این روزها کم نیستند زوجهایی که درگیر مسائلی مثل سوءظن، بیاعتمادی و شکاک بودن یکی از طرفین هستند.
متأسفانه در بسیاری از روابط، همین احساسات سمی باعث شده که زندگی مشترک به جای آرامش، به میدان جنگی خاموش تبدیل شود. شک کردن بدون دلیل میتواند پایههای یک رابطه را از هم بپاشد.
در اخبار و رسانهها بارها و بارها شاهد داستانهایی تلخ از زندگی زن و شوهرهایی بودهایم که قربانی همین بیاعتمادی شدهاند. همسرانی که بدون مدرک، دچار تردید و بدگمانی شده و کارشان به جدایی یا حتی خشونتهای ناگوار خانوادگی کشیده شده است.
افراد شکاک معمولاً بهراحتی قانع نمیشوند. حتی اگر بارها برایشان توضیح داده شود که تردیدشان بیاساس است، باز هم در ذهن خود سناریوهایی میسازند که به واقعیت ارتباطی ندارد.
تصور کنید مردی که بدون هیچ دلیل منطقی، همسر و فرزندان خود را به خیانت متهم میکند. حتی آزمایشهای DNA نیز برایش قانعکننده نیستند و به سراغ جاسوس گرفتن میرود تا همسرش را زیر نظر داشته باشد.
نتیجه چه میشود؟ خانوادهای از هم میپاشد، بچههایی یتیم میشوند و فرد شکاک هم روانپریشتر از همیشه باقی میماند.
یا زنی که همسرش شغل حساسی دارد و گاهی مجبور است تا دیروقت در محل کار بماند. اما این دیر آمدنها برای او معنی دیگری پیدا میکند. شک و بدگمانیاش آنقدر شدید میشود که حتی جلوی محل کار همسرش صحنههایی تلخ رقم میزند و در نهایت، زندگیشان به جدایی ختم میشود.
شک به همسر میتواند دلایل مختلفی داشته باشد:
گاهی هم این شکاک بودن نتیجه نوعی اختلال روانی است و نیاز به بررسی تخصصی دارد.
وقتی بیاعتمادی از حد بگذرد، رابطه را خفه میکند. مردی که هر روز تلفن، پیامک، موقعیت مکانی و حتی لباس همسرش را چک میکند، نه فقط زندگی او بلکه زندگی خودش را هم زهرآگین کرده است.
شک مداوم، رابطه را به جایی میرساند که حتی اگر خیانتی در کار نباشد، باز هم فاصله و سردی بین زوجین ایجاد میشود.
بدتر اینکه گاهی شک بیپایه، خود باعث شکلگیری خیانت واقعی میشود! چون فرد بیدلیل متهم شده، تحقیر شده و تصمیم میگیرد کاری کند که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته باشد.
“در صورت نیاز به کمک تخصصی، میتوانید به بخش مشاوره مراجعه کنید.”
در ادامه، راهکارهایی ارائه میدهیم که به زنانی که با همسر شکاک زندگی میکنند، کمک میکند آرامش روانی خود را حفظ کرده و در صورت امکان، به بهبود رابطهشان کمک کنند:
مرد شکاک به دلیل ترس از دست دادن شما، مدام درگیر تخیلهاییست که به واقعیت ربطی ندارد. تلاش کنید با صحبت، همدلی و توضیح دادن برخی جزئیات، فضای ذهنی او را آرام کنید. اما این کار را با تحقیر، دعوا یا اجبار انجام ندهید.
شفافیت در رفتارها بسیار مهم است؛ مثل اعلام برنامه روزانه یا معرفی افرادی که با آنها در ارتباط هستید. ولی اجازه ندهید این شفافسازی به حالت بازجویی تبدیل شود. حد مرز را مشخص کنید تا شأن و حریمتان حفظ شود.
با کسی که دائم در حال تفسیر اشتباه رفتارهایتان است، وارد بحثهای فرسایشی نشوید. هر چه بیشتر توضیح دهید، گاهی بیشتر مظنون میشوید. پس خونسرد بمانید و اجازه ندهید افکار منفی او شما را نابود کند.
وقتی از اتهامات او رنج میبرید، در سکوت خودتان را قربانی نکنید. به زبان ساده، ولی محترمانه به او بگویید که چهقدر این وضعیت برایتان ناراحتکننده است و تا چه حد از آن آسیب میبینید.
در صورتیکه شکها ادامهدار شدند و به مرحله کنترلگری یا خشونت رسید، حتماً به مشاور مراجعه کنید. گاهی ریشه بدبینی در ذهن فرد بیمار است و خودش از درون در حال زجر کشیدن است. مشاور میتواند هم برای شما و هم برای او مفید باشد.
اگر شکاک بودن همسرتان وارد فاز خطرناک شد (مانند تهدید، ضرب و جرح، آزار روانی یا بیآبرویی)، به هیچ عنوان قربانی نشوید. در این موارد، حمایت خانواده یا نهادهای قانونی میتواند ضروری باشد.
زندگی با یک مرد شکاک ممکن است چالشی بزرگ باشد. اما اگر رفتار درست، صبر و در صورت لزوم کمک تخصصی را چاشنی رابطهتان کنید، شاید بتوانید او را از این باتلاق بیرون بکشید.
یادتان باشد که حفظ عزت نفس، احترام متقابل و سلامت روانی، در هر رابطهای اولویت دارد.