ramazan
ramazan

شغل و منصب های جالب و مهم دوره صفویه

مجموعه : تقویم تاریخ
شغل و منصب های جالب و مهم دوره صفویه

مروری بر تاریخ و مشاغل و منصب های مهم و جالب دوره صفویه

 
دوره صفویه

فن، صنعت، پیشه، هنر و به طور کلی کسب و کار، طی قرون متمادی رکن اصلی و عمده زندگی اجتماع در ایران بوده است، یعنی که چرخه اجتماع بر محور کسب و کار می‌گشته است که در همه شئون جامعه مشهود بوده و به دلیل همین شیوع و عمومیت کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است و حال آن‌که شناخت درست و دقیق جامعه و زندگی فردی و اجتماعی ایران از دیرباز تا نیم سده پیش، تنها از راه شناخت شیوه کسب و کار امکان‌پذیر است.

 
اگر چه هیچ تحقیق یا تألیفی که به طور مستقیم به انواع مشاغل جامعه روزگار صفویان پرداخته باشد وجود ندارد، اما، به طور غیرمستقیم و از لابه‌لای منابع دیگر می‌توان تا حد زیادی به نوع و تقسیمات مشاغل آن دوره پی برد. یکی از مهم‌ترین این منابع «تحفه سامی» است که توسط سام میرزا فرزند شاه اسماعیل در حدود سال ۹۶۰ تألیف شده است.

 
مدار اجتماع ایرانی تا چند دهه پیش بر کشاورزی و پیشه‌وری و صنایع بومی برپا و استوار بود. معمولاً، از یک مسجد جامع (مرکزی)، چند راسته بازار، چند میدان برای منظورهای مختلف، تعدادی بازارچه، شمار قابل توجهی کوچه و کوی و برزن و دم و دستگاه حکومت تشکیل می‌شد، که ربض یا شارستان پیرامون آن‌ها را می‌گرفت، و همه آن‌ها درون برج و بارو محصور بودند.

 
خیابان، به شکل امروزی وجود نداشت و از اداره و شعبه و دایره و کمیته و کمیسیون و دفتر و دستک و وزارتخانه و مانند این‌ها خبری نبود. مردم با تشکیلاتی بسیار ساده و اندک راه زندگی را می‌پیمودند و مملکت و اجتماع، راحت و خوب- و فارغ یا عاری از دوندگی- اداره می‌شد.

 
ورود شیوه زندگی فرنگی در اواخر روزگار قاجار و همه دوره چیرگی خانواده پهلوی، نظام زندگی اجتماع را درهم ریخت، و کسب‌وکار به شیوه سنتی ارزش و اهمیت خود را از دست داد. تا آن هنگام کسب و کار رایج‌ترین امر مشهود در اجتماع بود و به همین علت توجه مردم و، حتی، محققان به آن جلب نمی‌شد و نیز به همین دلیل هرگز هیچ تحقیقی در این زمینه انجام نمی‌گرفت. بنا بر همین علت منابع مکتوب مربوط به کسب و کار در حد هیچ هستند. در عوض اطلاعات مربوط به کسب و کار به طور جنبی و گذرا در منابع دیگر یافت می‌شوند.

 

مشاغل عمومی و مردمی

یکی از مناصب مهمی که از جهتی باید در حوزه نظام قضایی و از طرف دیگر در حوزه امور اداری تعریف می‌شد، مقام دیوان بیگی بوده است که مهم‌ترین وظیفه او حضور در کنار صدر (به عنوان یک مقام روحانی) برای رسیدگی به دعاوی پیرامون احداث اربعه بوده است

آهنگری، ابریشم‌فروشی، باغبانی، برزگری، بزازی، بقالی، بنایی، بیاعی (خرید و فروش/دلالی)، بیلداری، پالان‌دوزی، پوستین‌دوزی، تاجدوزی، تاجری، تجارت، تذهیب، تصویر، تعلیم (اطفال)، تکمه‌بافی، تکمه‌بندی، تکه‌داری، تیرگیری، جولاهی، چماق‌گری، حکاکی، حلوافروشی، حمامی‌گری، خاتم‌بندی، خدمتکاری، خراطی، خرده‌فروشی، خوانندگی، خوشنویسی، خیاطه‌تابی، خیاطی، دستاربندی، دلالی، رمالی، زراعت، زرفشانی، زرکشی، زرگری، زهگیری، سراجی، سرتراشی، سقایی، سوزن‌گری، سیراب‌فروشی، شاعری، شبانی، صحافی، صرافی، صیادی، صیرفی، طب/طبابت، طراحی، عسل‌فروشی، عصاری، عطاری، علافی، علاقه‌بندی، عمل‌داری، قپق‌اندازی، قصابی، قصه‌خوانی، کارگری، کاسبی، کاغذفروشی، کبابی، کتابت، کتاب‌فروشی، کتاب‌نویسی، کحالی، کرباس‌فروشی، کسب، کفشدوزی، کلانتری، کله‌پزی، کلیچه‌پزی، کمانداری، کمانگری، کمربافی، کیمیاگری، گل‌کاری، لاجوردشویی/لاژوردشوری، مجلدی، مداحی، مشک‌فروشی، مطربی، معرکه‌گیری، مکتب‌داری، ملایی، مویینه‌دوزی، نقاری(در استخوان)، نقاشی، والابافی(کسب)، وکالت، یخنی‌پزی.

