تا حالا فکر کردهاید که یک کتاب چقدر میتواند خطرناک باشد؟ تا حالا به ماهیت وجودی کتاب دقت کردهاید؟ یک سری کاغذ که همه از یک سمت به هم چسبیدهاند و شما دانه دانه که لای کاغذها را باز کنید و چیزهایی را که رویشان نوشته بخوانید یک چیزی دستگیرتان میشود.
این که کتاب اختراع چه کسی بود، خیلی مهم نیست؛ مهم این است که این جسم مکعبی شکل کوچک گاهی وقتها باعث یک تأثیر بزرگ در زندگی هر کسی میشود؛ تأثیری که شاید تا آخر عمر از ذهن خواننده نرود. حتما ً همه شما تا حالا از این کتابهای تأثیرگذار خوانده اید. حالا کمی از بالا به ماجرا نگاه کنید.
فرض کنید کتابی که میتوانید شما را متحول کند، بتواند روی بقیه افراد جامعه هم یک چنین تأثیری بگذارد؛ تأثیری که تا آخر عمر میماند. حالا فرض کنید کتاب به زبانهای دیگر ترجمه شود و بتواند روی همه مردم دنیا تأثیر بگذارد. این جور کتابها میتوانند جامعه را متحول کنند؛ اصلا ً میتوانند تاریخ را متحول کنند.
تعداد این Books کتابها کم نیست اما ما ده تا از مهمترینهایشان را فهرست کردهایم تا شما بهتر بتوانید از نحوه کار این مکعب مستطیلهای کوچولو Small rectangles سر دربیاورید.
هیتلر چهره اول جنگ جهانی دوم است. طبیعی است که وقتی آدم به این مهمی یک کتاب مهم بنویسد، چقدر معروف و تأثیرگذار خواهد بود. حزب نازی سال 1933 به رهبری هیتلر، آلمان را تسخیر کرد. نازیها هم که میدانید چه جور آدمهایی بودند؛ هر چه نماد دموکراسی در آلمان بود نابود شد و فاشیستها شروع کردند به جولان دادن.
هیتلر سر دسته نازیها قبلا ً و در زندان کتابی نوشته بود که در آن تمام برنامههای حزب نازی، دقیقا ً با همه جزئیات ترسناکش را آورده بود. هیتلر این کتاب را که بیشتر شکل بیوگرافی داشت تقدیم کرده بود به همه 16 نفر نازیای که در شورش مونیخ مرده بودند. حزب نازی هیچ جور بهتری نمیتوانست عقایدش را تبلیغ کند.
11 میلیون و 500 هزار نسخه از کتاب فروش رفت تا جنگ جهانی دوم شروع شد. کتاب هیتلر به زبانهای دیگر هم ترجمه شد اما برای ترجمه آن اتفاق عجیبی افتاد؛ خود هیتلر دستور سانسور کتابش را داد اما هیچ کدام از اینها نتوانست جلوی تأثیر کتاب در دنیا را بگیرد. حتی هنوز و سالها بعد از مرگ هیتلر هم کتابش مبدأ تفکرات همه فاشیستهاست.
ماهان کلا ً کار خیلی مهمی نکرد؛ بیشتر شانس بود که اینقدر معروفش کرد. او یک افسر نیروی دریایی بود؛ البته خیلی هم از امور نظامی سر رشته نداشت و فقط یک بار در جنگ داخلی آمریکا شرکت کرده بود. در دورانی که افسر بود به خاطر این که حوصلهاش سر نرود، شروع کرد به نوشتن یک کتاب درباره اهمیت نیروی دریایی.
ماهان در کتابش نوشت که این چند تا کشتیای که به نظر شما اهمیت چندانی ندارند، میتوانند به عنوان بهترین وسیله برای جنگ استفاده شوند. او میگوید آب بهترین راه برای جنگ است و موانعی که بر سر حرکت در خشکی وجود دارد در راههای آبی نیست.
ماهان نوشت که در طول تاریخ هر کشوری قدرت اول دریایی بوده، قدرت اول سیاسی هم بوده. کتاب باعث شد تا همه کشورها به یاد کشتیهایشان بیفتند و نیروی دریاییشان را منظم کنند. کتاب ماهان به همه زبانها ترجمه شد؛ حتی به ژاپنی. ژاپنیها به همه افسران دریاییشان یک نسخه از کتاب را هدیه میکردند.
همین نیروی دریایی بود که باعث شد جنگها در مسیرهای طولانیتری اتفاق بیفتند و به جای این که کشوری با کشور همسایه اش بجنگد، قارهای بتواند با یک قاره دیگر بجنگد.
اصل جمعیت، اثر تامس مالتوس زمینه ساز کنترل جمعیت
The principle of population, the effect of Thomas Malthus underlies population control
اواخر قرن 18 بود که یک سری آدم خوشحال در جهان پیدا شدند و شروع کردند به خیال بافیهای گل و بلبل؛ چیزهایی از قبیل پیدا کردن اتوپیا یا همان آرمانشهر یا مثلا ً این که زندگی آن قدر خوب خواهد شد که دیگر لازم نیست آدمها بخوابند و خلاصه این که همه فرشته میشوند و همه چیز خوب میشود و از این حرفها.
این وسط یک آدم رئالیست به اسم مالتوس آمد و به همه آنها گفت که کاسه و کوزهشان را جمع کنند و برگردند به واقعیت کثیف جامعه. رساله کوتاه مالتوس سال 1798 درآمد. مهمترین توصیه مالتوس این بود که به جای این همه خوشحالی بیایید و جمعیت را کنترل کنید که همین یک ذره امکاناتی که در اختیارتان هست از دستتان نرود.
مالتوس میگفت بچهدار شدن خیلی راحت است اما تهیه غذا و لباس برایشان به همان راحتی نیست. او میگفت تا وقتی یک آدم مجرد مطمئن نشده که امکاناتش را دارد اصلا ً نباید ازدواج کند، چه برسد به این که بچه دار شود.
بعد از انتشار این کتاب، گروهی باقی نماند که به آن اعتراض نکرده باشد. مالتوس به خیلی چیزها مثل اشاعه فساد و سد شدن بر سر راه ازدواج جوانها محکوم شد اما حالا حرفش کم و بیش مورد قبول همه است.
همه ما «عمو تم» را میشناسیم؛ سیاه پوست بدبختی که شرح زجرهایش حتی در کتاب ادبیات دبیرستانمان هم چاپ شده بود. کلبه عمو تم وقتی نوشته شد که بردگی سیاهها در آمریکا تبدیل به دردسر بزرگی شده بود و دیگر داشت صدای همه را در میآورد.
البته کتابهایی که در مورد زجر سیاهان نوشته شده کم نیست اما این یکی دیگر آخر ماجرا بود. تام یک پرده سیاهپوست است که در این کتاب، هر رنجی را که فکر کنید تحمل میکند و آخرش هم کشته میشود. خیلی از منتقدها میگویند کتاب هریت اصلا ً یک شرح واقعی از زندگی سیاهها نیست و کلا ً تحریف واقعیت است که برای ایجاد دو دستگی و جنگ بین آمریکاییها انجام شده.
بعد از سر و صدای این کتاب جنوبیها شروع کردند به اعتراض علیه شمالیها که بیچر استو هم بینشان بود. شمالیها هم به آبراهام لینکلن رأی دادند که برای حال گیری جنوبیها بردهرداری را لغو کرد. اما جنگ دیگر چیزی نبود که بشود جلویش را گرفت.
پیچر استو که خیلیها بعد از چاپ کتاب به او میگفتند « Iblis ابلیس»، به زودی در همه دنیا اسم معروفی شد. او تا آخر عمرش کلی رساله و کتاب دیگر نوشت که همه دفاعی بودند برای اثبات واقعی بودن ماجرای عمو تم.
قرن 19، قرن آدمهای بزرگ و اسمهای مشهور بود اما بین آن همه آدم مشهور، هیچ کس دیگر غیر از کارول مارکس به اندازه داروین بر فکر بشر تأثیر نگذاشته. داروینیسم هم به اندازه مارکسیسم روی فکر عموم تأثیر گذاشته. داروین یک دانشمند بود؛ دانشمندی که روی گونههای زیستی مطالعه میکرد.
مهمترین سوالی که برای او مطرح بود، ظهور و نابودی گونهها بود. با چند نمونه و مطالعه چند نظریه دیگر، داروین نظریه عجیبی را مطرح کرد؛ نظریهای که از بس متفاوت بود، خیلی زود همه دنیا را گرفت. داروین میگفت موجودات به مرور تکامل پیدا میکنند. رساله داروین را Scientist دانشمند دیگری به اسم والاس خواند و تنظیم کرد.
این نظریهها اولین بار سال 1858 در یک روزنامه چاپ شد و بعد از آن بود که به شکل کتاب درآمد. فقط 24 هزار جلد آن در انگلستان منتشر و تقریبا ً به همه زبانهای دنیا ترجمه شد. چهار فصل کتاب درباره خود نظریه است و چهار فصل بعدی جواب دادن به اشکالاتی است که میتوان به کتاب وارد کرد.
اما این چهار فصل هم نتوانسته همه اشکالات را جواب بدهد؛ به طوری که داروینیسم هنوز تعداد زیادی منتقد دارد که کلیسا در رأس آنهاست.
روان شناسی همیشه یکی از علوم جذاب و عجیب بوده چون با چیزی غیر قابل پیش بینی و ناشناخته سر و کار دارد. ذهن انسان هنوز هم پیچیدگی زیادی دارد. نظریههای فروید سوئیسی که قرار بود جواب یک سری از این مسائل عجیب و غریب را بدهد. خیلی زود همه گیر شد.
فروید پزشک بود و نظریههای یک دانشمند به نام شارکو روی او تأثیر زیادی گذاشت. شارکو میگفت با هیپنوتیزم میشود بعضی از بیماریهای روانی را درمان کرد. فروید هم سعی کرد بیمارانش را با این روش درمان کند اما این راه بیشتر از این که روی بیمارانش تأثر بگذارد، روی خودش تأثیر گذاشت و خواب را به موضوع مورد علاقهاش تبدیل کرد.
او زا خواب به عنوان یک راه برای داخل شدن به ناخودآگاه انسان استفاده میکرد. ناخودآگاه آدمها تبدیل شد به یک موضوع مهم در درمان و کشف بیماریهای روانیشان. همین توجه به ناخودآگاه بود که علم روانشناسی را کلا ً متحول کرد و باعث به وجود آمدن نوع جدیدی از این علم شد.
کتاب «شهریار» را یک نویسنده خودشیرین به اسم ماکیاولی نوشت و تقدیمش کرد به لورنستو، پادشاه ایتالیا. ماکیاولی خودش یک آدم وحشی و بدجنس بود که اسمش روی مکتبی به اسم ماکیاولیسم مانده. ماکیاولیسم یعنی علم دستیابی به قدرت با هر وسیلهای از قبیل ظلم و خباثت و هر چیز بد دیگر.
به همه صفتهای بد او باید پاچهخواری را هم اضافه کنید. ماکیاولی در کتابش همه صفات بدی را که یک King پادشاه باید داشته باشد فهرست کرده و روی صفحه اولش نوشته: «هدیهای بهتر از این پیدا نکردم که آنچه در سالهای متمادی با رنج بسیار آموختم تقدیم کنم تا در فرصت کوتاهی بتوان آن را به کار بست». منظور او از چیزهایی که آموخته این است که حاکمها چطور باید قدرت را به دست بیاورند و آن را حفظ کنند.
کتاب شهریار سال 1513 تقدیم شد به دربار اما انتشارش تا 1532 عقب افتاد. بعد از آن حتی تا قرن 21 شهریار، الگوی خیلی از دیکتاتورها بود. هیتلر و موسولینی هم از آن استفاده کردهاند و خیلی وقتها از انتشار آن بین مردم جلوگیری میشد. شهریار درست و حسابی ظلم کردن را به دیکتاتورها یاد داده و چیزی که از این کتاب باقی مانده یک عصر سیاسی است؛ عصر استعمار.
سرمایه، اثر کارل مارکس زمینه ساز مارکسیسم Marxism
مارکس در شرایطی زندگی میکرد که آشوب و هرج و مرج دنیا را گرفته بود؛ یعنی حوالی سالهای 1830. انقلاب کبیر فرانسه هنوز در ذهن مردم بود و انقلابها و جنجالهای پشت سر هم در اروپا همه را ناراضی کرده بود. مارکس در آلمان به دنیا آمد. آرزو داشت استاد دانشگاه بشود اما چون نمیتوانست جلوی زبانش را نگه دارد و همیشه به همه چیز معترض بود، او را به دانشگاه راه ندادند. به خاطر همین روزنامهنگار شد و در روزنامه خودش شروع کرد به شلوغ کاری (مارکس در روزنامهاش شش مقاله هم درباره ایران نوشته). در زمان مارکس وضعیت دقیقا ً جوری بود مثل فضاسازی داستان اولیور تویست. بچهها از نه، ده سالگی روزی بالای ده ساعت در کارخانهها کار میکردند و مرگ و میر بین آنها خیلی زیاد بود. در مورد زنان و مردان کارگر هم وضع به همین شکل بود. بین این همه نظریه پردازی مختلف، مارکس نظریهای در حمایت از کارگرها مطرح کرد که خیلی زود معروف و همهگیر شد. مارکس نظریههایش را مو به مو در کتاب «سرمایه» نوشت. کتابش منتقدهای زیادی داشت. از آن طرف اما این کتاب شد کتاب انقلاب روسیه و چین و برای نیم قرن نصف دنیا را گرفت.
آدام اسمیت کتابش را در دوره مهمی نوشت؛ سال 1776. در این دوره تاریخ داشت متحول میشد؛ از یک طرف انقلاب آمریکا و فرانسه شروع شده بود و از طرف دیگر اختراع اسب بخار داشت دنیای صنعت را زیر و رو میکرد. کارفرماها، کارگرها را استثمار میکردند.
مردم حقوق سیاسی نداشتند و تعداد مستعمرهها روز به روز زیاد میشد. در همین روزها اسمیت که یک دختر دانشجوی اسکاتلندی بود که کم کم معروف شده بود و کرسی استادی داشت، تصمیم گرفت کتابی بنویسد و در آن همه عقاید غلط را بنویسد و نقد کند. The Book of Wealth of Nations کتاب ثروت ملل بیشتر شبیه یک رسانه سیاسی است.
اسمیت در کتابش درباره این نوشته که مهمترین محرک آدمها منافع شخصیشان است یا این که دولت نباید در اقتصاد دخالت کند و چیزهایی مثل این.
شانسی که اسمیت آورد این بود که کتابش وقت خیلی مناسبی چاپ شد؛ وقتی که دقیقا ً ذهن همه درگیر همین مسائلی بود که او دربارهشان بحث کرده بود و همین باعث شد که این قدر معروف شود. کتاب اسمیت باعث شد انگلستان در قرن 19، بزرگترین و ثروتمندترین امپراتوری جهان باشد.
«نمیدانم من در نظر جهان چگونه جلوه میکنم اما در نظر خودم مانند پسر بچهای هستم که در کنار دریا به بازی مشغول است. گاه با پیدا کردن سنگریزه یا گوش ماهی خودم را مشغول میکنم.
در حالیکه اقیانوس عظیم حقیقت مقابل من قرار گرفته و اسرار آن کشف نشده باقی مانده.» نیوتن کسی بود که وقتی یک سیب از درخت میافتاد روی سرش، جاذبه زمین را کشف میکرد؛ حالا تصور کنید باقی حقایقی را که در زندگیاش کشف کرده و چیزهایی که فهمیده اما کشف نکرده چقدر است.
نیوتن همه اینها را به اضافه قوانینی که تنظیم کرده، در یک کتاب آورده. کتاب «اصول» شرح تمام نبوغ نیوتن است؛ یعنی همان هندسه اصل اساسی و معروف او. کتاب اواخر قرن 17 چاپ شد. فقط چند نفر از دانشمندان زمان خودش توانستند مطالبش را بفهمند.
البته نیوتن میخواست کتاب را طوری بنویسد که برای همه قابل فهم باشد اما کتاب این طور از آب درنیامده بود. هنوز هم تعداد بسیار کمی از آدمها این کتاب را به طور کامل خواندهاند اما همه مطالب این کتاب را میدانند؛ اصولی که هنوز در علم مکانیک میتوانند هر مسأله ای را حل کنند.
دانلود صوتی کتاب بینظیر دولت و فرزانگی خاص ترین کتاب دنیا!
برای تحقق یافتن آرزوهایتان خواندن این چهار کتاب را از دست ندهید
معرفی معروف ترین کتاب و داستان های عاشقانه دنیا
معرفی 5 کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان