تمامی این ماجراها از ژانویه سال 2006 در نیویورک آغاز شد؛ زمانی که بیمار یک روانپزشک ادعا کرد مردی را بارها در رویاهایش می بیند و با او صحبت میکند. این زن می گوید که حتی یک بار هم این فرد را در زندگی واقعی ملاقات نکرده است اما بارها او را در خواب دیده است.
پس از صحبتهای این خانم، تصویر مرد ترسیم میشود و برروی میزکار روانپزشک باقی میماند تا اینکه بیمار دیگری میآید و با دیدن این عکس ادعا میکند که این مرد را بارها در خواب دیده است.
با این اتفاقات روانپزشک تصویر این مرد را برای تعدادی از همکارانش ارسال میکند و پس از گذشت چند ماه، چهار بیمار دیگر هم میگویند که این مرد را بارها در خواب دیدهاند!
اما واقعا چه چیزی باعث چنین اتفاقی میشود؟
تئوریهای مختلفی مطرح شده است تا حضور مکرر این مرد رو در خواب افراد مختلف توضیح دهند. 3 تئوری زیر مهمترین این تئوری ها شناخته شدند :
تئوری اولیه
با توجه به نظریه روانکاوی یونگ، این مرد یک تصویر کهن متعلق به ضمیر ناخودآگاه جمعی است که می تواند در مواقع سختی (رشد عاطفی، تغییرات دراماتیک در زندگی ما، شرایط استرس زا و غیره) به خصوص در افراد احساساتی به این شکل نمود پیدا کند.
این نظریه، جالب ترین و یکی از تاثیرگذارترین تئوری هایی است که تا به حال مطرح شده، اما دارای پایین ترین اعتبار علمی هست. بر اساس این نظریه این مرد یک فرد واقعی است، کسی که مهارتهای خاص روانی دارد و توانایی ورود به خواب افراد را دارا میباشد!
برخی معتقدند که در زندگی واقعی، این مرد همان شکلی ست که در خواب ظاهر می شود. برخی دیگر فکر می کنند وجهه او بایستی کاملا متفاوت باشد.
اما برخی از این افراد چنین می پندارند که پشت سر این مرد یک طرح شست و شوی ذهنی توسعه یافته از سوی شرکت های مرموز و بزرگ وجود دارد.
این یک تئوری علمی جامعه شناختی است که ادعا می کند این پدیده بطور معمولی بوجود آمده است ولی به تدریج توسط تقلید گسترش پیدا کرده است. در واقع زمانی که مردم به این پدیده پی بردند و مدام راجع به آن فکر کردند و به گفتگو پرداختند، عمیقا تحت تأثیر قرار گرفتند و همین باعث شد که شروع به دیدن این مرد در خواب کنند.