزه با ظلم و ستم، نظم و انضباط، نظافت و بوى خوش، مساوات، همسردارى، محبت به كودكان و …
چنانكه نقش پیامبر صلى الله علیه و آله در جنگ احزاب، الگوى فرماندهان است: هدایت لشكر، امید دادن، خندق كندن، مزاح كردن، شعار حماسى دادن، به دشمن نزدیك بودن و استقامت نمودن. حضرت على علیه السلام فرمود: در هنگامه نبرد، خود را در پناه پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله قرار مىدادیم و آن حضرت از همه ما به دشمن نزدیكتر بود. «اتّقینا برسول اللّه صلى الله علیه و آله فلم یكن منّا اقرب الى العدوّ منه» (نهج البلاغه، حكمت 260)
واژه «اسوة» در مورد تأسّى و پیروى از دیگران در كارهاى خوب به كار مىرود. در قرآن، این كلمه، درباره دو پیامبر عظیم الشأن آمده است: یكى درباره حضرت ابراهیم علیه السلام و دیگرى درباره پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله. جالب آن كه اسوه بودن حضرت ابراهیم در برائت از شرك و مشركان است ولى الگو و اسوه بودن پیامبر در همه امور است
قرآن مجسّم
سیره نویسان بیشتر از لابلاى تاریخ و برخى از لابلاى روایات اهل بیت علیهم السلام سیره پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله را نوشتهاند. اما راهى كه خداوند در نوشتن این سلسله مقالات براى ما برجسته كرد، آن است كه سیره پیامبر صلى الله علیه و آله را از لابلاى آیات قرآن جستجو كنیم.
عنایات ویژه به پیامبر خدا
با نگاهى به قرآن مىفهمیم كه چه عنایات ویژهاى به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله شده و سیماى آن حضرت چیست؟
در یتیمى خداوند به او مأوا داد: «الم یجدك یتیماً فاوى» (سوره ضحى، آیه 6)
تحیّر او را برطرف كرد: «ووجدك ضالًا فهدى» (سوره ضحى، آیه 7)
فقر او را برطرف نمود: «و وجدك عائلًا فاغنى» (سوره ضحى، آیه 8)
فشار روحى را از او برداشت: «الم نشرح لك صدرك» (سوره انشراح، آیه 1)
فشارهاى كمرشكن اجتماعى را نیز از او برداشت: «و وضعنا عنك وزرك الّذى انقض ظهرك».(سوره انشراح، آیات 2- 3)
اگر روزى هرچه گفت كسى گوش نكرد، در عوض روزى را دید كه مردم دسته دسته وارد اسلام مىشد. «یدخلون فى دین اللّه افواجا.»(سوره نصر، آیه 2)