طنز خیلی باحال، سرتکامل دختران در تاریخ

طنز خیلی باحال، سرتکامل دختران در تاریخ

سال 1230

مرد: دختره خیر ندیده من تا نكشمت راحت نمیشم…
زن: آقا حالا یه غلطی كرد شما ببخشید! نامحرم كه تو خونمون نبود. حالا این بنده خدا یه بار بلند خندید…!!!
مرد: بلند خندیده؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می‌خواد بره بقالی ماست بخره. نخیر نمیشه باید بكشمش…
بالاخره با صحبت‌های زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده میشه و دختر گناهكارشو می‌بخشه.

سال 1280

مرد: واسه من می خوای بری درس بخونی؟
می كشمت تا برات درس عبرت بشه. یه بار كه مُردی دیگه جرات نمی‌كنی از این حرفا بزنی. تو غلط می‌كنی. حالا واسه من میخوای درس بخونی؟؟؟
زن: آقا، آروم باشین. یه وقت قلبتون خدای نكرده می‌گیره‌ها!
مرد (با نعره حمله می‌كنه طرف دخترش): من باید بكشمت. تا نكشمت آروم نمیشم. خودت بیا، خودتو تسلیم كنی بدون درد می‌كشمت…
بالاخره با صحبت‌های زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده میشه و دختر گناهكارشو می‌بخشه
 
سال1330

مرد: چی؟ دانشسرا (همون دانشگاه خودمون) حالا می‌خوای بری دانشسرا؟ می‌خوای سر منو زیر ننگ بكنی؟ فاسد شدی برا من؟؟ شیكمتو سورفه (سفره) می‌کنم…
زن: آقا، ترو خدا خودتونو كنترل كنین. خدا نكرده یه وخ (وقت) سكته می‌كنین آ…
مرد: چی میگی ززززززن؟؟ من اگه اینو امشب نكشم دیگه فردا نمی‌تونم جلوی این فساد رو  بگیرم. یه دانشسرایی نشونت بدم كه خودت كیف كونی…
بالاخره با صحبت‌های زن، مرد خونه از خر شیطون پیاده میشه و دختر گناهكارشو می‌بخشه

سال1380

مرد: كجا؟ می‌خوای با تكپوش (از این مانتو آستین كوتاها كه نیم مترم پارچه نبردن…) و شلوارك (از این شلوار ها كه خیلی كم پارچه اسراف می‌كنن!) بری بیرون؟ می‌كشمت. من… تو رو… می‌كشم…
زن: ای آقا. چی كار به كارش داری. الان دیگه اکثرا همینطورین.
مرد: من… اینطوری نیستم. دختر لااقل یه كم اون شلوارو پائین‌تر بكش كه تا زانوتو بپوشونه. نه… نه… نمی‌خواد. بدتر شد. همون طوری باشه بهتره…

سال1400

زن: دخترم. حالا بابات یه غلطی كرد. تو اعصاب خودتو خراب نكن. لاك ناخنت می‌پره. آروم باش عزیزم. رنگ موهات یه وقت كدر می‌شه، بسشه دیگه مامی. باباتم قول میده دیگه از این حرفا نزنه…
بالاخره با صحبت‌های زن، دختر خونه از خر شیطون پیاده میشه و بابای گناهكارشو می‌بخشه !!
 

راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان