قصه کودکانه و جالب اردویی مفید

قصه کودکانه و جالب اردویی مفید

قصه های جالب و خواندنی کودکانه

تفریح و گردش های کودکانه با زیباترین قصه های کوتاه در اردوی مهد کودک یا مدرسه ای. دورهمی شاد با دنیای کودکانه در کنار کوچولوهای بامزه مدرسه خاطرات شاد و به یادماندنی برایمان ثبت می کند.

قصه آموزشی برای اردوی دانش آموزان

قرار بود جمعه از طرف مدرسه به یک اردوی تفریحی برویم. محلی که برای اردو انتخاب شده بود یکی از کوه های زیبا و معروف بود که رودخانه ای زیبا از میان آن عبور می کرد. بی صبرانه برای رسیدن آن روز لحظه شماری می کردم.

بالاخره جمعه آمد و من تمام وسایلم را جمع کرده بودم. مادرم برای صبحانه و ناهار برایم غذا گذاشته بود و خودم هم بدمینتونم را برداشتم تا آن جا با دوستانم بازی کنم.

در مدرسه همه جمع شدیم سوار بر یک اتوبوس شدیم در مسیر با آهنگ توی ماشین شعر خواندیم و کمی هم رقصیدیم. تا به اردی کوه رسییدیم.

به محل باصفای اردو رسیدیم وسایل و در چادر بزرگی که توسط مربی ها نصب شد گذاشتیم و به سمت طبیعت حرکت کردیم.

با ذوق و شوق هر کس وسایل صبحانه اش را در کوله پشتی گذاشت و به راه افتادیم تا صبحانه را در دل طبیعت زیبا بخوریم.

مدتی پیاده روی کردیم تا به یک رودخانه رسیدیم می خواستیم آن جا بنشینیم و صبحانه مان را بخوریم که دیدیم بطری ها و باقیمانده ی غذاهایی که اطراف رودخانه ریخته فضایی برای نشستن باقی نگذاشته.

دوست نداشتم آن جا بنشینم به خاطر همین پیشنهاد شد که از آن جا برویم و جایی بهتر پیدا کنیم.

 

قصه کودکانه و جالب اردویی مفید

 

اما دیدم که یکی از دوستانم پلاستیکی بزرگ برداشته و با یک چوب شروع به جمع آوری زباله ها کرده و بقیه ی بچه ها هم به کمک او رفتند.

اولش دوست نداشتم به آن ها کمک کنم چون زباله ها را ما نریخته بودیم که حالا باید جمع می کردیم و لی بعد دیدم که  این کار به نفع خودم و طبیعت است من هم یک پلاستیک برداشتم و به آن ها کمک کردم.

بعد از تمام شدن کار از دیدن آن منظره ی زیبا واقعاً خوشحال شدم و با بچه ها بساط صبحانه را مهیا کردیم و همانجا نشستیم و از طبیعت زیبا لذت بردیم.

موقع برگشت به خانه با خودم فکر می کردم که اگر هر کسی مواظب رفتار خود باشد و با طبیعت با بی رحمی رفتار نکند چقدر همه چیز و زیبا و دوست داشتنی می شود.

از این اردوی کوتاه خیلی مسائل را متوجه شدم، این که همه ی ما انسانها در برابر نعمت های بی شمار خدای مهربان مسئول هستیم.

چطور می توانیم از تمام وسایلی که به ما رفاه و آسایش میدهند بی رحمانه رفتار کنیم بخصوص طبیعت زیبایی که وجودش به همه ما زندگی می دهد.

عهد بستم با خودم که از همین 8 سالگی هر جای طبیعت رفتم نه تنها آنجا را کثیف نکنم بلکه تا می توانم محیط را تمیز کنم و این حس خوب را به همه بگویم تا با همکاری و آموزش و یادگیری زمینی پاک بدون زباله و نخاله داشته باشیم.

این اردو یکی از لذت بخش ترین اردوهایی بود که در این دو سال مدرسه رفته بودم.

خدایا بخاطر همه ی نعمت هایی که به ما بخشیده ای ممنونم. خدای مهربانم کمک کن تا قدر نعمت هایت را بدانیم و به آنها بی احترامی نکنیم.


راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان