ramazan
ramazan

روانشناسی بازی های کودکان

روانشناسی بازی های کودکان
سبک زندگی، سلامت روان
انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند. بازی تن و روان کودک را ایمنی می بخشد و مسؤولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدون کشید به او می آموزد. کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد." رابرت وایت" میگوید: «ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچوجه تلف شده تلقی نمود، بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است ». بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود. تعـــــریف بـــازی : به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود، بازی می گویند.

نگاه اجمالی
کودکان جهان اهل هر کجا و از هر ملیت و مذهبی و هر قوم و قبیله*ای که باشند، نیاز به بازی دارند و بازی می*کنند. فراموش نکنیم که بزرگسالان هم گهگاهی و از روی تفنن چنین نیازی را حس می*کنند. حتی حیوان هم نیاز به بازی دارد. پس می*گوییم آدمیان در هر سن و سالی که باشند، بازی می*کنند. پیر ، جوان ، نوجوان و کودک فرقی نمی*کند. هر کس قسمتی از وقت شبانه روز خود را صرف بازی و تماشا می*کند تا لحظه*ای از رنج جهان بیرون و دنیای جدی را فراموش کند. اما دنیای جدی کودک همان دنیای بازی است.

کودک با بازی بزرگ می*شود، تحول می*یابد و به سمت کمال می*رود. کمال جسمی ، کمال عقلی و کمال احساسی. این تغییرات و این تکامل ممکن است از چشم پدر و مادر و نزدیکان کودک دور بماند. اما از دیده روان شناسان و محققان این زمینه ، بویژه آنان که برای معرفت روح و روان کودک در تلاشند دور نمانده است.
تاریخ بازی
بازی از آغاز حیات آدمی با او همراه بوده است. زیرا بازی جزئی از حیات او است. بنابراین قدمت بازی با پیشینه بوجود آمدن آدمی یکی است. طبعا همچنانکه سابقه زندگی انسان به دو بخش پیش از تاریخ و دوره تاریخی تقسیم می*شود، بازی هم سابقه*اش به پیش از تاریخ می*رسد. چون آدمی در طول حیات خود با دگرگونیها همراه بوده است، طبعا بازی هم که ساخته و پرداخته آدمی است، دگرگون شده و پاره*ای از انواع آن به مرور زمان از میان رفته است و پاره*ای دیگر کمال یافته و قسمتی هم در تحول ایام بوجود آمده است.

بی شک انسان نخستین با تشکیل اجتماعات بدوی خود به بازی*های دسته جمعی از قبیل تقلید حرکات و صدای آنها چه هنگام حمله و فرار ، چه موقع برخوردهای دوستانه و یا تکرار اعمال خود در هنگام شکار یا جنگ با دشمن به صورت رقص یا هنگام پرستش ارواح و نیروهای مرموز و خدایان نوعی بازی نمایشی داشته*اند که آنها را سرگرم می*کرده و از این فعالیتها لذت می*برده*اند. نوع دیگری از بازی که مورد توجه انسان نخستین بوده است، ظاهرا باید بازی با سنگ و چوب ، درخت و با حیوانات به عناوین مختلف میان آنها رایج بوده باشد. طبعا بازی با همین مواد او را به ساختن و تعبیه وسایل زندگی رهنمون شده است.

نقش بازی در رشـــد اجتماعـــی کـــودک:
موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد. موجب شکـــوفایـــی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود. همکاری ، همیاری و مشارکت کــودک توسعه می یابد. با رعایت اصول و مقــــررات آشنا می شود. همانند سازی با بـــــزرگسالان را مـــــی آموزد. با مفهــــوم سلسله مــــراتب آشنا شده و آنــــرا رعایت می کند. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعــــی تجربه می کند. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس، کمرویـی و خجالت بیهوده رها می شود. حمایت از افــــراد ضعیف را مـــی آموزد.
نقش بازی در رشــد عاطفـــی کــــودک:
نیاز به بـــرتری جویــــی را ارضا می کند. موجب ابراز احساسات، عواطف ، ترس ها و تردیدها ، مهر و محبت ، خشم و کینه و نگرانی ها می شود. تمایل به جنگجویــی و ستیـــزه گــــری را کم می کند. « برون نگــــری» کــودک را افــزایش می دهد. نقش بـــازی در رشد جسمـــی کـــودک : مـــوجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود. باعث تقویت حواس کــــودک می شود. نیـــرو و انرژی بدن را به بهتـــرین شکل مصرف می کند. کـــودک به تــوانمندی های فکـــری و بدنی خود آگاهـــی پیدا می کند.
نقش بــــازی در رشد ذهنــــی کـــودک :
در یادگیــــری زبان نقش بسزایــــی دارد. در رشــــد هـــوشــــی کـــودک بسیار مؤثــــر است. با مفاهیــــم ساخت، فضـــا و شکــــل آشنا مـــــی شــود. رفتــارهای هـــوشمندانه کـــودک تقویت می شود. موقعیت استفاده از قوه تخیل در کـــودک به وجود می آید. زمینه بهتـــــری بـــرای تفکــــر فـــراهم می کند. انــــواع بازی هـــا: کودکان روحیات متفاوتی دارند و با توجه به ویژگیهای خود، بازیهای مختلفی را تجریه می کنند.
عواملی که در انتخاب نوع بازی کودکان دخالت دارند عبارتند از :
تفاوتهای فردی، میزان سلامتی، سطح رشد جسمی و حرکتی، بهره هوشی، جنسیت، خلاقیت، فرهنگ خانواده و موقعیت جغرافیایی بر همین اساس بازی به انواع گوناگون تقسیم می شود:
۱- بـــازی های جسمــــی : از قدیمی ترین نوع بازیهاست، به ابزار مخصوص نیازمند است ، هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام می شود، برای مصرف انرژی اضافی بدن و نجات یافتن از خستگی و کسالت بسیار مفید است و رفتارهای ناآرام و پرخاشگری توأم با عصبانیت کودک را کاهش می دهد.
۲- بــــازی های تقلیــــــدی : کودک به تقلید نقش هایی می پردازد که آنها را باور کرده است. معمولاً بهترین شخصیت ها برای شروع ایفای نقش ، والدین، برادران ، خواهران و دوستان هستند. کودک از ایفای نقش آنان لذت برده و تجربه کسب می کند. در دوره ی دبستان بیشتر نقش معلمان را تقلید می کند، در حالی که در دوره ی نوجوانی از تقلید رفتار بزرگسالان دوری می کند و به تقلید رفتار همسالان می پردازد که این خود آغازی است برای هماهنگی و همسو شد با گروههای اجتماعی و ایفای نقش های واقعی زندگی.
۳- بـــازی های نمایشــــی : کودک در تقلید از بزرگترها از لباس و وسایل مخصوص آنها نیز استفاده می کند، مانند پسر کوچکی که کت پدر را به تن کرده، عینک او را به چشم می زند و یا دختر بچه ای که کفش پاشنه دار مادر را پوشیده و به زحمت راه می رود.
۴- بــــازی هـــــای نمــــادی: زمانی که کودک دستیابی به ابزار و وسایل مورد نیاز خود را غیرممکن می بیند، نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادین و از طریق بازی بیان می کند. برای مثال بر تکه ای چوب سوار شده، این طرف و آن طرف می رود، مانند این که سوار بر اسبی شده و آن را هدایت می کند. این نوع بازی ها یکی از بهترین شیوه های بازی درمانی محسوب می شوند.
۵- بــــازی های آمــوزشـــی : مهمترین وسیله آموزش کودک ، استفاده از وسایل بازی مناسب است، مانند مکعب های چوبی که کودک با جور کردن و دسته بندی کردن آنها می تواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود. از خانه ی کوچک اسباب بازی برای آشنا کردن کودک با واقعیت های موجود زندگی می توان استفاده کرد. بازی های آموزشی موجب تقویت حواس و رشد قوای ذهنی و اجتماعی کودک می شوند، به شرط آن که سعی کنیم کنترل اصلی بازی در اختیار کودک باشد و جهت و مسیر آن را او تعیین کند.
۶- بــــازی های خلاقیتـــــی : کودک از طریق به وجود آوردن چیزی، عقاید و احساساتش را اظهار می کند ، مانند نقاشی، موسیقی ، خمیربازی، شن بازی و یا استفاده از لغات که او را قادر می سازد تا در آینده داستان شعر و نمایشنامه بنویسد.
تـــوصیه هایـــی بــــرای والــــدیــــن :
۱- به بازی کـــودکان اهمیت دهیم، زیرا زندگی آنها در بازی، شکل واقعی به خود می گیرد.
2- تلاش کنیم تا بازیهای کودکان متناسب با فرهنگ و ارزشهای خانواده باشد.
۳- با دقت در تفکرات خلاق و پویایی کودکان در حال بازی می توانیم با چگونگی شخصیت آنها بیشتر آشنا شویم.
۴- در بازی کودکان دخالت نکنیم اما راهنما و کمک کننده خوبی باشیم.
۵- با همبازی شدن با کودکان راه دوستی ها را باز کنیم و راه پنهان کاری های دوره نوجوانی را ببندیم.
۶- کاری کنیم که بازی به صورت تجربه ای لذت بخش در ذهن کودک باقی بماند.
۷- بـــرای متوقف کردن بازی از امـــر و نهی استفاده نکنیم.
۸- با توجه به روحیه ی کنجکاو کودک، به گونه ای او را راهنمایی کنیم که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد.
۹- مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی، فکری و یا روانی نشود.
۱۰- در انتخاب نوع بازی، به سن ، جنس و توانایی های فرزندمان توجه کنیم.
۱۱- نوع و مدت زمان بازی فرزندمان را طوری کنترل کنیم که از فشارهای هیجانی و روحی بیش از حد دور باشد (به ویژه بازی های رایانه ای)
۱۲-بـــرای انتخاب الگوهای صحیح، زمینه مناسبی را برای بازی های تقلیدی کـــودکانمان فراهم نماییم.
۱۳- از محدود کـــردن کـــودک در هنگام بازی بپــرهیـــزیم.
۱۴-وسایل بازی را مناسب سن و رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کنیم
۱۵- آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن همبازی شدن با کودکان می توانیم به صورت غیرمستقیم به آنها بیاموزیم.
۱۶- به مطالب و نحوه ی بیان کودکان در بازی به خوبی توجه کنیم، زیرا احساسات و مشکلات زندگی واقعی آنها در بازی منعکس می شود.
۱۷- برای انتخاب همبازی های خوب، فرزندمان را غیر مستقیم راهنمایی کنیم، زیرا رفتارهای یک همبازی خود تأثیر بسیار مثبتی در آینده ی او خواهد داشت.
۱۸- اگر در حضور فرزندمان با وسایل موجود در خانه برای او اسباب بازی (ماشین ، عروسک و …) بسازیم، ارتباط عاطفی میان ما و کودکانمان تقویت خواهد شد.
۱۹-برای تقویت حس همکاری و مسؤولیت پذیری فرزندمان با او توافق کنیم که پس از بازی، اسباب بازی های خود را جمع کرده و سرجایش بگذارد و گرنه دفعه بعد اجازه استفاده از آنها را نخواهد داشت.
۲۰- از فرزندمان بخواهیم که اجازه دهد تا همبازی هایش از اسباب بازی های او استفاده کنند، زیرا این کار موجب تقویت حس نوع دوستی و تسهیل در ارتباط با دیگران می شود.
۲۱-اسباب بازی گران قیمت ممکن است وسیله بازی مفیدی نباشد. هنگام خرید توجه داشته باشیم که اسباب بازی باید بتواند قدرت خلاقیت و سازندگی فرزندمان را رشد دهد. وسایل بازی جورکردنی، پازل ها، خمیربازی، گل رس و …. اسباب بازی های مناسبی به شمار می روند.
۲۲- اگر کودکان در هنگام بازی با هم اختلاف پیدا کردند اجازه بدهیم خودشان مشکل را حل کنند. در صورتی که اختلاف تشدید شود فقط آنها را از هم جدا کنیم و هرگز از یکی از طرفین ، جانبداری نکیم.
۲۳- در محیط های بازی گروهی مثل زمین بازی کودکان در پارک ها، اجازه دهیم بچه ها با هم دوست شوند و بازی کنند، از وارد شدن به محیط بازی کودکان بپرهیزیم.
۲۴- از همبازی شدن کودکان با افراد بزرگتر از خود به ویژه «نوجوانان و جوانان» اکیداً جلوگیری کنیم.
۲۵- کودکان همواره نیازمند بازی هستند، پس اسباب بازی های مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشیم.
۲۶-کودکان باید به مجموعه ای از بازی های جسمی، اجتماعی، عاطفی و ذهنی بپردازند. هنگامی که فقط یکی از بازی ها را انجام می دهند(مثلاً بازی های رایانه ای) از رشد اجتماعی، جسمی و عاطفی محروم شده و احتمال بروز عصبانیت و پرخاشگری در آنها افزایش می یابد.