 

مشاغل حکومتی
یکی از مناصب مهمی که از جهتی باید در حوزه نظام قضایی و از طرف دیگر در حوزه امور اداری تعریف می‌شد، مقام دیوان بیگی بوده است که مهم‌ترین وظیفه او حضور در کنار صدر (به عنوان یک مقام روحانی) برای رسیدگی به دعاوی پیرامون احداث اربعه بوده است. وی علاوه بر حضور در این محکمه مجری حکم شرعی صادره از طرف صدر بود.

 

داروغه
داروغه که در زبان مغولی به معنی رئیس است، یک اصطلاح عمومی اداری است. از مفاد احسن التواریخ چنین مستفاد می‌گردد که داروغه به طور کلی به حکام اطلاق می‌شده است. اما بعدها لقب حاکم پایتخت گردید. از طرفی در ادارات بزرگ دولتی، منشیان طراز اول که بر دیگر منشیان سمت سرپرستی داشتند، داروغه خوانده می‌شدند، مثل داروغه فراش خانه و داروغه دفترخانه، داروغه دفترخانه زیر دست مستوفی الممالک قرار داشت.

 

کلانتر
مولف تذکره الملوک در ذیل «بیان تفصیل شغل عالی حضرت کلانتر» می‌نویسد: تعیین کدخدایان محلات و ریش سفیدان اصناف با مشارالیه است. به این نحو که سکنه‌ی هر محله و هر صنف و هر قریه، هر که را امین و معتقد دانند، فی مابین خود تعیین و رضا نام چه به اسم او نوشته و مواجبی در وجه او تعیین نموده و به مهر نقیب معتبر نموده، به حضور کلانتر آورده تعلیقه و خلعت از مشارالیه به جهت او بازیافت می‌نمایند. بعد از آن متوجه رتق و فتق مهمات آن‌ها می‌گردد و در سه ماهه اول هر سال کلانتر و نقیب، کسی را تعیین می‌نمایند که همه‌ی اصناف را جمع نموده نزد نقیب دارالسلطنه اصفهان می‌برند و بنیچه هر کس را معین می‌نماینددر زمان صفویان محله زردشتیان یزد نیز کلانتر مخصوصی برای خود داشته است.

 

نقیب

بزرگترین مقام روحانی ایران در دوره ی صفویه شغل ملاباشی بوده است.ملاباشی رئیس همه روحانیون ایران بود،تا زمان شاه سلطان حسین فاضل ترین ایشان به این مقام می رسید،و در مجلس شاه نزدیک به مسند شاهی در جای معین می نشست

 
مولف تذکره الملوک در تفصیل شغل نقیب می‌نویسد: خدمت مشارالیه تشخیص بنیچه ی اصناف است که هر سال در سه ماهه‌ی اول، کدخدایان هر صنف را حاضر نموده و به رضای یکدیگر بر وفق قانون و حق وحساب و معمول و دستور مملکت بنیچه هر یک را مشخص و طوماری نوشته، مهر نموده، به سررشته کلانتر سپارد که متوجهات دیوانی هر صنف در آن سال از آن قرار تقسیم و توجیه شود. دیگر هر صنف که استاد تعیین می‌نماید باید نزد نقیب اعترافا به رضامندی به استادی آن شخص نموده و معتبر ساخته نزد کلانتر آورده، تعلیقه بازیافت (دریافت) نماید.

 

یگلربگی
بیگلربگیان حکامی بودند که از مرکز تعیین می‌شدند، اما گاه در موارد به خصوص این سمت موروثی بود.

 

نظام مذهبی
نظام مذهبی صفویان در دو بخش قابل طرح است. بخش اول شامل مناصبی است كه عنوان دولتی محسوب می‌شوند. بخش دوم عناوینی هستند كه منشاء آن موقعیت علماء در جامعه است و ماخوذ از نقش اجتماعی آنان بود. عمده‌ترین عناوین دولتی نظام مذهبی عبارت بود از: ملاباشی، صدارت، قضاوت، شیخ الاسلام، امامت جمعه و متولیان اماكن مقدسه.

 

ملاباشی
بزرگترین مقام روحانی ایران در دوره ی صفویه شغل ملاباشی بوده است.ملاباشی رئیس همه روحانیون ایران بود،تا زمان شاه سلطان حسین فاضل ترین ایشان به این مقام می رسید،و در مجلس شاه نزدیک به مسند شاهی در جای معین می نشست.کار او استدعای وظیفه برای طالبان علم و فقیران و رفع ظلم از مظلومان و شفاعت از گناهکاران و تحقیق در مسائل شرعی و تعلیم ادعیه بود و به کارهای دیگر مداخله نمی کرد.

 

مقام صدارت
صدر در لغت به معنای بالا و هرچیز برتر آمده است و این معنی بی‌ارتباط با استعمال آن در مقام لقب نیست. به سختی می‌توان حدس زد كه این كلمه به عنوان لقب از چه زمانی استعمال گردیده است ولی قدر متیقن آن قرن سوم به بعد است. در ایام ممالیك به صاحبان حرف و پیشه از تركیبات صدر استفاده می‌گردید. مثل: صدرالحكماء، اما به عنوان یك مقام و منصب اداری و دولتی از زمان تیموریان و تركمانان باب گردید.

 
بزرگترین مقام روحانی ایران در دوره ی صفویه شغل ملاباشی بوده است.ملاباشی رئیس همه روحانیون ایران بود،تا زمان شاه سلطان حسین فاضل ترین ایشان به این مقام می رسید،و در مجلس شاه نزدیک به مسند شاهی در جای معین می نشست. رسیدگی به اوضاع و احوال رفاهی اقشاری چون سادات، فقها، شیوخ، ایتام و فقرا.
به‌هرحال مقام صدارت مانند سایر امور اداری به دربار صفویان راه یافت و به شكل جدی‌ نزد آنان مطرح گشت. چراكه دولت تازه تاسیس نومذهب بسیار بیشتر از سایر حكومتها به چنین مشاوران مذهبی نیاز داشتند. ازطرفی صفویان عملاً در رقابت همه‌جانبه با عثمانیها قرار داشتند و باتوجه به اینكه مقام مفتی اعظم در نظام عثمانی پیش‌بینی شده بود، بدیهی بود كه مقام صدارت در صفویان نیز مورد توجه خاص قرار گیرد و علاوه بر وظایف سنتی مذكور به وظایف جدیدتر كه مبتلابه صفویان بود بپردازند. مهمترین این وظایف ریاست بر مقامات قضایی و قضاوت بود.

 
شیخ الاسلام
عالی‏ترین و مطلع‏ترین مقام قضایی بوده است و ظاهر این مقام عالی، در طول دولت صفوی و نوساناتی بنا بر حسب شخصیت و اختصاص صاحب منصب داشته است. گاه مستقلا و گاه تحت نظارت مقام دیگر روحانی، انجام وظیفه می‏كرده است. به طور مثال، شیخ الاسلام اصفهان (پایتخت) عهده دار دعاوی شرعی و امر به معروف و نهی از منكر بود. رسیدگی به اموال غایبین و یتیمان نیز از وظایف او بود. از جمله، شیخ الاسلامان معروف، محمدباقر مجلسی شیخ الاسلام دربار شاه سلیمان است كه در عهد شاه سلطان حسین، ارتقای منصب یافت. شیخ الاسلامان نیز اجازه ازدواج با زنان دربار را داشتند.

 
قاضی
از نظر وظایف قضایی دارای اختیارات محدودی بود و وظیفه وی تشخیص دعاوی شرعیه مردم، نكاح، طلاق، وصایا، ضبط مال یتیم و غایب و غیره بود در برخی از دوره‏ها، حوزه وظایف قاضی و شیخ الاسلام به درستی مشخص نمی‏شود و وظایف آنان در یكدیگر ادغام می‏شد، بعضی از قضات مانند قاضی پایتخت، از توجه و قدرت خاصی برخوردار بودند.
قاضی عسکر قاضی عسکر به احکام شرعی سربازان رسیدگی می کرد ولی در اواخر دوران صفویه شغل او منحصر به این شده بود که حواله حقوق افراد سپاه را مهر می کرد.حکام ولایات بی مهر او حقوق به سرباز نمی دادند. مشاغل و مناصب روحانی دیگری مانند: خلیفه الخلفا، نقیب النقبا، وزیر مستوفی و متصدی موقوفات، مجتهد، قاضی القضات، پیش نماز، متولی، موذن و حافظ نیز در عصر صفوی وجود داشته است كه در رده‏های بعدی پس از مقامات عالی روحانی قرار می‏گیرند.


راهنمای اقامت و مهاجرت
بیوگرافی هنرمندان