ایشان مدتی نیز به جای پروفسور آرنلد در دانشگاه لندن، به تدریس زبان و ادبیان فارسی پرداخت. ظاهرا در اواخر اقامتش در لندن، قصد ترک شعر و شاعری داشت که دوستانش مانند سرعبدالقادر و همچنین آرنلد مانع از این کار او شدند.
علاوه بر تخصصات ذکر شده، ایشان در اروپا در زمینه زبان ادبیات فارسی نیز به مطالعاتی دست زد که بعدا این زبان را به عنوان زبان شعری خود برگزید. همچنین از جمله تحولاتی مهمی که در زندگی اقبال در اروپا تبدیل وی از یک شاعر وطنی به یک شاعر ملی اسلامی بود که کتاب بانگ درا شاهد خوبی بر این مدعاست.
ایشان پس از بازگشت به وطن در سال 1908 میلادی به سمت رئیس بخش فلسفه دانشکده دولتی لاهور انتخاب گردیده و علاوه بر تدریس، اجازه وکالت نیز کسب نموده اما پس از چندی، فقط شغل وکالت را ادامه داده و از تدریس دست کشید.
اقبال در سال 1926 میلادی، به عضویت مجلس قانونگذاری انتخاب شد. وضعیت زندگی ناگوار مردم و اختلافات در آن زمان و عشق به آزادی، اقبال را به سوی حرکتهای سیاسی سوق داد تا جائیکه اقبال پیشنهاد تشکیل دولت پاکستان را در جلسه سالیانه حزب مسلمبیگ در الله آباد را داد.
همچنین ایشان نمایندگی مردم مسلمان شبه قاره را در اولین موتمر اسلامی فلسطین در بیت المقدس را داشته. ایشان در بازگشتی از کنفرانسی در لندن از اسپانیا و مسجد قرطبه دیدن کرده بودند که دیدار از این مسجد تاثیر زیادی در روحیه ایشان به جای گذارده بود، در منظومهای آن را بیان داشته همچنین از افغانستان نیز دیداری کرده و به زیارت مزار حکیم ثنائی موفق گردید. در اواخر عمر نیز یعنی به سال 1933 از دانشگاه پنجاب موفق به دریافت دکتری افتخاری گردید.
سرانجام علامه اقبال لاهوری به دنبال تنگی نفس و ضعف قلبی که مبتلا گشته بود در سال 1317 دارفانی را وداع گفت.
برخی از آثار علامه اقبال لاهوری:
علم الاقتصاد (که یادآوری شد)
توسعه حکمت در ایران (سیر فلسفه در ایران) (ترجمه شده به زبان فارسی)
تاریخ هند
احیای فکر دینی در اسلام (ترجمه شده به زبان فارسی)
یادداشتهای پراکنده (مجموعه خاطرات چند ماهه اقبال)
دیوان فارسی اقبال که شامل رموز بی خودی، اسرار خودی، زبور عجم، پیام مشرق، جاویدنامه و ارمغان حجاز میباشد
دیوان اقبال (به زبان اردو) بانگ درا، بال جبرئیل، ضرب کلیم.
منبع: