در ابن بخش داغ ترین خبرهای هفته گذشته ایران را مرور می کنیم از تجاوز علنی در افسریه تا قتل و فریب دختران خام و مجرد. با بخش خبری نازوب همراه باشید.
In Ibn, we are reviewing the hottest news for Iran last week, from rape in Afsyria to the murder and deception of raw and single girls. Stay in touch with the news section.
ماجرای تجاوز جنسی علنی مردی به یک زن در خیابان افسریه
به گزارش نا زوب، حدود ساعت ۲۲:۳۰ شنبه شب تیم عملیات کلانتری ۱۵۶ افسریه در حال گشتزنی در منطقه افسریه بودند که در یکی از خیابانهای فرعی، صدای «کمک» زن جوانی را میشنوند.
دستگیری مرد در حال تجاوز به زن
سرهنگ ایرج ارسلانی- رئیس کلانتری ۱۵۶ افسریه- در تشریح جزئیات این ماجرا گفت: مأموران پلیس با شنیدن صدا متوجه مردی میشوند که در محلی خلوت، موجب اذیت و آزار جنسی زنی را دارد و زن با فریاد زدن کمک می خواست.
دستگیری مرد در حال تجاوزجنسی به زن
با حضور مأموران پلیس در صحنه، متهم نیمه عریان که در حال اذیت و آزار زن جوان با وضع نامناسبی بود با دیدن مأمور پلیس با یک قمه به سمت یکی از مأموران حمله ور شد و با ضربه قمه، بازوی راست مأمور پلیس را مجروح کرد.
متهم که به هیچ وجه حالت طبیعی نداشت و حتی قادر به راه رفتن نبود ادامه داد: پس از حمله این متهم به مأمور پلیس، مأمور دیگر وارد عمل شد و با رعایت قانون به کارگیری سلاح، اقدام به شلیک هوایی کرد و در نهایت موفق شد متهم را دستگیر کند.
پس از دستگیری متهم، با دستور مقامات قضایی مجتمع قضایی شهید محلاتی، این فرد به زندان اعزام و مأمور پلیس نیز از طریق نیروهای اورژانس به بیمارستان منتقل شد.
***
دام مرد هزار چهره برای دختران مجرد و خام
مأموران پلیس آگاهی پایتخت مرد سی و پنج ساله را بازداشت کردند که با اغفال دختران در یک سایت همسریابی از آنها کلاهبرداری میکرد.
اغفال دختران توسط مرد هزار چهره
این متهم جزئیات کلاهبرداری را اینگونه شرح داد: از سال ۹۵ پس از ورشکسته شدن در شرکتها ی هرمی، شروع به کلاهبرداری در سایتهای همسریابی کردم
در این سایتها با یک هویت جعلی خودم را به دختران معرفی میکردم، پس از ارتباط گرفتن با خانمها و رد و بدل شدن شماره تلفن همراه، ارتباطم را بیشتر کرده و با آنها دوست میشدم
بعضاً در جلساتی که با دخترها در کافیشاپ میگذاشتم، میفهمیدم وی پولدار نیست و او را رها میکردم، هدف من سوء استفاده جنسی نبود و فقط میخواستم امرار معاش کنم و زندگیام را با بلند پروازی جلو ببرم.
او که متأهل و دارای فرزند است، افزود:
در مدت سه روز با فن بیان و آراسته کردن ظاهر ، اعتماد قربانیان را جلب کرده و به بهانههای مختلف از آنها کلاهبرداری میکردم البته برای آنها با خرید دستهگل، ادکلن، تلفن همراه و … هزینه نیز میکردم و در این رفتوآمدها بازخورد میگرفتم که آن دختر تا چه اندازه توان مالی دارد
در موارد مختلف پولهای میلیونی به دست میآوردم، در یک مورد نیز تا ۱۰ میلیون تومان کلاهبرداری کردم و هر دفعه هویت و شماره تلفن خودم را تغییر میدادم.
این متهم که در استانهای مختلف کشور به این شیوه کلاهبرداری کرده است، گفت: در هر استان یک یا دو قربانی را انتخاب میکردم، چون میترسیدم پلیس رد مرا بزند، با پولهای به دست آمده فقط روزمرگی خود را میگذراندم، پول حرام باقی نمیماند.
تحقیقات بیشتر درباره این پرونده در دستور کارآگاهان اداره ۱۳ پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفته است.
***
ماجرای وحشتناک و عجیب عروسی در معروف ترین آرایشگاه تهران
اوایل زمستان سال ۹۵ بود و «ستاره» تا شب عروسیاش زمان زیادی نداشت. او برنامههای زیادی برای برگزاری مراسم ازدواجش تدارک دیده بود. لباس عروسیاش را خرید، اما هنوز نتوانسته بود آرایشگاه مورد نظرش را پیدا کند.
کچل شدن عروس در آرایشگاه معروف تهران
هر روز ساعتها در اینترنت و شبکههای مجازی میگشت، اما هیچ یک از مدلهای آرایش عروس را نمیپسندید. پس از هفتهها بررسی، بالاخره مدلهای عروس یک آرایشگاه معروف در غرب پایتخت نظرش را جلب کرد و با پیدا کردن آدرس آن، برای دیدن مدلهای اصلی به آنجا رفت.
همه چیز عالی به نظر میرسید و «ستاره» پس از مشورت با همسرش قرارداد ۵ میلیون تومانی آرایشگاه را امضا کرد و با خیال راحت وقت گرفت.
مراسم عروسی اواخر فروردین ۹۶ برگزار میشد و «ستاره» از حدود یک هفته قبل، برای انجام کارهای مقدماتی به آرایشگاه رفت و آمد داشت. روز عروسی طبق قرار قبلی صبح زود به آرایشگاه رفت تا بتواند به موقع به برنامه عکاسی و فیلمبرداریشان برسد، اما…
بلایی که سر عروس خانم آمد «ستاره» درباره اتفاقی که شب عروسی برایش رخ داد، گفت: «من هم مثل همه دخترها میخواستم شب عروسیام بهترین باشم، به همین خاطر پس از کلی جست و جو، کارهای این آرایشگاه که بسیار معروف بود، مورد توجهم قرار گرفت و با مبلغی قابل توجه قرارداد بستم.
صبح روز عروسی ام، سر ساعت آنجا حاضر شدم. مسئولیت آرایش صورت و موهایم با دو نفر بود . وقتی کار صورتم تمام شد نتیجه خیلی برایم رضایتبخش بود.
نفر دوم بالای سرم آمد و شروع به درست کردن موهایم کرد. اما موقع بستن موهایم، سرم به شدت درد گرفت. اعتراض کردم و از او خواستم موهایم را کمتر بکشد، اما او گفت:
باید موهایم را طوری ببندد که چشمانم کشیدگی پیدا کند و گرنه صاحب آرایشگاه از او ایراد میگیرد. درد سرم هر لحظه بیشتر میشد و او برای اینکه کمی حالم بهتر شود یک قرص ژلوفن به من داد.
آرایشگاه معروف تهران
از آنجا که درد سرم آرام نمیشد تا پایان کارم ۴ قرص مسکن دیگر هم به من دادند تا بتوانم سرم را تکان بدهم. دست آخر هم به مادر و خواهرم تأکید کردند که مواظب باشند بهخاطر قرصها حالم بد نشود.
در ظاهر کار عالی شده بود و همه تعریف میکردند خودم هم از مدل آرایش و موهایم خوشم آمد و از پرداخت ۵ میلیون تومان پول آرایشگاه احساس رضایت داشتم، اما دردی که میکشیدم قابل تحمل نبود. در طول مراسم مدام سرگیجه داشتم و وقتی به خانه رسیدیم مسکنها آنقدر رویم اثر گذاشته بود که بلافاصله بیهوش شدم.
صبح روز بعد اثر داروها کم و دردم دوباره شروع شده بود. در قسمتی از بالای سرم درد شدیدی داشتم. از همسرم خواستم سرم را نگاه کند تا ببیند علت این همه درد و سوزش چیست که ناگهان همسرم گفت:
وسط سرت به اندازه سهبند انگشت زخم شده و خونریزی کرده است. چون برای ماه عسلمان بلیت داشتیم روی زخم را ضدعفونی کرده و راه افتادیم. چند روزی که گذشت، متوجه ریزش شدید موهایم در آن قسمت شدم. کم کم موهایم در جایی که زخم شده بود به طور کامل ریخت و وسط سرم خالی شد.»
قصور در آرایشگاه معروف تهران
وی ادامه داد: «بلافاصله به آرایشگاه رفتم و موضوع را توضیح دادم و سرم را دیدند از آنجا که آرایشگاه معروف و پر مشتری بود، به همین دلیل وقتی به آنجا مراجعه کردم، مرا از سالن اصلی بیرون بردند و به هر نحوی بود سعی کردند آرامم کنند .
چند روز بعد پیش دکتر رفتم و آنجا بود که فهمیدم در اثر فشاری که به سرم آمده، پیازهای مویم در ناحیه وسط سر از بین رفته و به گفته پزشکم شاید برای همیشه حتی نتوانم مو بکارم، به همین خاطر به اتحادیه آرایشگرها رفتم. متأسفانه برخورد آنها هم مناسب نبود.
رئیس اتحادیه وقتی ماجرا را شنید به جای اینکه درصدد پیگیری برآید، گفت: «مشکلی پیش نیامده. کمی موهایت ریخته که میشود با کمی جابهجا کردن موهایت درستش کنی.» شوهرم با شنیدن این حرف آنقدر عصبی شد که تصمیم گرفتیم از راه قانونی شکایت کنیم.»
اثبات قصور آرایشگر
«ستاره» سه ماه بعد از اتفاقی که برایش رخ داده بود به توصیه پزشکش با مراجعه به دادسرای جرایم پزشکی و دارویی تهران (دادسرای ناحیه ۱۹) از صاحب آرایشگاه شکایت کرد.
پرونده عروس خانم تهرانی به دستور بازپرس به کمیسیون پزشکی فرستاده شد و با حضور سه کارشناس مورد بررسی قرار گرفت.
اعضای کمیسیون پس از معاینه سطح آسیب دیده، بررسی مدارک و شنیدن اظهارات طرفین، با توجه به اینکه از ۲۰ سانتیمتر مربع سطح آسیب دیده سر، ۱۸ سانتیمتر مربع بهبود یافته و رویش دوباره مو داشته، آرایشگاه را معادل یک و نیم درصد دیه کامل مقصر خوانده و بهخاطر بخشی که پیازهای مو از بین رفته بود، معادل سه دهم درصد دیه تعیین کردند.
پرونده با صدور کیفرخواست ایراد صدمات بدنی غیرعمدی به شعبه ۱۰۴۳ دادگاه کیفری ۲ (مجتمع شهید قدوسی) به ریاست قاضی محبوب افراسیاب ارسال شد.
قاضی پس از بررسی مدارک و شنیدن اظهارات شاکی و وکیل صاحب آرایشگاه و همچنین نظریه پزشکی قانونی، مدیر آرایشگاه معروف غرب پایتخت را به پرداخت یک و نیم درصد دیه کامل بهخاطر آسیب اولیه به سر عروس خانم و سه دهم درصد دیه کامل برای بخشی که موهایش ریخته بود، محکوم کرد.
***
شناسایی شوهر زنی که به قتل رسید
مرکز اطلاعرسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام کرد: ساعت ۰۸:۰۰ روز شنبه شانزدهم بهمن ماه سال ۹۵ از طریق مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ وقوع یک فقره قتل در خیابان مرزداران – خیابان ابراهیمی به کلانتری ۱۳۹ مرزداران اعلام شد.عکسی از این قاتل همسر کش را در نا زوب می توانید مشاهده کنید.
عکس قاتل همسر کش
با حضور مأمورین در محل و انجام بررسی های اولیه مشخص شد خانمی ۳۰ ساله بنام آمنه در داخل منزلش با ضربات متعدد جسم تیز به قتل رسیده است.
اظهارات پدر مقتول:
پدر مقتول که با حضور در محل جنایت با جسد دخترش مواجه شده و موضوع را به پلیس اطلاع داده بود ، پس از حضور کارآگاهان در صحنه جنایت به آنها گفت : طبق روال هر روز برای بردن دخترم به محل کارش ، به دنبال او رفتم اما او از خانهاش بیرون نیامد؛ چندین بار زنگ خانه را زدم اما او در را باز نکرد؛ چندین بار با گوشی تلفن همراهش تماس گرفتم اما باز هم پاسخگو نبود.
به همسرش (دامادم) زنگ زدم اما او نیز تلفن همراهش را پاسخگو نبود؛ سریعا به نشانی مدرسه نوهام هلیا رفتم و کلید منزلشان را تحویل گرفتم؛ هلیا اظهارکرد؛ پدرش او را طبق روال هر روز به مدرسه رسانده؛ به سرعت خودم را به منزل دخترم رسانده و وارد خانه شدم؛ پس از ورود به خانه، دخترم را داخل اتاق خواب در حالیکه یک قبضه چاقوی آشپزخانه هنوز داخل سینهاش قرار داشت، در داخل اتاق خواب پیدا کردم؛ دخترم مرده بود و نفس نمیکشید ؛ از همسایگان کمک خواستم و “.
اظهارات “هلیا” دختر مقتول:
هلیا نیز پس از حضور در خانه و اطلاع از مرگ مادرش ، در خصوص آخرین باری که با مادرش خداحافظ کرد به کارآگاهان گفت : امروز ساعت ۰۷:۰۰ صبح از خواب بیدار شدم ؛ پدرم برایم صبحانه درست کرد و آنرا داخل کیفم گذاشت و به من گفت :
“برو پائین تا من هم بیایم” و سوئیچ خودرو پژو پارس سفید خودش را به من داد تا سوار [ ماشین ] شوم و گفت من ۵ دقیقه دیگر میآیم.
تصویری از قاتل همسر کش
یادم افتاد که توپ تنیس خودم را بر نداشتم؛ برگشتم بالا ( خانه ) ؛ مادرم در پذیرایی نشسته بود و داشت گوشی تلفن همراهش را چک میکرد ؛ با مادرم به دنبال توپ تنیس گشتیم اما [ آنرا ] پیدا نکردیم ؛ من پائین رفتم و پدرم ۵ دقیقه بعد آمد ؛ در مسیر مدرسه پدرم مرتبا میگفت :
“مواظب خودت باش” و چندین بار این جمله را تکرار کرد! کاری که پیش از این هیچگاه از پدرم ندیده بودم ؛ پدر و مادرم روز جمعه با هم دعوا کرده بودند و من صدای مشاجره آنها را از داخل اتاق می شنیدم؛ …. “.
تحقیقات از همسایگان:
کارآگاهان در ادامه و با تحقیقات از همسایگان و اهالی مجتمع مسکونی اطلاع پیدا کردند که نزاع و درگیری مقتول با همسرش بنام ابوالفضل . ش ( ۳۳ ساله ) دارای سابقه قبلی بوده و حتی در چندین مورد نیز به علت شدت درگیریهایشان از سوی همسایگان مورد اعتراض قرار گرفتهاند ؛ بنا بر اظهارات صریح همسایگان همسر مقتول چندین بار در اظهاراتش عنوان کرده بود که سرانجام یک روز همسرش (مقتول) را به قتل میرساند.
پلیس در تعقیب قاتل همسر کش
پلیس در جستجوی همسر متواری مقتول:
با توجه به شواهد و دلایل بدست آمده مبنی بر ارتکاب جنایت توسط همسر مقتول، کارآگاهان به قصد انجام تحقیقات به محل کار ابوالفضل در شهرستان شهریار اعزام شدند؛ ابوالفضل مالک یک کارگاه بتونریزی در شهریار است اما بنا بر اظهارات کارگران کارگاه او از روز جنایت هیچ مراجعتی به کارگاه خود نداشته است.
قاتل همسر کش
قاتل همسر کش و مقتول
در ادامه ، تحقیقات از خانواده ی ابوالفضل در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت اما آنها نیز در اظهاراتی مشابه مدعی شدند که از ابوالفضل هیچگونه اطلاعی ندارند.
مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ با انتشار این خبـر اعلام کرد: در ادامه رسیدگی به پرونده و به جهت شناسایی و دستگیری همسر مقتول به عنوان تنها مظنون و متهم پرونده ، هماهنگی لازم با بازپرس محترم شعبه سوم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران جهت انتشار دوباره تصویر بدون پوشش “ابوالفضل . ش” انجام شده است.
لذا از کلیه شهروندان محترم که موفق به شناسایی تصویر این شخص به عنوان قاتل متواری شده و اطلاعاتی در خصوص نشانی و محل مخفیگاه و یا محلهای تردد وی دارند درخواست می شود تا هرگونه اطلاعات خود را از طریق شماره تماس ۵۱۰۵۵۴۲۶ در اختیار کارآگاهان اداره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دهنـد.
جزئیات تجاوز جنسی علنی زن و مرد در افسریه تهران
Details of the male and female sexual assaults on Tehran’s affairs