این گزارش در ادامه از زبان دختر مجردی که از سر اجبار شیوههای مختلف سقط جنین زیرزمینی را امتحان کرده، مینویسد:
چند وقت پیش متوجه شدم که پنج ماه است از رابطهام باردارم. با توجه به شرایط فرهنگی ایران، نگاه داشتن بچه برای منی که ازدواج نکردهام، ممکن نبود. پس از مشورت با دوستان، متوجه شدم که سه روش برای سقط جنین پیش رویم است: قرص، تزریق و عمل (کورتاژ).
دو گزینه نخست را در نظر گرفتم؛ درباره تزریق متوجه شدم که باید دارویی پیدا کنم که «پروستاگلندین» نام دارد. من به دو بار تزریق این دارو نیاز داشتم که هر کدام چهل هزار تومان (حدود دوازده یورو) قیمت داشت، ولی شنیدم که این روش ریسک پذیری بالایی دارد و احتمال تشنج هم هست، بنابراین از انجام آن منصرف شدم.
در رابطه با قرص نیز متوجه شدم که باید قرص «میزوپروستول» پیدا کرده و در یک ساعت، ده عدد از آن را مصرف کنم. این دارو در حالت عادی برای درمان زخم مورد استفاده قرار میگیرد و در داروخانهها هم با قیمتی حدود هشت هزار تومان عرضه میشود، ولی دریافت آن مستلزم چیزی بود که من نداشتم؛ نسخه پزشک.
آنجا خیلی شلوغ بود و زنان زیادی منتظر بودند. دو خانم هم آنجا مشغول به کار بودند که در ابتدا فکر کردم پزشک هستند اما بعد فهمیدم ماما هستند. هیچ مردی را هم به داخل راه نمیدادند.
به من گفتند که میتوانم این کار را با دو قیمت انجام دهم: بدون بیهوشی ۷۰۰ هزار تومان (حدود ۲۰۰ یورو) و با بیهوشی، یک میلیون و پانصدهزار تومان. میگفتند که داروی بیهوشی بسیار گران و کمیاب شده است. از ترس خواستم که بیهوشم کنند. مدت کوتاهی من را بیهوش کردند و عمل سقط انجام شد و مشکلی هم پس از آن پیش نیامد.
در سال گذشته در استان تهران، یکهزار و ۶۸۴ مراجعه برای دریافت مجوز سقط جنین درمانی وجود داشته که در مقایسه با دیگر استانها بیشترین تعداد بوده است. از این تعداد ۷۶۱ نفر شرایط دریافت مجوز را داشتند. با یک حساب سرانگشتی ساده میتوان متوجه شد ۹۲۳ نفر شرایط سقط جنین قانونی را نداشتهاند و این تنها آمار رسمی کسانی است که قانونی تقاضا دادهاند؛ یعنی فقط نوک کوه یخ! چرا که درصد بالایی از متقاضیان سقط جنین به خاطر مشکلات قانونی و داشتن روابط جنسی خارج از ازدواج، به مراجع رسمی متوسل نمیشوند.
پس برای جمعیت زیادی که خواهان سقط جنین هستند و نمیتوانند قانونی اقدام به این کار کنند، تنها یک راه میماند: خیابان ناصر خسرو؛ از قرص برنج تا سیانور برای خودکشی گرفته تا داروهای نایاب هموفیلی و اعصاب و روان با قیمتهای گزاف در اینجا یافت میشود، چه رسد به قرص «میزوپروستول» و آمپول «پروستاگلندین» برای سقط جنین.
این دو داروی اخیر، رایجترین روش سقط جنین در ایران هستند. ممکن است که این قرصها و آمپولها موجب سقط کامل جنین نشود اما از آنجا که استفاده از این دو روش خونریزی شدید به دنبال دارد، حتی اگر بارداری از طریق روابط نامشروع صورت گرفته باشد بیمارستانها مراجعهکننده را میپذیرند تا کورتاژ و سقط کامل صورت گیرد. این روزها، چه در مطب و چه در زیرزمینها، سقط جنین برای برخی پول هنگفتی به همراه دارد.
بحث سقط جنین در جامعه امروز ایران به عنوان یکی از آسیبها، دارای ابعاد پیچیدهای است؛ اما به دلیل شرایط فرهنگی حاکم بر کشور، اصولاً روابط خارج از ازدواج و تبعات آن همیشه پنهان مانده است.