بهتازگی یك گروه پژوهشی، در تحقیقی متوجه شده كه ابتلا به این عفونت میتواند میزان تولید دوپامین بدن را تحتتاثیر قرار دهد. یافته آنها ثابت میكند كه ابتلا به این انگل در پستانداران، میتواند مقدار دوپامین بدن آنها را تغییر بدهد. دوپامین یك میانجی عصبی بسیار مهم است كه ترشح زیاد یا كم آن در اختلالات روانپزشكی مثل شیزوفرنی (روانگسیختگی)، بیشفعالی و پاركینسون نقش دارد. دوپامین مراكز لذت و پاداش مغز را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث پاسخ احساسی ناشی از ترس هم میشود. پس این تحقیق نشان میدهد كه اختلالات روانی را در مناطقی كه این عفونت شیوع دارد، باید با نگرشی جدید درمان كرد.
این تحقیق، روی جوندگان انجام شده است. پژوهشگران متوجه شدهاند كه چگونه یك عفونت خاص میتواند رفتار این جانداران را تغییر دهد. جالب است كه این تغییر رفتار در راستای منافع این انگلها هم صورت میگیرد چراكه موشی كه به توكسوپلاسموز مبتلا شده است، ترس ذاتی خود از گربهها را از دست میدهد و به این ترتیب احتمال گرفتار شدن و خورده شدن موش افزایش مییابد.
به این ترتیب، انگل این شانس را پیدا میكند كه به میزبان اصلی خود برگردد و چرخه حیاتش تكمیل شود! موسسه پژوهشی استنلی و مركز پزشكی «دانهیل مدیكال تراست» پشتیبان این تحقیق بود و گروهی از دانشمندان دانشگاه لیدز آن را به انجام رساندهاند. این پژوهش تكمیلكننده تحقیق قبلی است كه نشان میداد ابتلا به توكسوپلاسما باعث كند شدن آنزیمهای سازنده دوپامین در ژنوم جانداران میشود.
البته تاریخچه شك به رابطه توكسوپلاسموز با اختلالات روانی به سال ۱۹۵۳ برمیگردد و از آن زمان، تحقیقات بسیاری نوعی رابطه بین این دو را نشان میداد ولی تا زمان انجام این تحقیق تازه، دانشمندان نتوانسته بودند نشان دهند كه توكسوپلاسما از طریق افزایش تولید دوپامین است كه اثر خود را اعمال میكند.
انسانها، میزبانهای تصادفی توكسوپلاسما هستند. علایم این بیماری در انسانها به صورتهای مختلف بروز میكند. توكسوپلاسموز حاد میتواند به صورت تب، علایم شبیه آنفلوانزا، دردهای عضلانی و بزرگ شدن غدد لنفاوی (لنفادنوپاتی) بروز كند. بزرگ شدن غدد لنفاوی متعاقب این عفونت ممكن است ماهها طول بكشد. البته ابتلا به عفونت در 50 تا 70درصد موارد ممكن است كاملا بدون علامت باشد. ابتلا به این عفونت در خانمهای حامله (بهخصوص در سه ماه اول) اثرات متعددی روی جنین میگذارد كه به صورت میكروسفالی (كوچكی سر)، عقبماندگی ذهنی، هیدروسفالی و ناهنجاریهای چشمی هستند. توكسوپلاسما میتواند چشم را هم درگیر كند. بیمارانی كه توكسوپلاسمای چشمی دارند، با مشكل تاری دید مراجعه میكنند و معاینه آنها، درگیری شبكیه را به صورت لكههای سفید و زرد پنبهمانند در شبكیه نشان میدهد. اما توكسوپلاسما همانطور كه گفته میشود، میتواند مغز را هم درگیر كند.
كیست این تكیاخته در هر جایی از مغز از ساقه مغز و هیپوفیز گرفته تا عقدههای قاعدهای میتواند بنشیند. دانشمندان طی سالها متوجه شدهاند كه بین عفونت مزمن و مخفی بیماری (مرحله latent) با پارهای از تغییرات رفتاری ارتباطی وجود دارد. مثلا برخی از تحقیقات نشان دادهاند كه توكسوپلاسموز باعث كاهش اشتیاق برای یافتن چیزهای تازه و تاخیر در واكنش میشود. حتی بر اساس یك تحقیق افراد مبتلا، دو و نیم برابر بیشتر نسبت به افراد غیرمبتلا تصادف میكنند!
البته باید در تفسیر این یافته تامل كرد چراكه ممكن است افرادی كه شانس بیشتری برای ابتلا به این بیماری دارند از لحاظ اجتماعی و فرهنگی همان افرادی هستند كه در رانندگی بیمبالاتترند. پژوهش در مورد تغییرات رفتاری متعاقب توكسوپلاسموز كار سادهای نیست، چراكه باید با دقت دو گروه شاهد غیرمبتلا و گروه مبتلا به این بیماری را تحت نظر قرار داد و سپس تغییر رفتار گروه مبتلا را با گروه شاهد مقایسه كرد.
به علاوه بررسی تغییرات رفتاری، چون نسبتا كمتر عینی است، كار دشواری به حساب میآید. اما با وجود این دشواری، برخی از تغییرات رفتاری مثل بیتوجه شدن به قوانین و افزایش حس حسادت در مردان مبتلا و برعكس این حالت، رفتار گرمتر و دوستانهتر در زنان مبتلا، متعاقب ابتلا به توكسوپلاسموز نشان داده شده است.
تصور نكنید توكسوپلاسموز بیماری شایعی نیست. با بررسی پادتنها یا آنتیبادیهای ضد این تكیاخته در خون افراد مشخص شده است در دنیا ۳۰ تا ۶۵ درصد افراد مبتلا هستند. البته درصد ابتلا از كشوری به كشور دیگر متغیر است.
مثلا در فرانسه ۸۸ درصد افراد، در آلمان، هلند و برزیل ۶۸ تا ۸۰ درصد و در كره تنها 3/4 درصد افراد مبتلا هستند. البته این موضوع را باید با دقت تفسیر كنید و مواظب باشید كه از روی اشتباه هر تغییر رفتاری را به این عفونت منتسب نكنید یا تصور نكنید كه سرانجام هر عفونتی با این تكیاخته، اختلال روانی و رفتاری است! تغییرات رفتاری ناشی از توكسوپلاسموز دستمایه ساخت و نوشتن تعدادی رمان و فیلم و سریال هم شده است. مثلا یكی از قسمتهای فصل اول سریال House M. D، در مورد این بیماری است.
اما در پایان بد نیست به جای اینكه به یك تكیاخته فكر كنیم و از اثراتش بر ذهنمان واهمه پیدا كنیم، قدری هم در مورد عوامل دیگری كه مخفیانه در ذهنها مینشینند و همچون خورهای، بهتدریج توان ذهنی، پردازشی، تخیل و رفتارهای اجتماعی دوستانه را در ما میكاهند، فكر كنیم.
آیا ما به اندازه ظاهرمان، به ذهنمان فكر میكنیم و مواظبش هستیم؟ آیا غذای روحی كافی در اختیارش قرار میدهیم؟ چگونه از رخوت و كند شدنش جلوگیری میكنیم؟ یا اینكه همچون موشی كه از گربه نمیترسد، ما هم عاجز از حفاظت از سلولهای خاكستریمان در برابر دشمنان پیدا و ناپیدای آن هستیم.