نخستین نظریه*های بازی
نظریه کارایی یا نیروی اضافی
بازی فعالیتی است که انرژی مازادی را در انسان ، بویژه در کودکان وجود دارد، و می*توان آنها را برای فعالیتهای سازمان یافته استفاده کرد، بکار می*گیرد.

نظریه تنش زدایی (رفع خستگی و تجدید نیرو)
بازی نیروی مصرف شده را به روشهای دیگر جبران می*کند. یعنی تن آدمی پس مدتی کار و فعالیت خسته کننده به نوعی فعالیت که بتواند بوسیله آن به نوعی آرامش برسد، یعنی بازی ، نیاز دارد.
نظریه تکرار و سیر تکاملی (تجدید فعالیتهای نیاکان)
هال اعتقاد دارد که کودکان بازی می*کنند تا صحنه و محتویات موقعیتها و فعالیتهای نیاکان خویش را که بر حسب نیاز زندگی آنان تولید شده است، تجدید کنند. از آنجا که کودکی برای تصفیه اعمالی که آدمی از آن بی نیاز می*شود، بهترین دوره است، این تجدید فعالیت در آن دوره صورت می*گیرد.
نظریه پیش تمرینی
از نظر کار گروس بازی عبارت است از رفتار غریزی. زیرا سرگرم شدن کودک به بازی امری است غریزی و صورتی از رفتار رشد یافته*تری است که نباید آن را در آینده بکار برد.
نظریه تخلیه یا پالایش یا آرام کردن احساسات زیان بخش
بنابراین نظریه بازی ، بخصوص بازی*های مبارزه*ای و پرتحرک برای تهی سازی احساسات سر کوفته و انباشته شده بکار برده می*شود.
نظریه جبران
کودک در ارتباط با مسائل پیرامون خود ، سعی می*کند، اگر با مقاومتی روبرو گردید و تنشی در او ایجاد شد، این تنش را به خوبی ابراز کند.

نظریه دهلیز فعالیت*های غریزی
بازی همچون دهلیزی است که غرایز کودک از آن سر در می*آورند. به این معنی که کودک از طریق بازی با عروسک غریزه مادری خود را نشان می*دهد و بوسیله بازی*های جنگی ، غریزه جنگاوری خود را آشکار می*سازد.
نظریه البوی تاندیک
برای برقرار کردن زمینه اعمال سازمان یافته آینده کودک هیچ نیازی به پیش تمرین نیست و برای دست یافتن به اعمال سازمان یافته رشد عصبی و اندامی کفایت می*کند. او چنین اعتقاد دارد که دوران کودکی موجب پیدایش بازی است. به عبارت دیگر بازی یکی از فعالیت*های ویژه دوران کودکی است و معتقد است که بازی نوعی پویایی و تحرک دوران کودکی است.
نظریه دینامیک
در نظریه*های دینامیک علت*های بازی کودکان بررسی نمی*شود. زیرا در این نظریه*ها بازی به عنوان واقعیتی انکارناپذیر پذیرفته شده است و محور بحث عبارت از توضیح درباره محتوی بازی است.


راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان